سندباکس؛ راهی برای تعامل با رگولاتور یا سدی مقابل چابکی؟
گفتگوی مجله راهپرداخت با سعید احمدی پویا در خصوص ضرورت ایجاد سندباکس و استانداردهای لازم آن در صنعت بیمه
مزیت های اصلی سندباکس در حوزه بیمه چیست و چه عواملی تا امروز مانع از تدوین محیط آزمون در صنعت بیمه بوده است؟
سندباکس رگولاتوری، فضای نوآوری ایجاد شده توسط رگولاتوربرای کسبوکارها و بدون نیاز به اخذ مجوز است. این فضا هم مزیتهای برای رگولاتور دارد و هم برای کسبوکارهای صنعت بیمه. مهمترین مزیتهای سندباکس برای رگولاتور این است که فضایی برای بروز نوآوری و آزمایش آن و حل تعارضهای احتمالی با قوانین رگولاتوری ایجاد میشود و با خاطری آسوده با نوآوریها تعامل انجام میدهد. از سوی دیگر، نقطه تماسی بین صنعت و رگولاتور پدید میآید که میتواند به راحتی توان کارشناسی صنعت را در خدمت خود بگیرد و از آخرین تحولات و نظرات کارشناسی بهرهمند شود و این مزیت دیگری برای رگولاتور پدید میآورد و آن امکان تعدیل و بهروزرسانی قوانین برای رگولاتورفراهم میکند. امکانی مهم که سبب پویایی و بهروز بودن رگولاتور میشود و رسیدن به این شرایط آرمانی، برای رگولاتورها بسیار دور از دسترس است و با صرف هزینه بسیار هم، آن نقطه مطلوب حاصل نخواهد شد اما با زیرساخت سندباکس، به سادگی، برایش امکانپذیر میشود.: ساختار سندباکس بایستی ارتباط میان رگولاتور و کسبوکارها را در قالب مشاوره و همکاری فعال طرفین ایجاد نماید. از طریق این همکاری رگوالتورها، قادر خواهندبود تا سیاستها و قوانین را در طول یک فرایند عملیاتی به صورت چابک اجرا، و نتایج را در فضایی شفاف مشاهده نمایند و بتواند ریسکهای کسبوکار جدید را دقیق شناسایی و مدیریت کند.
از سوی دیگر برای کسبوکارها و نوآوران این فرصت را فراهم میکند که در کمترین زمان ممکن به بازار و محیط عملیاتی دسترسی داشته باشند و کمکی به کسبوکارها برای آزمایش محصولات و خدمات در محیط کنترل شده میباشد و ضمن مدیریت ریسک، مدت زمان رسیدن به یک محصول بالغ و معرفی آن به بازار رقابتی را بسیار کوتاه میکند.
حال با این مزیتها و فرصتهای هیجانانگیز، چرا شکلگیری سندباکس در کشورهای مختلف با تأخیر روبرو میشود.
مهمترین دلیل آن، وجود قوانین منسوخ و بسیار پینچیده به ویژه در صنعت بیمه است و این خاص کشور ایران نیست. در کشور آمریکا، این موضوع صدای تمامی نوآوران و کسبوکارهای پیشرو را درآورده است. هرکدام از 50 ایالت آمریکا، رگولاتورهای خاص خود را دارند و یک کسبوکار نوآورانه برای عرضه محصول یا خدمت جدید در بازار آمریکا باید یک تیم بگذارد فقط برای اخذ مجوزهای متعدد از رگولاتورهای هر ایالت! این فقط در صنعت بیمه نیست و این معضل برای تمامی کسبوکارهای شاخههای مختلف فینتک است و به عنوان نمونه پیپال برای خدمت نوآورانه خود در حوزه انتقال پول، از 53 حوزه قضایی در آمریکا مجوز اخذ کرد! لذا مهمترین نکته، بهروزکردن و شفاف کردن قوانین در حوزه مالی به ویژه صنعت بیمه است و البته این نیاز به اهتمام ویژه مدیران و سیاستگذاران رگولاتورهای حوزه مالی به ویژه صنعت بیمه دارد. صنعتی که شاخههای مختلف آن، وضعیتهای بسیار پیچیدهتر از حوزه بانکی و پرداخت دارد و برای هر وضعیت، قوانین و آئیننامههای متعدد مبهم وضع شده است.
به نظر شما تدوین سندباکس در صنعت بیمه چطور می تواند به تسهیل روند کسب و کارهای پلتفرمی با ساختارهای متفاوت از بیمه سنتی کمک کند؟
یک نکته بسیار مهم را نباید فراموش کرد که دسترسی به سندباکس، یک امتیاز ویژه است و نه حق مسلم! تمام رگولاتورها در کشورهای مختلف، از کسبوکارها میخواهند که برای ورود به سندباکس، درخواست بدهند و همه درخواستها پذیرفته نمیشود! به عنوان نمونه در انگلستان، مرجع راهبرد امورمالی انگلستان که رگولاتور حوزه بانکی و بیمه است، فقط 35 درصد از متقاضیان را در اولین گروه سندباکس خود پذیرفت. دلیل این موضوع هم آماده نبودن کسبوکارهای درخواستدهنده برای ورود به محیط سندباکس بود. در این شرایط، کسبوکارهای پلتفرمی، آمادگی بیشتری برای ورود به محیط سندباکس را نسبت به کسبوکارهای سنتی دارند. خوب شاید این نکته مطرح شود که دغدغه کسبوکار سنتی ورود به سندباکس نیست. با پذیرش این فرض، کسبوکار سنتی برای اخد مجوز برای یک محصول یا خدمت جدید، باید مدت زمان بسیاری را سپری کند و بعد از فرایند طولانی اخذ مجوز، تازه به مرحله ورود به بازار رقابتی میرسد، درحالیکه کسبوکاری که در سندباکس است، از همان ابتدا مواجهه با بازار واقعی و مشتریان واقعی و البته محدود و کنترل شده، را تجربه میکند و خدمات و محصولات خود را به مشتری واقعی عرضه میکند و تمامی نقاط ضعف و قوت خود را در سریعترین زمان ممکن شناسایی کرده و بهبودهای مورد نیاز را اعمال میکند. با این تفاسیر، مدت زمان عرضه محصول یا خدمت بالغ و ایجاد تجربه هیجانانگیز برای مشتریان در بازار رقابتی برای کسبوکارهای حاضر در سندباکس بسیار کوتاهتر است و همین یعنی برد طلایی در بازار رقابتی.
آیا به نظر شما سندباکس ابزاری برای اعمال حاکمیت بیشتر به پیکره اکوسیستم نواوری صنعت بیمه است یا راهکاری برای ایجاد درک و تعامل بیشتر با نهاد ناظر؟
با این سوال، نکته ظریفی را میتوان تشریح کرد. سندباکس ابزاری در خدمت رگولاتوری است که به رگولاتور، چابکی بررسی و نظارت بر نوآوری و فرصت مواجهه مستقیم و از نردیک با کسبوکارهای نوآورانه را میدهد اما صرفا پیادهسازی سندباکس در هر رگولاتور، تضمینی بر چابکی رگولاتور نیست. در تجربیات جهانی هم، رگولاتورهای کشورهای مختلف، پیادهسازیهای متفاوتی داشتند، برای همین چندوقت پیش، شرکت Baker Mckenzie، گزارشی منتشر کرد که سندباکسهای 18 کشور را با هم مقایسه کرده است و نقاط ضعف و قوت هر سندباکس در گزارش ترسیم کرد و این تفاوت نگرش و استراتژی و پیادهسازیهای متفاوت در رگولاتورهای کشورهای مختلف مشهود بود. حتی در مقالات مختلف، به نوآوران پیشنهاد شده است قبل از انتخاب یک سندباکس، موارد ذیل را در مورد آن سند باکس رگولاتوری بررسی و تحلیل کنند:
- میزان تمایل رگولاتور متولی سندباکس به تشویق نوآوری در یک محصول و کسبوکار خاص
- میزان درک رگولاتور متولی سندباکس
- میران انعطافپذیری رگولاتور متولی سندباکس
- میزان تعامل کسبوکارهای حاضر در سندباکس
- میزان حضور رقبا در سندباکس
موارد فوق میتوانند سنجشی بر میزان کارایی یک سندباکس رگولاتوری در توسعه نوآوری باشد و حتی میتوان به عنوان شاخصهایی از سوی تحلیگران و رسانههای تخصصی مورد پایش قرار بگیرند.
آیا سندباکس مانعی برای سرعت انجام حرکات نوآورانه و چابکی مورد انتظار از اینشورتکها نیست؟
یکی از مهمترین دلایلی که رگولاتورهای کشورهای مختلف در برابر سندباکس و حوزه نوآوری با طمأنینه رفتار میکنند، بحث «حفاظت از مشتری» است. از زمان بحران گسترده مالی که در سال 2008 در جهان رخ داد، همه رگولاتورها سعی میکنند با بررسی و بهروزکردن مقررات و استانداردهای گزارشدهی، پوششی گسترده برای محافظت از مشتریان شکل بدهند لذا در یک کشوری مانند سوئیس، برای طراحی و پیادهسازی الزامات قانونی جهت معافیتهای لازم در سندباکس نزدیک 2 سال (از ابتدای سال 2016 تا پاییز 2017) طول میکشد تا در نهایت لایحه سندباکس را در ژانویه 2019 به اجرا میگذارد. لذا مهمتریت دغدغه رگولاتورهای پیشرو، ایحاد تعادل بین دو هدف مهم، توسعه فضای نوآوری و حفاظت از مشتری است.
در این فضا خود نوآوران و اینشورتکها هم باید به کمک رگولاتور بیایند و با بررسی کامل ریسکهای حوزه نوآوری، استراتژی، سیاستها و ابزارهای پوششی یا محدود کننده تأثیر ریسکها را به رگولاتور پیشنهاد بدهند تا تمامی زیستبوم در کنار هم بتوانند این تعادل بین دو هدف مهم را ایجاد کنند و از سوی دیگر، رگولاتور صنعت بیمه خیالش راحت شود که بررسی و تحلیل ریسکهای ناشی از نوآوری، دغدغه اینشورتکها هم هست و آنها در کنارشان هستند و در این راه دشوار تنها نیست.
پینوشت:
این مطلب در صفحه 30 ماهنامه راهپرداخت شماره 58 (خردادماه 1401) منتشر شده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید