سعید احمدی پویا
  • خانه
  • وبلاگ برداشت
  • وبلاگ اشاره‌گر
  • درباره من
  • ارتباط با من
  • رزومه
  • English
  • Menu

سهم‌خواهی و دیگر هیچ | چرا پرداخت‌یاری به ابزاری برای سهم‌خواهی مجموعه‌هایی تبدیل شده که کمترین تلاشی برای رسیدن به هدف پرداخت‌یاری نمی‌کنند؟

شهریور 9, 1399/0 دیدگاه /در اشاره‌گر, بانکداری و پرداخت الکترونیک /توسط سعید احمدی پویا

پرداخت-یاری

 

پرداخت‌یاری که قرار بود به‌منظور نظارت دقیق‌تر بر حوزه پرداخت و تسهیل فضای کسب‎وکار ایجاد شود، اکنون به ابزاری برای سهم‌خواهی مجموعه‌هایی تبدیل شده که کمترین تلاشی برای رسیدن به هدف پرداخت‌یاری نمی‌کنند؛ در این مطلب دلیل این موضوع را بررسی می‌کنیم

 

اواسط مهرماه ۱۳۹۶ بانک مرکزی سیاست فناوری مالی و ضوابط پرداخت‌یارها را منتشر کرد. نزدیک به یک سال از آن تاریخ گذشت تا روزهای آخر مردادماه ۱۳۹۷ ویرایش سوم این مستند توسط بانک مرکزی منتشر شد. با توجه به اینکه طی این سال‌ها همیشه انتقادهایی به رگولاتور و نهاد ناظر برای قانونی‌کردن کسب‌وکار میکروارگانیسم‌هایی که در فضای پرداخت نیازهای خرد را برطرف می‌کردند، وجود داشته، پیگیری‌های این کسب‌وکارها و تلاش‌ها در بانک مرکزی و شاپرک نتیجه داد و شهریورماه سال ۱۳۹۷ بود که شش شرکت پرداخت‌یاری بالاخره پس از امضای تفاهم‌نامه‌ای با بانک مرکزی و شاپرک فعالیت خود را به‌طور رسمی آغاز کردند. از همان ابتدا ادعا شده بود که این امر به دو منظور «نظارت دقیق‌تر بر حوزه پرداخت» و «تسهیل فضای کسب‎وکار» صورت گرفته است.

 

امروز یک سال و اندی از شروع رسمی این فعالیت می‌گذرد و نام ۸۳ شرکت را در فهرست شاپرک می‌بینیم که پرداخت‌یار شده‌اند و گفته می‌شود بیش از ۳۰۰ شرکت دیگر نیز در صف دریافت این تفاهم‌نامه هستند؛ شرکت‌هایی که گفته می‌شود برخی از آنها نه‌تنها هیچ سابقه‌ای در این صنعت ندارند؛ بلکه مفهوم پرداخت‌یاری را نیز نمی‌شناسند و به آن صرفا به‌عنوان مجوزی که در آینده باارزش می‌شود، نگاه می‌کنند. شاید بتوان گفت که پرداخت‌یاری در حال حاضر به ابزاری برای سهم‌خواهی مجموعه‌هایی تبدیل شده که نه‌تنها فلسفه مجوز پرداخت‌یاری را نمی‌دانند؛ بلکه کوچک‌ترین تلاشی در توسعه کسب‌وکار و ایجاد محصولات خلاقانه و نوآورانه نیز نمی‌کنند. کلاف پرداخت‌یاری اینجا گره ‌خورده است و باید فکری برای آن کرد؛ اما حالا که بیش از یک سال از آغاز فعالیت اولین پرداخت‌یارها می‌گذرد، مشکلات و مسائلی که در این حوزه وجود دارد، خود را نمایان کرده‌اند و حالا وقت آن است که بنشینیم و درباره آنها صحبت کنیم و مروری داشته باشیم بر اهدافی که این طرح از ابتدا برای تحقق آنها اجرایی شد. در این راستا نیز میزگردی را در دفتر راه پرداخت و با حضور وحید حجتی، مدیرعامل شرکت پرداخت نوین؛ فرید ستاره، مدیر تحقیق و توسعه شرکت پرداخت الکترونیک سامان و سعید احمدی پویا، معاون توسعه کسب‌وکار دیجی‌پی برگزار و درباره گذشته، حال و آینده پرداخت‌یاری گفت‌وگو کردیم.


یکی از انتظاراتی که از ارائه‌دهندگان خدمات ریز پرداخت می‌رود، این است که با توجه به نیازسنجی مخاطبانی که به‌دلیل خرد بودن کسب‌وکارشان از نظر PSPها مخفی می‎مانند، بسترهایی را طراحی کنند؛ یعنی ابتدا مساله‌سنجی کنند و پس از آن مساله‌ای را حل کنند که PSPها بنا به دلایلی در آن ورود پیدا نمی‌کنند. به نظر شما اکنون که شرکت‌های بسیاری در این حوزه ورود پیدا کرده‌اند و ده‌ها شرکت و استارت‌آپ هم در صف اخذ مجوز هستند، بحث مساله و حل مساله چه میزان پیگیری شده است؟ آیا هدف پرداخت‌یاری که از ابتدا نظارت دقیق‌تر بر حوزه پرداخت و تسهیل فضای کسب‎وکار عنوان شده بود، محقق شده است؟


وحید حجتی: دو نکته‌ مهم در این خصوص وجود دارد؛ اگر پرداخت‌یاری به‌دنبال توسعه کسب‌وکار است، همین حالا نیز در کشور یک تجربه نه‌چندان خوشایند در حوزه توسعه کسب‌وکار MVNOها وجود دارد. چندین سال است که MVNOها شروع به کار کرده‌اند و شاهد خروج حجم زیادی از منابع که می‌توانستند مستقیما درگیر کسب‌وکار شوند، هستیم؛ اما اگر پرداخت‌یاری به‌دنبال قانون‌گذاری و رگوله‌کردن کسب‌وکار است، رگولاتور چنین سازوکاری را برای PSPها، به‌عنوان کسی که باید سازمان پاسخگو در برابر شاپرک باشد، نگذاشته است. این نکته‌ جالبی است که برای مثال منِ PSP هیچ‌گونه دسترسی به اطلاعاتی که شرکت پرداخت‌یار ثبت می‌کند، ندارم، ولی در شاپرک باید پاسخگوی تمام مواردی که از سمت این شرکت اتفاق می‌افتد، باشم. این موضوع در جلسات شاپرک نیز مطرح شده است. البته دغدغه‌ای از سمت آنها نیز وجود دارد که اگر شرکت PSP اطلاعات شرکت‌های پرداخت‌یار را داشته باشد، به‌صورت مستقیم وارد کسب‌وکار پرداخت‌یار می‌شود؛ در نتیجه وقتی همه این موارد را کنار یکدیگر قرار می‌دهیم، هیچ‌گاه این پازل مرتب نمی‌شود و هیچ‌وقت نمی‌توانند همپوشانی درستی را در کنار یکدیگر داشته باشند.

 

 

من نه به‌عنوان یک مقام مسئول در PSP، بلکه به‌عنوان کسی که در این صنعت فعالیت می‌کند، می‌گویم که اگر PSP اراده کند، می‌تواند پرداخت‌یار را مغلوب کند، چون هر پیشنهاد و توسعه‌ای که پرداخت‌یارها بخواهند ارائه کنند، PSP کسی است که می‌تواند پیشنهادهای مالی بهتری را ارائه کند. به نظر شما پرداخت‌یارها با توان مالی پرداخت‌یاری در توسعه کسب‌وکار خود قوی‌تر رفتار می‌کنند یا یک شرکت PSP؟ اگر بحث چابکی است، باید سازوکار آن را مشخص کرد. در نتیجه به نظر من سازوکار PSPها مخصوصا تا زمانی که مدل کارمزدی اصلاح نشود، عملا نمی‌تواند سروشکل درستی را به خود ببیند.

فرید ستاره: من در قسمت‌هایی با آقای حجتی مخالف هستم. قبول دارم که در پرداخت‌یاری از سمت قانون‌گذاری اشتباهاتی وجود دارد، ولی برخی شرکت‌هایی که در حوزه پرداخت‌یاری فعالیت می‌کنند که منظور من شرکت‌هایی هستند که توانمندی‌های خوبی دارند، از سوئیچ PSP استفاده می‌کنند، ولی از پذیرنده کارمزد نیز دریافت می‌کنند؛ آن هم به خاطر خدمات خوبی که به آنها ارائه می‌کنند.

حجتی: این عالی است و باید هم این‌گونه باشد. من منکر این نیستم و حتما باید توسعه کسب‌وکار اتفاق بیفتد، ولی با سازوکار درست! من برمی‌گردم به جریان MVNOها که قرار بود از زیرساخت اپراتور در توسعه کسب‌وکار استفاده کند، اما اپراتور هر جا اراده می‌کرد، می‌توانست پیشنهاد بهتری به نسبت آنها ارائه بدهد؛ چراکه اپراتور به لحاظ تمکن مالی قوی بود و به لحاظ زیرساخت نیز هر زیرساختی که می‌خواست را ارائه می‌کرد. سوالی که به وجود می‌آید این است که چرا پرداخت‌یاری محدود است؟ اگر شرکتی می‌تواند پرداخت‌یار باشد، باید بتواند پرداخت‌یار نیز باشد. پرداخت‌یار یعنی بتواند در سایز توسعه تجارت الکترونیکی فعالیت کند، ولی نه اینکه شرکت‌ها را تنها به CNP محدود کرد.

 

در نتیجه من با توسعه کسب‌وکار کاملا موافق هستم و موافق این هستم که شرکت‌های چابک و خوش‌فکر باید ورود پیدا کنند و از زیرساخت‌های اصلی استفاده کنند تا کسب‌وکارهایی را که PSPها به‌دلیل لخت‌بودن‌شان قادر به توسعه آنها نیستند، توسعه دهند و با ریسک مشخصی نیز این کار را انجام دهند. ولی سوالی که مطرح می‌شود این است که اگر این شرکت‌های پرداخت‌یار از یک حدی رشد کردند و بزرگ‌تر شدند، آیا می‌توانند باز هم پابرجا بمانند؟ یا آن زمان PSP به کسب‌وکار آنها ورود پیدا می‌کند؟


تا امروز اسم ۸۳ شرکت پرداخت‌یاری در وب‌سایت شاپرک دیده می‌شود. همچنین تعداد زیادی از شرکت‌ها در صف دریافت پرداخت‌یاری هستند؛ به نظر شما دلیل اینکه شرکت‌ها به سمت پرداخت‌یاری می‌روند، چیست؟ همچنین حالا که یک سال و اندی از رسمی‌شدن پرداخت‌یارها می‌گذرد، به سمت خلاقیت و ارائه راهکار رفته‌اند یا در ساختار سود سوداگرانه حل شده‌اند؟


ستاره: در حال حاضر تعداد زیادی مجموعه در ایران هستند که همه در حال صادرکردن مجوز هستند. اولین اشتباه در خصوص پرداخت‌یارها این بود که اسم مجوز به وسط آمد و تاکنون بیش از ۶۰۰ درخواست پرداخت‌یاری ارائه شده و از این بین کسب‌وکار بسیاری از درخواست‌کننده‌ها مرتبط با این حوزه نیست و صرفا می‌خواهند یک مجوز بگیرند. در نتیجه داستان پرداخت‌یاری در این قسمت خراب شد و در این قسمت است که گیر افتاده‌ایم؛ چراکه به درست یا غلط قانون‌گذار یکسری قوانین ایجاد کرده، اما هیچ قانونی در خصوص نحوه تشخیص و ممیزی متقاضیان پرداخت‌یاری وجود ندارد. در حال حاضر بالای ۹۰ درصد مجموعه‌هایی که پرداخت‌یاری گرفته‌اند، دلیل این کارشان را نمی‌دانند و اصلا معنای پرداخت‌یاری را نیز نمی‌دانند.

سعید احمدی‌پویا: یکی از الزامات ویزا برای ارائه مجوز به هر یک از شرکت‌هایی که در اکوسیستم آن فعالیت می‌کنند، داشتن یک مدل کسب‌وکاری است که ویزا آن را تایید کند. این نکته بسیار مهم است. در نتیجه این موضوع یکی از چالش‌های اصلی است که هنگام ارائه مجوز اصلا به آن فکر نشده است. در واقع باید برای ارائه مجوز پرداخت‌یاری، چارچوبی گذاشته شود که هر مجموعه‌ای نتواند این مجوز را دریافت و به شبکه پرداخت ریسک وارد کند.

تنها جریان درآمدی که همه دنبالش هستند، کارمزد شاپرکی است. در واقع همه درباره آن شنیده‌اند و مجوز پرداخت‌یاری را به آن خاطر دریافت کرده‌اند و حالا این ادعا را دارند که وارد حوزه پرداخت الکترونیکی شده‌اند، در حالی ‌که کوچک‌ترین اطلاعاتی درباره این حوزه ندارند. من می‌گویم هنر یک پرداخت‌یار این است که بتواند محصول جدید خلق کند و اگر قرار باشد چهار عمل اصلی را انجام دهد که PSP از همه بهتر زیرساخت ارائه خدمات پرداخت الکترونیکی را دارد و می‌تواند این کار را انجام دهد. در واقع وقتی PSP سوئیچ پذیرندگی را در اختیار دارد و می‌تواند بهترین سرویس را ارائه کند، دیگر چه نیازی به پرداخت‌یار هست. در نتیجه پرداخت‌یار باید با استفاده از سرویسی که PSP ارائه می‌کند و سرویس‌های دیگری که از مجموعه‌های دیگر اخذ کرده، در کنار اطلاعات و تجاربی که در حوزه خاص دارد، محصول جدید خلق کند و به مشتری محصول و تجربه کاربری منحصربه‌فرد و لذت‌بخشی عرضه کند و بر مبنای آن از مشتری کارمزد دریافت کند که این بهترین مدل کسب‌وکاری برای فین‌تک‌ها و پرداخت‌یارهاست.

 

اما نکته مهمی در این‌باره وجود دارد؛ اینکه در حال حاضر تقریبا مجوز پرداخت‌یاری برای بانک‌ها و سازمان‌های دولتی شناخته‌شده نیست. پرداخت‌یار به سراغ بانک می‌رود و درخواست سرویس می‌کند، اما بانک تنها PSP را می‌شناسد و با دشواری بسیار به پرداخت‌یار سرویس می‌دهد؛ همچنین پرداخت‌یار برای اخذ سرویس از سازمان‌های دولتی نظیر سرویس استعلام مبلغ قبوض به اداره دولتی مربوطه می‌رود و سازمان مربوطه اعلام می‌کند تنها PSPها را می‌شناسد و فقط به آنها سرویس می‌دهد. در واقع می‌خواهم بگویم که یک پرداخت‌یار برای اینکه بتواند خدمات اولیه را دریافت کند و بعد بر اساس آن محصول تولید کند، باید چندین ماه مذاکره کند و در نهایت نیز معلوم نیست که بالاخره خواهد توانست سرویس مربوطه را اخذ و محصول جدید خود را تولید کند یا خیر. به همین خاطر دیگر سراغ راه دشوار تولید محصول جدید نمی‌رود و به سراغ گرفتن سهم از کارمزد شاپرکی می‌رود.


آقای احمدی‌‌پویا شما در زمان ایجاد پرداخت‌یاری، معاون توسعه و نظارت شرکت شاپرک بودید. برایمان از دلیل مطرح و ایجادشدن پرداخت‌یاری بگویید.


احمدی‌پویا: بنده چند سال قبل از اعلام عمومی طرح پرداخت‌یاری، در شرکت شاپرک فعالیت می‌کردم. چرایی طرح موضوع و شکل‌گیری پرداخت‌یاری را برایتان باز می‌کنم. در آن زمان به‌دلیل انحصار در حوزه پرداخت و ندادن مجوز PSP فشار بسیاری به رگولاتور وارد شده بود و برای ندادن مجوز PSP نیز استدلال‌هایی از سوی این نهاد وجود داشت که یکی از آنها این بود که ریسک مجموعه‌هایی که به‌دنبال مجوز PSP هستند، بسیار بالاست و امکان نظارت و ممیزی این مجموعه‌ها وجود ندارد و به همین خاطر اگر روزی این در باز شود، دیگر قابل بسته‌شدن نیست و ممکن است تعدد مجوزهای جدید، ریسک‌های متعددی به حوزه بانکی و پرداخت کشور وارد کند. از طرف دیگر قوانین ضدانحصار به‌صورت خیلی جدی از سوی نهادهای قانونی پیگیری می‌شد تا این انحصار برداشته شود؛ در نتیجه در شاپرک به این نتیجه رسیدیم که ابتدا نمونه‌های مشابه را در دنیا بررسی کنیم و ببینیم آنها چه کرده‌اند تا سعی کنیم استانداردی ایجاد شود. در این راستا ده‌ها مورد مطالعه شد که یکی از آن موارد که برای ما جذابیت داشت، مدل ساختار اکوسیستم ویزا بود. در واقع ویزا مدل ساختاری با ۱۸ نوع شرکت مختلف دارد که این شرکت‌ها در کنار هم و با یک مدل کسب‌وکاری شفاف در اکوسیستم ویزا فعالیت می‌کنند. یکی از این نوع شرکت‌ها، شرکت‌های ممیزی هستند که کار ممیزی اکوسیستم ویزا و پذیرنده‌ها را انجام می‌دهند؛ نکته‌ای که وجود دارد این است که در ایران هیچ‌وقت ما سمت پذیرنده پرداخت الکترونیکی نمی‌رویم، در حالی ‌که پذیرنده مهم است و باید ممیزی شود. یک دسته دیگر در ساختار ۱۸گانه ویزا، تسهیل‌کننده‌های پرداخت هستند. در مدل ویزا، نهاد پذیرنده که در خارج از کشور بانک‌ها هستند، تسهیل‌کننده‌های پرداخت را ممیزی می‌کنند تا مطمئن شوند که با الزامات همراه هستند. از سوی دیگر نیز تسهیل‌کننده پرداخت باید پذیرندگان را ممیزی کرده و از انطباق پذیرندگان با الزامات ویزا اطمینان حاصل کند. همچنین در مستند ویزا مسئولیت تسویه با پذیرنده نیز بر عهده تسهیل‌کننده پرداخت است. در نتیجه در این زنجیره همه اطمینان حاصل می‌کنند که تطابق با الزامات حاصل شده و ریسکی اکوسیستم و شرکت‌های فعال در آن را تهدید نمی‌کند.

 

 

این طرح در همان برهه زمانی از سوی شاپرک برای بانک مرکزی فرستاده شد، ولی متاسفانه مسکوت ماند تا به زمانی رسیدیم که اجبارها و فشارها زیاد شده بود و به یکباره سندی منتشر شد که بسیار ناقص بود و از مدل استاندارد خارج شده بود و در حال حاضر به چیزی تبدیل شده که هیچ‌کس نمی‌تواند مدل کسب‌وکاری مندرج در سند را توجیه کند؛ چراکه که با تغییراتی که در روال استاندارد ایجاد شده، در پیاده‌سازی و اجرای آن چالش‌های بسیار پدید آمده است. حالا در این بین، هم دغدغه PSP و هم دغدغه پرداخت‌یار قابل ‌قبول است؛ چراکه در این سند، بسیاری از دغدغه‌ها دیده نشده است.

همان‌طور که گفتیم بسیاری از شرکت‌هایی که وارد پرداخت‌یاری می‌شوند، اصلا نمی‌دانند پرداخت‌یاری چیست، ولی وقتی شرکتی وارد مدل ویزا می‌شود، باید توانایی بررسی انطباق مدل کسب‌وکاری پذیرنده با الزامات ویزا را داشته باشد، بنابراین پرداخت‌یار خودش به الزامات حوزه مسلط است و خودش مدل کسب‌وکاری موجهی دارد. در حالی که امروز برخی پرداخت‌یارها هستند که مدل کسب‌وکاری قابل قبولی ندارند و اصلا نمی‌دانند که برای چه موضوعی وارد این حوزه شده‌اند. بنابراین باید رگولاتور چارچوب سخت‌گیرانه‌ای نسبت به اعطای مجوز پرداخت‌یاری داشته باشد و هر فین‌تک بداند قبل از ورود به حوزه‌ای که با پول و سرمایه مردم سروکار دارد، باید به الزامات حوزه پرداخت الکترونیکی مسلط باشد و مدل کسب‌وکاری شفاف داشته باشد و رگولاتور به هر مجموعه‌ای مجوز پرداخت‌یاری ندهد. علاوه بر این، نکته‌ای که وجود دارد این است که شرکت PSP باید پرداخت‌یار را ممیزی کند، چون مسئولیت حفظ انطباق پرداخت‌یار با الزامات شاپرک بر عهده شرکت PSP است.

 


یکی از مشکلات پیش روی پرداخت‌یارها سیکل تسویه‌حساب با پذیرندگان‌شان است. پرداخت‌یارها در رقابت با PSPها امکانات تسویه‌ای پایین‌تری دارند و تسویه آنها با پذیرنده دیرتر انجام می‌شود و حتی در برخی موارد گفته می‌شود که این تسویه از سوی شاپرک به‌صورت منظم انجام نمی‌شود. شما این موضوع را چگونه می‌بینید؟ علاوه بر سیکل تسویه، پرداخت‌یارها چه چالش‌های دیگری دارند؟


احمدی‌پویا: اگر از هر یک از شرکت‌های پرداخت‌یار بپرسید که روال تسویه پرداخت‌یاری چگونه است، هیچ‌کدام به‌صورت دقیق نمی‌دانند؛ در واقع آنها حتی یک ‌بار هم مستند پرداخت‌یاری را مطالعه نکرده‌اند، البته این ایراد به شاپرک نیز وارد است؛ چراکه باید برای پرداخت‌یارها کارگاه‌های آموزشی برگزار و برای آنها مفاهیم و فرایند عملیاتی را تشریح می‌کرد تا ابهامات برطرف می‌شد.

ستاره: در مدل پرداخت‌یاری، بزرگ‌ترین مزیت رقابتی پرداخت‌یارها که تسویه بود، از آنها گرفته شده؛ اما علاوه بر تسویه، به یکسری مسائل نیز در این مدل اصلا فکر نشده است؛ برای مثال در حال حاضر پرداخت‌یارها حسابی دارند که تجمیع وجوه در آن انجام می‌شود، ولی هیچ صحبتی در خصوص این موضوع با سازمان امور مالیاتی نشده است؛ یعنی به این حساب، مالیات تعلق می‌گیرد و پرداخت‌یار اصلا نمی‌داند که باید با آن چه کند؛ چراکه اصلا دسترسی به آن حساب ندارد.

احمدی‌پویا: موضوع مالیات یکی از مسائل مهم پرداخت‌یارهاست. همچنین یکی از چالش‌ها در این خصوص تاخیر زمان تسویه با پذیرندگان است و مبالغ با یک سیکل بیشتر نسبت به زمان تسویه با پذیرندگان PSP ها تسویه می‌شوند و این نارضایتی پذیرندگان پرداخت‌یاری را در پی دارد. PSP در یک سیکل تسویه می‌کند و پرداخت‌یار در سیکل بعدی و نتیجه‌ای که حاصل می‌شود، رفتن پذیرنده به سمت PSP است.

 

ستاره: یکی از اتفاقات بدی که سمت پرداخت‌یارها افتاده، این است که به ‌جای اینکه به‌دنبال بازار خرد باشند، به فکر بازارهای بزرگ هستند و در این قسمت گردن‌کشی نیز می‌کنند. نمونه‌های زیادی نیز در این حوزه وجود دارد و این قسمتی است که خطرناک شده و متاسفانه هیچ کنترلی روی آن نیست.

حجتی: واقعیت ماجرا این است که همه به‌دنبال تراکنش بیشتر هستند و هیچ‌کس به‌دنبال توسعه کسب‌وکار نیست و توسعه کسب‌وکار در این حوزه مغفول مانده است.

احمدی‌پویا: در واقع جهت‌های ما از یک جایی به بعد تغییر کرد و از خلق ثروت و توسعه سیستم به اخذ سهم بازار به هر روش و قیمتی رسیده‌ایم.

ستاره: از بین شرکت‌های پرداخت‌یار، به نظر من تنها دو مجموعه خیلی خوب در این حوزه فعالیت کردند، اما جریانات اخیر دارد این دو مجموعه‌ را نیز با خود همراه می‌کند؛ یعنی این مجموعه‌ها نیز بدشان نمی‌آید که سهم‌خواهی کنند. در نتیجه داستان در این قسمت خطرناک شده؛ یعنی ممکن است چابک‌بودن و ارائه محصول جدید از سمت مجموعه‌های خوبی که وجود داشتند از بین برود.

 

احمدی‌پویا: اگر به‌طور کلی بخواهم بگویم در اکوسیستم پرداخت و پرداخت‌یاری دو اشتباه وجود دارد؛ یکی حذف حضور بانک است، در حالی‌ که در تمام اکوسیستم‌های پرداخت دنیا نقش بانک بسیار مهم است؛ چراکه ریسک را می‌پذیرد و آن را پوشش می‌دهد و برای کاهش ریسک، الزاماتی را کنترل می‌کند. دومین اشتباه این است که تمامی ممیزی و رگولاتوری ما به شاپرک محدود شده است، در حالی ‌که ما باید نهادهای ممیزی داشته باشیم که شاپرک آن نهادها را ممیزی کند و این چرخه ادامه داشته باشد؛ برای مثال پرداخت‌یار با نهادهای ممیزی قرارداد داشته باشد و برای ارائه سرویس به پذیرنده، نهاد ممیزی، پذیرنده را ممیزی کند، اما هیچ‌یک از این کارها را انجام نمی‌دهیم و در نهایت مجبور می‌شویم از راهکارهای عجیب‌وغریب استفاده کنیم. در واقع از اول شروع چرخه پرداخت، یعنی پذیرنده تا خود بانک صادرکننده باید ممیزی شوند تا انطباق الزامات حاصل شود، در حالی ‌که تنها PSP ممیزی می‌شود.

ستاره: تمام شرکت‌هایی که در حوزه پرداخت‌یاری خوب فعالیت می‌کنند، در خارج از کشور نیز شروع به راه‌اندازی کسب‌وکار کرده‌اند؛ چراکه قانون و مدل کسب‌وکاری جاری آنجا را می‌دانند و شفاف است.


حجم تراکنش‌هایی که از سوی پرداخت‌یارها انجام می‌شود، چقدر است؟


احمدی‌پویا: در این خصوص دو نکته وجود دارد؛ یکی اینکه پایانه تعدادی از شرکت‌های پرداخت‌یار، پایانه تعریف‌شده در PSP است و هنوز در حوزه پرداخت‌یاری وارد نشده‌اند، به همین خاطر هیچ‌یک از تراکنش‌های آنها قابل ‌تفکیک نیست. همچنین تعداد دیگری از شرکت‌ها خودشان کار تسویه را انجام می‌دهند، در نتیجه تراکنش‌های آنها نیز قابل ‌شناسایی نیست.

ستاره: مالیات، سیکل‌های تسویه، فایل‌های مغایرتی و مدل‌های تسهیمی پرداخت همگی دلایلی هستند که هنوز تراکنشی در حوزه پرداخت‌یاری انجام‌ نشده و پرداخت‌یاری تنها به ابزاری برای سهم‌خواهی تبدیل شده است.

احمدی‌پویا: ما هنوز به روالی برای مغایرت‌گیری نرسیده‌ایم و این موضوع برای پرداخت‌یار ریسک بسیاری ایجاد می‌کند. پذیرنده نیز از این نگران است که مدل تسهیم در اکوسیستم پرداخت‌یاری تعریف نشده است. در نتیجه در حوزه پرداخت‌یاری در نحوه اجرا، مدل کسب‌وکاری، مدل امنیتی و عملیاتی دچار چالش هستیم.


به نظر شما با تمامی چالش‌هایی که پرداخت‌یاری با آن روبه‌روست، راهکار چیست؟ چه اقداماتی را می‌توان انجام داد تا پرداخت‌یاری مسیر درست خود را پیدا کند؟


ستاره: یک راه‌حل این است که مسیرهای اصلاحی گذاشته شود. البته به نظر من گذاشتن مسیر اصلاحی نیز صرفا از سوی قانون‌گذار امکان‌پذیر نیست و وظایفی نیز سمت PSPها وجود دارد؛ برای مثال به‌راحتی شرکت‌های پرداخت‌یار را پذیرش نکنند. خیلی شفاف بگویم که حدود پنج PSP هستند که مقاومت‌هایی در پذیرش پرداخت‌یارها دارند، ولی PSPهای دیگر این‌طور نیستند؛ در واقع همگرایی در PSPها وجود ندارد. همچنین مقام ناظر که شاپرک هست نیز در این خصوص باید تعهدات و قوانینی را وضع کند و مدل کسب‌وکاری ارائه دهد.

 

 

احمدی‌پویا: چندی پیش موضوع مشابهی در خصوص USSDها وجود داشت که شاپرک به ‌تمامی PSPها گفت مدل کسب‌وکاری قراردادهایی که با اپراتورها بسته می‌شود، اشتباه است؛ چراکه مدل کسب‌وکار شرکت‌های PSP بر مبنای تراکنش است و مدل کسب‌وکاری اپراتورها بر مبنای پهنای باند است و باید اپراتور هزینه ارائه پهنای باند را طلب کند، اما اپراتور طلب سهیم‌شدن در کارمزد تراکنش را داشت و آن هم به‌صورت سهام حداکثری و از PSPها سهم‌خواهی می‌کرد. برای درست‌کردن این موضوع همه PSPها هم‌پیمان شدند، به‌جز یک PSP. متاسفانه PSPها کنار یکدیگر نمی‌نشینند و همگرایی بین آنها شکل نمی‌گیرد.

طبق قانون و در نامه معروف ۱۶ آذر ۱۳۹۰ که بر اساس آن شاپرک شکل گرفت، ذکر شده که شاپرک باید تنها در حوزه فنی ـ امنیتی ورود کند و در حوزه کسب‌وکاری نباید وارد شود، ولی به نظر من ماموریت سازمانی شاپرک باید تغییر کند و شاپرک به حوزه کسب‌وکاری با جدیت ورود پیدا کند.

پیشنهاد من این است که کارگروهی زیر چتر رگولاتوری و با حضور تمام افرادی که در صنعت فعالیت می‌کنند، تشکیل شود و در این کارگروه، رگولاتور برای اصلاح آیین‌نامه خود، نظر همه ذی‌نفعان را جویا شود و در نهایت به یک اجماع برسد.

ستاره: به نظر من قانون‌گذاری در حوزه پرداخت خرد و ایجاد پرداخت‌یاری در کل، یک جور از سر باز کنی بوده تا رگولاتور بگوید کسی کاری به کار من نداشته باشد و توپ در زمین من نیست؛ اما به‌طور کلی نیاز به یک قاطعیت برای اصلاح این موضوع وجود دارد و به نظر من این قاطعیت باید از سمت شاپرک اتفاق بیفتد و بانک مرکزی عملا نقش خیلی پررنگی در این حوزه ندارد.

به نظر من می‌توان همین حداقل اقداماتی که شروع شده را با کمک یکدیگر به مسیر درست هدایت کرد و با آقای حجتی هم خیلی موافق نیستم که می‌گوید موضوع پرداخت‌یاری مانند MVNO است؛ چراکه در تمام دنیا حدود ۸۰ درصد همیشه شکست‌ خورده و نرخ شکست MVNO در همه دنیا چنین است، ولی شرکت‌های طرف سوم پرداخت این‌طور نیستند.

احمدی‌پویا: کاملا هم‌عقیده هستم. به نظر من اگر کارگروهی شکل گیرد و مبانی و دستورالعمل‌های اصلی که پرداخت‌یاری روی آن بنا شده را مرور کنیم، می‌توان بسیاری از مشکلات را حل کرد. در حال حاضر یک پایلوت از پرداخت‌یاری اجرا شده و همه می‌دانیم که چه مشکلاتی در چه قسمت‌هایی وجود دارد؛ در نتیجه اگر مقام ناظر هم در این کارگاه قرار گیرد و نظرات را بشنود، می‌تواند تصمیم بگیرد؛ چراکه در ابتدای امر، بهترین راه‌حل شنیدن دغدغه‌های PSP و پرداخت‌یارها و تمامی ذی‌نفعان اکوسیستم پرداخت الکترونیکی کشور و سپس تصمیم‌گیری درباره آنهاست.

 

منتشر شده در راه پرداخت

اشتراک این مطلب
  • اشتراک در Facebook
  • اشتراک در Twitter
  • اشتراک در Pinterest
  • اشتراک در Linkedin
https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/پرداخت-یاری.jpg 260 400 سعید احمدی پویا https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/final-logo.png سعید احمدی پویا2020-08-30 14:10:252020-08-30 14:10:25سهم‌خواهی و دیگر هیچ | چرا پرداخت‌یاری به ابزاری برای سهم‌خواهی مجموعه‌هایی تبدیل شده که کمترین تلاشی برای رسیدن به هدف پرداخت‌یاری نمی‌کنند؟
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × یک =

دسته‌ها

  • اشاره‌گر
    • اینشورتک
    • بانکداری و پرداخت الکترونیک
    • فناوری اطلاعات
    • مدیریت کسب‌و‌کار
    • هویت دیجیتال
  • برداشت
    • تئاتر
    • فیلم
    • کتاب

آخرین عکس‌های اینستاگرام (توسعه کسب و کار و فینتک)

s.ahmadipouya

« فکرشو بکن. کل عمرت کار کنی « فکرشو بکن. کل عمرت کار کنی تا خونه بخری و صاحبش بشی و بعد یدفعه ببینی دیگه کسی نیست توش زندگی کنه. » این دیالوگی از شخصیت «ویلی» در نمایشنامه «مرگ فروشنده» #آرتور_میلر است. «آرتور میلر» زمانی گفت که نمایشنامه ی « #مرگ_فروشنده»، «تراژدی انسان عادی» است. شخصیت اصلی در این اثر، «ویلی لومن»، مردی کاملا معمولی است که به دنبال سود بیشتر و به عبارت دیگر به دنبال «رویای آمریکایی» است. #رویای_آمریکایی، اصطلاحی است که آدامز در سال 1931 در کتاب " #حماسه_آمریکا" به کار برد و عنوان کرد که جامعه امریکا پس از اعلامیه استقلال در اواخر قرن هجدهم میلادی، در تکاپوی رسیدن به مدینه فاضله‌ای برای رویاها و آرزوهای بزرگ است و دچار کابوسی هراس‌آور می شود، کابوسی که پیامد طمع مهارنشدنی و جریان بی‌رحم سرمایه‌داری در دهه 30 میلادی است. کابوس «پنجشبه سیاه» #بدترین_رکود_اقتصادی در تاریخ جهان صنعتی بود و ناقوس #سقوط_بزرگ_بورس_وال‌_استریت را از روز پنجشنبه ۲۴ اکتبر سال ۱۹۲۹ نواخت. همان #پنج‌شنبه_سیاه که سرمایه گذاران عصبی، شروع به فروش انبوه سهام گران قیمت کردند و ۱۲.۹ میلیون سهم در آن روز معامله شد و پنج روز بعد، در ۲۹ اکتبر یا « #سه شنبه_سیاه»، موج دیگری از وحشت، #وال_استریت را فراگرفت و حدود ۱۶ میلیون سهم دیگر معامله شد و در نهایت میلیون‌ها سهم، ارزش خود را از دست دادند.از سوی دیگر، در پی روزهای طلایی بورس وال‌استریت، این باور در مردم آمریکا ایجاد شده بود که افزایش ارزش سهام نامحدود است و برای کسب سود بیشتر، مبالغ هنگفتی را وام گرفته بودند تا با نردبان وال‌استریت به رویای آمریکایی خود برسند. گزارشات تحلیلی که در آن زمان منتشر شد، مؤید این نکته بود که از هر ۱۰ دلار قرض گرفته شده از بانک، 4 دلار برای خرید سهام استفاده شده است. و حال سهامدارانی که سهام خود را از دست داده‌اند، باید به فکر بازپس دادن اقساط تسهیلات و وام‌های خود می‌بودند و در نتیجه صدهاهزار خانواده آمریکایی ورشکست شده و به خاک سیاه نشستند.لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه 36 ماهنامه پیوست شماره 102 (تیرماه 1401) منتشر شده است.ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1985
سندباکس؛ راهی برای تعامل با سندباکس؛ راهی برای تعامل با رگولاتور یا سدی مقابل چابکی؟
گفتگوی مجله راه‌پرداخت با سعید احمدی پویا در خصوص ضرورت ایجاد
سندباکس و استانداردهای لازم آن در #صنعت_بیمه#سندباکس_رگولاتوری، فضای نوآوری ایجاد شده توسط #رگولاتوربرای کسب‌وکارها و بدون نیاز به اخذ مجوز است. این فضا هم مزیت‌های برای رگولاتور دارد و هم برای کسب‌وکارهای صنعت بیمه. مهمترین مزیت‌های سندباکس برای رگولاتور این است که فضایی برای بروز #نوآوری و آزمایش آن و حل تعارض‌های احتمالی با قوانین رگولاتوری ایجاد می‌شود و با خاطری آسوده با نوآوری‌ها تعامل انجام می‌دهد. از سوی دیگر، نقطه تماسی بین صنعت و رگولاتور پدید می‌آید که می‌تواند به راحتی توان کارشناسی صنعت را در خدمت خود بگیرد و از آخرین تحولات و نظرات کارشناسی بهره‌مند شود و این مزیت دیگری برای رگولاتور پدید می‌آورد و آن امکان تعدیل و #به_روزرسانی_قوانین برای رگولاتورفراهم می‌کند. امکانی مهم که سبب پویایی و به‌روز بودن رگولاتور می‌شود و رسیدن به این شرایط آرمانی، برای رگولاتورها بسیار دور از دسترس است و با صرف هزینه بسیار هم، آن نقطه مطلوب حاصل نخواهد شد اما با زیرساخت سندباکس، به سادگی، برایش امکان‌پذیر می‌شود.: ساختار سندباکس بایستی ارتباط میان رگولاتور و کسب‌وکارها را در قالب مشاوره و همکاری فعال طرفین ایجاد نماید. از طریق این همکاری رگوالتورها، قادر خواهندبود تا سیاستها و قوانین را در طول یک فرایند عملیاتی به صورت چابک اجرا، و نتایج را در فضایی شفاف مشاهده نمایند و بتواند ریسک‌های کسب‌وکار جدید را دقیق شناسایی و مدیریت کند.از سوی دیگر برای کسب‌وکارها و نوآوران این فرصت را فراهم می‌کند که در کمترین زمان ممکن به بازار و محیط عملیاتی دسترسی داشته باشند و کمکی به کسب‌وکار‌ها برای آزمایش محصولات و خدمات در محیط کنترل شده می‌باشد و ضمن مدیریت ریسک، مدت زمان رسیدن به یک محصول بالغ و معرفی آن به بازار رقابتی را بسیار کوتاه می‌کند....لازم به ذکر است که ین مطلب در صفحه 30 ماهنامه راه‌پرداخت شماره 58 (خردادماه 1401) منتشر شده است.ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1977
The #International_Council_of_Management_Consultin The #International_Council_of_Management_Consulting_Institutes (ICMCI) has since 1987 been the professional body worldwide for management consultants. #ICMCI since 2013 is called #CMC_Global.It exists to:
1. Elevate the #standards_of_the_certified_management_consultant ( #CMC ) worldwide2. Increase the acceptance and respect of the #management_consulting_profession3. Increase the international and regional profile of #management_consulting4. Improve the process of certification throughout the worldProvide a forum for national certifying bodies of certified management consultants5. Prepare and promulgate standards for management consulting to be adopted internationally6. Promote the #ethical and moral practices of Certified Management Consultants and the management consulting profession7. Promote the higher performance and purpose of CMC's versus non certified "management consultants"The practice of management consulting is about "helping organizations to improve their #performance, #operating_primarily through the analysis of existing organizational problems and the development of plans for improvement." with the purpose of "gaining external (and presumably objective) advice and access to the consultants' specialized expertise."It follows therefore that there is scope for an #international_organization to promote and foster competence in the management consulting profession.I'm one of almost 8,000 CMCs that work around the Globe.
My account at CMC Directory:
https://cmcdirectory.cmc-global.org/users/ahmadipouya
بالاخره بعد از یک سال و نیم تلاش بسیار،
اولین دوره #Fintech_MBA با موفقیت به پایان رسید. روزی که پیشنهاد طراحی دوره را به @kaivanjamebozorg دادم، تصور نمی‌کردم حاصل یک گپ و گفت ساده، به چنین اتفاق خوبی منجر بشود و این جز با حمایت‌های بسیار دکتر @shahab.javanmardy عزیز و کیوان جامه‌بزرگ عزیز میسر نبود.
از سوی دیگر، عزیزان دانشگاه خاتم چنان همراه بودند و در این راه تلاش بسیار کردند که این دوره که بر مبنای تجربه‌ها و مهارت‌های تخصصی در حوزه #fintech بود و با استانداردها و فضای آکادمیک دانشگاه تلفیق شد و اتفاق خوبی در همکاری نزدیک #فناپ و #دانشگاه_خاتم رخ داد و این امر رخ نمی‌داد اگر دکتر جلال‌زاده نازنین این قدر
پای کار نمی‌ایستاد و این چنین از هیچ کار و تلاشی برای ارتقای کیفیت دوره، دریغ نمی‌کرد.
و اساتید بسیاری که برای تدریس دروس تجربه محور این دوره تخصصی وقت می‌گذاردند و تلاش کردند که دروس #mba را با شیوه متفاوت و نگاه تخصصی در حوزه #نوآوری و #fintech بیان کنند.
چون من هم درگیر تدریس برخی دروس این دوره بودم، تجربه کردم که تدریس دروس تجربه محور آن هم بر مبنای سیلابس‌های روز دنیا که برخی وقت‌ها حتی در پیدا کردن مرجع تخصصی به زبان اصلی آن هم چالش وجود داشت و هست، و مبتنی بر Case Study های تخصصی و به‌روز و مرتبط با هر بحث است، واقعا کار دشواری است و اگر کلاس 2 ساعت باشد، بیش از 4 ساعت تحقیق و به‌روزکردن محتوا برای هر درسی نیاز است تا مطالب آن کلاس با کیفیت قابل قبول ارائه شود. برای همین واقعا از اساتید این دوره، دکتر جوانمردی، دکتر جلال‌زاده، @zamani_61 عزیز، خانم دکتر maralmirzaee خانم مهندس زهرا افسری ، خانم مهندس ساناز دهقانی و سایر عزیزان کمال تشکر را دارم.و در آخر دست مریزاد بگویم به دانشجویان اولین دوره که همگی از مدیران و کارشناسان ارشد فناپ بودند و صبورانه کاستی‌ها را چشم پوشیدند و با مشارکت خود، دوره تعاملی دلنشینی را در خاطر همگان ثبت کردند.
برقرار باشد و بنویسم به یادگار برای ثبت این امید که تکرار شود این اتفاقات خوب و استمرار یابد فرایند آموزش و انتقال تجربه‌های #کسب_و_کاری در بستر فضای تحلیلی دانشگاهی.برای نخستین بار در کشور: دانشگاه خاتم اولین دوره تخصصی مدیریت کسب و کار فناوری مالی (فینتک) را برگزار کرد:ps://khatam.ac.ir/news/5236468/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86%20%D8%A8%D8%A7%D8%B1%20%D8%AF%D8%B1%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1:%20%20%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%
فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در روی فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در رویداد دوست‌داشتنی #اینوتکس درباره "سونامی بلاکچین در انقلاب صنعتی چهارم" با هم گپ خواهیم زد.
سخنرانی‌های رویداد از طریق اپلیکیشن رویداد به صورت مجازی در دسترس همه عزیزان می‌باشد.
در ستایش #سپه و #ملیدرخشش دو بانک بزرگ ایرانی در روند #صدساله_بانکداری_ایرانداستان صدسال بانکداری ایران، از 14 اردیبهشت ماه سال 1304 آغاز شد. با این که هنوز آرامش کامل در سراسر کشور برقرار نشده بود و فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی تاثیر قابل توجهی در حیات سیاسی کشور نداشت، اولین بانک ایرانی به نام « #بانک_قشون_پهلوی»، از محل وجوه صندوق بازنشستگی درجه‌داران ارتش و با هدف سامان دادن به امور مالی ارتش، با سرماية 950/883/3 ريال تأسيس شد. فکر تأسیس یک بانک جدید، با سرمایه و مدیریت ایرانی، از قبل از انقلاب مشروطیت، یعنی ده سال قبل از تأسیس بانک شاهی ایران، نقل محافل درباری ایران بود. در آن زمان «حاج محمد حسین» که از صرافان بزرگ ایرانی بود، پیشنهاد تأسیس بانکی با سرمایة مشترک دولت ایران و مردم را به ناصرالدین شاه ارائه کرد، اما طرح مورد موافقت شاه ایران قرار نگرفت. تلاش بعدی، از سوی نمایندگان اولین دورة مجلس مشروطیت شکل گرفت که خواستار تأسیس بانک ملی شدند، اما سرمایه لازم برای این خواسته فراهم نگردید تا بالاخره «بانک قشون پهلوی» در اردیبهشت‌ماه سال 1304 تأسیس گردید و در 24 اسفند همان سال، اولین شعبة خود را در شهر رشت افتتاح کرد .دو سال بعد از تأسیس «بانک قشون پهلوی»، قانون تأسیس « #بانک_ملی_ایران» در 14 اردیبهشت سال 1306 در مجلس شورای ملی تصویب گشت و این بانک در 17 شهریور سال 1307 با سرمایه 20 میلیون ریال به صورت شرکت سهامی تأسیس شد.در پانزدهم دي ماه سال 1316، نام «بانک قشون پهلوی»، به « #بانك_سپه» تغيير پیدا کرد و این چنین بود که #تاریخ_صدساله_بانکداری_ایرانی، با نام بانک سپه و بانک ملی ایران گره خورد.
ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1932لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه 89 ماهنامه پیوست شماره 100 (اردیبهشت‌ماه 1401) منتشر شده است.
پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگ پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگولاتوری یا #تنظیم‌گری در یک صنعت، نقش اساسی در شکل‌دهی و بلوغ یک صنعت دارد و در عین حال ضامن دوام و تداوم کسب‌وکار در یک صنعت محسوب می‌شود. #بیمه_مرکزی هم از زمان شکل‌گیری تا کنون، با لحاظ این دغدغه سعی کردن است که تمام تلاش خود را در جهت حفظ و حراست حقوق شهروندان و ذینفعان زیست‌بوم بیمه کشور به‌کار گیرد، رقابت را ترویج کند و ریسک‌ها و پیامدهای مخاطره‌آمیز برای اعضای زیست‌بوم بیمه را مدیریت و کنترل کند.
همواره برای سازمان‌های تنظیم‌گر، دو رویکرد، نگاه حداقلی و نگاه حداکثری به حوزه کنترل و تنظیم‌گری زیست‌بوم وجود دارد؛ یک سوی جریان تنظیم‌گری، به فضای بدون محدودیت و کنترل می‌اندیشد و در سوی مقابل، به فضای به شدت کنترل‌شده و سرشار از محدودیت معتقد است. این نگاه سرشار از کنترل و محدودیت، ناشی از دغدغه‌های سازمان تنظیم‌گر برای مصون‌ماندن شهروندان و اعضای یک زیست‌بوم از ریسک‌ها و مخاطرات احتمالی است.برای نگاه حداکثری به حوزه کنترل، تنظیم‌گری و قانونگذاری می‌توان به واقعه مشهور " #قانون_پرچم_قرمز" اشاره کرد که داستانی تاریخی در حوزه تنظیم‌گری است. درحالی که جریان نوآوری در انگلستان در اواخر دهه 1800 میلادی با سرعت به پیش می‌رفت و صنعت خودروسازی در حال تحول و شکوفایی بود، پارلمان انگلستان در سال 1865 قانونی مصوب کرد که به "قانون پرچم قرمز" معروف گشت و وسائل نقلیه خودران را ملزم کرد که سرعت‌شان نباید بیشتر از 10مایل بر ساعت در جاده‌های اصلی یا 2 مایل بر ساعت هنگام حرکت در شهرها باشد؛ حداقل سه خدمه داشته باشند و یک نفر هم حداقل 60 یارد جلوتر از وسیله نقلیه پیاده حرکت کند و با یک پرچم قرمز به عابران پیاده و سایر وسایل نقلیه شامل درشکه‌های اسبی، هشدار دهد که خودرو در حال آمدن است! بیش از سی سال طول کشید تا این قانون در سال 1896 لغو شود و البته تبصره‌های این قانون‌ تا سال‌های بعد از این تاریخ، هم باقی ماند و سد راه نوآوران بریتانیایی می‌گشت.
ادامه مطلب در :
https://ahmadipouya.com/?p=1921لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه20 ماهنامه #بیمه‌داری_نوین شماره 29 (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
و درباره گناه پنجم: خشم و درباره گناه پنجم: خشم
روزهای ابتدایی سال 1400، پیش‌نویس اسناد برنامه‌ ملی #هویت_مجازی کشور به صورت رسمی از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تحویل مرکز ملی فضای مجازی گردید؛ اسنادی که تدوین آن طبق سند نظام معتبر هویت مصوب شورای عالی فضای مجازی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سپرده شده بود و از سوی شورای اجرایی فناوری اطلاعات، برای بهره‌گیری از توان و نظر بخش خصوصی کشور، به سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران واگذار شده بود و حال در انتظار بررسی و نهایی شدن از سوی مرکز ملی فضای مجازی برای طرح و اخذ مصوبه از شورای عالی فضای مجازی است. مطالعه و تدوین اسناد مذکور با یک کار فشرده در صنف فناوری اطلاعات، در مدت 6 ماه انجام گردید اما نزدیک به 11 ماه است که بررسی این اسناد طول کشیده است و هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است؛ بیشتر شدن مدت زمان بررسی سند از مدت زمان تدوین آن، این پرسش را به اذهان متبادر می‌کند که چه مشکلی در راه نهایی شدن سند وجود دارد که سبب طولانی شدن فرایند بررسی سند شده است.بر طبق سند نهایی و مجموعه اسناد پشتیبان به اشتراک گذارده شده در صنف فناوری اطلاعات، ساختاری در سند نهایی برای « #زیست_بوم_هویت_دیجیتال» پیشنهاد شده است که بر مبنای آن، مرکز ملی فضای مجازی به عنوان سیاستگذار، «کارگروه تعامل‌پذیری دولت ‌الکترونیکی» به عنوان « #تنظیم‌گر_هویت_دیجیتال» و مرکز ملی تبادل اطلاعات به عنوان بازوی اجرایی تنظیم‌گر در برنامه ملی هویت مجازی کشور پیشنهاد شده‌اند.در اجرای هر بخشی از سند، می‌توان نقاط ضعف را شناسایی و به‌روزرسانی کرد اما شاید این نقطه از سند، همان جایی است که محل مناقشه حل ناشدنی است و سازمان‌های مختلف حاکمیتی ذینفع در این حوزه، مدعی توانایی پذیرفتن نقش «تنظیم‌گر هویت دیجیتال» هستند و این موضوع را دیگر نمی‌توانند به پس از تصویب و ابلاغ سند، موکول کنند لذا به نظر می‌رسد این همان نقطه مناقشه‌برانگیز در راه تصویب و ابلاغ سند باشد، هر چند که به صورت علنی بیان نشود!ادامه در:https://ahmadipouya.com/?p=1912لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه74 شماره 99 ماهنامه پیوست (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
برنامه دوازدهم " #رمزوارز" با موضوع: " #قانونگزاری_در_صنعت_بلاکچین_و_ارزرمزها "مجری کارشناس: آرش سروری
کارشناس آقای محمد جعفر نعناکار کارشناس حقوقی حوزه فینتک
مهمان کارشناسان : سعید احمدی پویا ( کارشناس حوزه فینتک) -
امید فدوی( کارشناس حوزه فینتک) - سعید منیبی ( کارشناس حوزه سرمایه‌گذاری) - افشار جوکار ( کارشناس حوزه فینتک )
تهیه کننده و کارگزدان: مجید فتاحی
این برنامه فردا شنبه 14 اسفندماه ساعت ۲۰ از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.
#بلاکچین #رمزارز #دارایی_دیجیتال #رمزارزش
@arashsoruri
در چند سال اخیر، بانک‌های م در چند سال اخیر، بانک‌های مرکزی وارد زیست‌بوم دیجیتال شده‌اند و چندین بانک مرکزی اعلام کرده‌اند که در حال بررسی و طراحی ارزدیجیتال خود هستند اما یک سوال بسیار مهم اذهان را مشغول کرده است و آن این است که ارزهای رمزنگاری شده بانک مرکزی (CBCC) چیست و چگونه می‌خواهد با تفکر تمرکزگرا بانک‌های مرکزی، سه ویژگی جذاب ارزهای دیجیتال  را در خود حفظ کند....
ادامه مطلب در:https://ahmadipouya.com/?p=1897لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه72 شماره 98 ماهنامه پیوست (بهمن ماه 1400) منتشر شده است.
#ریال_دیجیتال
#ارز_دیجیتال
#ارز_دیجیتال_بانک_مرکزی
ده سال پیش بود که Latoya Scott اعل ده سال پیش بود که Latoya Scott اعلام ورشکستگی کرد و با 95 هزار دلار بدهی که بیش از 36 هزار دلار آن، بدهی کارت اعتباری بود، به امتیاز اعتباری در حدود 500 رسید ودیگر هیچ امیدی برای بازگشت به فضای کسب‌وکار نداشت. پس از تسویه شدن اکثر بدهی‌هایش در فرایند ورشکستگی، 7 هزار دلار وام خودرو و در حدود تقریبی 5 هزار دلار وام دانشجویی باقی ماند. او مصمم بود که اشتباهات خودش را تکرار نکند و کسب‌وکاری تازه آغاز کند. او به دقت اقساط ماهانه هر دو وام خود را در زمان مقرر شده، بدون حتی یک روز تأخیر! پرداخت کرد. امتیاز اعتباری او، فقط بعد از 18 ماه پس از ورشکستگی به بالاتر از 700 رسید! پرداخت منظم اقساط وام و عدم تقاضای خطوط اعتباری جدید به مدت دو سال، به اسکات کمک کرد تا سریع اعتبار خودش را احیا کند. دو سال پس از اعلام ورشکستگی، او و همسر جدیدش! خانه‌ای تازه خریدند و کابوس ورشکستگی و نابود شدن آینده مالی، از زندگی اسکات رخت بربست و پر از انرژی در پی کسب‌وکار تازه، از زندگی جدیدش لذت می‌برد . اسکات با بازگرداندن امتیاز اعتباری خودش، توانست دوباره «هویت مالی» جدیدی به دست آورد.....ادامه مقاله که درباره اعتبارسنجی و وضعیت اعتبارسنجی در ایران است ، از اینجا مطالعه بفرمایید:https://lnkd.in/dzrYMu_Qاین مطلب در صفحه 68 شماره 93 ماهنامه پیوست (شهریورماه 1400) منتشر شده است.#اعتبارسنجی#گزارش_اعتباری#وضعیت_اعتبارسنجی_در_ایران#اعتبار
به دنبال یک #همکار_بی_بدیل*  برای دستیاری ارشد در حوزه فینتک هستم.
ممنون می‌شوم این پست را به اشتراک بگذارید تا به #دیده_شدن آن کمک بفرمایید و به رویت عزیزان علاقمند برسد.* این عبارت را وام گرفتم از عنوان سخنرانی دکتر جوانمردی در در اختتامیه اولین نمایشگاه مجازی فناوری اطلاعات (ایران آیتکس) که پیشنهاد می‌کنم حتما متن آن را مطالعه بفرمایید.#کارشناس_ارشد_فینتک
#کارشناس_ارشد_کسب_و_کار
#تحلیلگر_ارشد
#فرصت_شغلی
#استخدام
مودسته کشاورزی اهل رواندا ا مودسته کشاورزی اهل رواندا است. در سالیان قبل، مشکلات بسیاری داشت و یکی از بزرگترین آنها، دسترسی به بذر و کود مناسب برای رسیدن به محصول مطلوب بود. از سال 2007 که دولت رواندا «برنامه توسعه کشاورزی» را طرح کرد، او صاحب یک هویت دیجیتالی شد و با موبایلش در برنامه مذکور ثبت‌نام کرد و به سادگی بذر و کود یارانه‌ای دریافت کرد و حتی خدمات مالی نظیر وام‌های خرد در دسترس او قرار گرفت. او توانست کارش را توسعه بدهد و حتی بسیاری از کارهای اداری، نظیر پرداخت مالیات هم از طریق همین پلتفرم انجام بدهد. حالا او بسیار خوشحال است و بسیار به آینده امیدوار است. امروزه در رواندا 99 درصد مردم هویت دیجیتالی دارند و به کمک تکنولوژی دیجیتال، معیشت مردم بهبود یافته است و #هویت_دیجیتال سبب کاهش فقر در کشاورزان رواندا شده است.داستان مودسته و ماریا، دو داستان از هزاران داستانی است که در پشت هر هویت دیجیتالی روایت می‌شوند و وضعیت معیشت، کیفیت زندگی و تجربه کاربری مردمان کشورهای مختلف را بهبود می‌بخشند. برای همین است که #بانک_جهانی سعی کرده است با جمع‌آوری این داستان‌ها و به تصویر کشیدن آنها در ویدیوهایی کوتاه، کمپینی راه بیاندازد با این شعار: #هر_شناسه_هویتی_یک_داستان_داردمتن کامل مطلب در لینک زیر:
https://ahmadipouya.com/?p=1839
(لازم به ذکر است که این مطلب در شماره 92 ماهنامه پیوست، مرداد 1400، منتشر شده است.)
...یادمان نرود که این راه را اگر در زمان مناسب آغاز نگردد، شاید کسب‌وکار بانک‌های امروز در آتیه دچار مخاطره گردد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که در حوزه بانکداری بین‌المللی، بانک‌ها با شتاب بسیار در این حوزه گام برمی‌دارند. وقتی بانک بزرگ اسپانیایی BBVA ، #نئوبانک آمریکایی Simple را در سال 2014 به مبلغ 117 میلیون دلار خریداری می‌‌نماید، باز هم اخیرا در نئوبانک انگلیسی Atom Bank سرمایه‌گذاری می‌کند و این امر نشان می‌دهد که بزرگان حوزه بانکی جهان دریافتند، تنها با همراه و همگام شدن در این مسیر، می‌توانند امید داشته باشند که از سونامی #نئوبانک‌ها و تحول دیجیتال، جان سالم به در ببرند. مین هوآ، مدیر استراتژی بانک CMB به صراحت می‌گوید: «اگر سراغ تحول برویم، ممکن است زنده بمانیم، اما بدون تحول، حتما خواهیم مرد.»نسخه کامل این مقاله تخت عتوان «سونامی نئوبانک‌ها» را که در شماره 90 ماهنامه پیوست، خرداد 1400، منتشر شده است، می‌توانید از آدرس ذیل مطالعه بفرمایید:https://ahmadipouya.com/?p=1821
« .... اولين ميثاق به قدري مهم « .... اولين ميثاق به قدري مهم است كه تنها به كمك آن شما قادر خواهيد بود به مرحله‌اي از وجود ارتقا يابيد كه من آن را بهشت زميني مي‌خوانم .اولين ميثاق اين است : با كلام خود گناه نكنيد. در سفر آفرينش عهد قديم هنگامي كه از آفرينش جهان سخن مي‌رود ، گفته شده : " در آغاز كلمه بود ، و كلمه نزد خدا بود ، و خدا كلمه بود . " شما از طريق كلام توان آفرينندگي خويش را بيان مي‌كنيد. هر انساني يك جادوگر است ؛ ما مي‌توانيم با كلام خويش طلسمي را به گردني بياويزيم و يا طلسمي را باطل كنيم. بي‌گناه بودن در كلام، يعني استفاده درست و مناسب از انرژي؛ يعني به كار گرفتن انرژي در جهت حقيقت و عشق به خود. با كلام خود گناه نكنيد . اين اولين ميثاق است و شما اگر مي‌خواهيد شاد باشيد، بايد آن را بپذيريد. از جادوي سفيد استفاده نماييد و از خودتان آغاز كنيد. به خود بگوييد كه چقدر شگفت انگيز هستيد، چقدر عالي هستيد. مي‌توانيد درست در ميان هزاران انسان ديگر كه در دوزخ زندگي مي‌كنند،در بهشت زندگي كنيد، چون شما نسبت به آن دوزخ مصونيت داريد.»
برای #معرفی_کتاب « #چهار_میثاق – #کتاب_خرد #سرخپوستان_تولتک » ترجیح دادم به جای هر سخنی، بخشی از آن را نقل کنم. کشف این کتاب برایم نوشیدنی گوارایی بود آن هم #به_وقت_چهل_و_دو_سالگی. تولد 42 سالگی، شاید زمان مناسبی باشد که به راه رفته، نگاهی بکنم؛ کجا راه بود و کجا راه نبود؟ از چهار میثاق لذت بردم که پنجره جدیدی باز کرد برای نگاه دوباره به این راه طی شده ،که یاد بگیرم برای راه باقی‌مانده....
نتیجه نه ماه تلاش یک تیم پر از شور و انگیزه، به ثمر رسید و سند «پیش‌نویس طرح تحول و برنامه ملی #هویت_دیجیتال»  در بیش از 550 صفحه (11 فصل و 4 پیوست) در سازمان #نظام_صنفی_رایانه_ای_تهران #نصر)تدوین گردید و به وزارت ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات تحویل داده شد و پس از اخذ نظر و راهنمایی بزرگواران، نسخه نهایی به شورای عالی فضای مجازی تحویل داده شد.امید است با تصویب و ابلاغ سند مذکور، گره  کور مسئله #احراز_هویت_غیر_حضوری گشوده شود و #زیست_بوم_هویت_دیجیتال در ایران شکل بگیرد.سپاس بسیار از تک‌تک اعضای تیم
شرکت‌های بسیاری نگران از دست دادن #منابع_‌انسانی خود در همه‌ی بخش‌ها هستند اما در خصوص #تیم_فروش، با هزینه‌های سنگینی به همراه است.
تعدادی از اساتید بازاریابی، مطالعه‌ای بر روی این موضوع انجام دادند تا بتوانند مدلی برای پیش‌بینی احتمال ترک‌خدمت تیم فروش برسند. بزرگترین غافلگیری، رسیدن به این نکته بود که «اثرهمتایان»، موثرترین عامل ترک خدمت اعضای تیم است. وقتی تیم انگیزه پایینی برای ادامه کار دارند، در بازار رقابتی، همتایان خود را در شرکت‌های دیگر می‌بینند و به دلیل شبکه ارتباطی گسترده، از فرصت‌های شغلی بازار آگاه می‌شوند. از سوی دیگر، وقتی یک نفر از تیم #جابجایی_داوطلبانه را برگزیند، سایر اعضای تیم هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند و همگی ایمان خود را به مسیر راهبردی شرکت از دست می‌دهند و دومینوی ریزش تیم آغاز می‌شود،  لذا مدیران باید با #تحلیل_رفتار_پرسنل، قبل از وقوع ریزش، مداخله موثر نمایند.
به عنوان نمونه، یکی از  استارت‌آپ‌ها حوزه #پرداخت_الکترونیک، مرتب آگهی‌های تکراری جذب نیرو می‌دهد درحالی‌که تعداد نفراتش در 2 سال اخیر ثابت است! شواهد نشان‌دهنده روند سریع خروج داوطلبانه اعضای تیم‌ است که عنوان می‌کنند مدیر ارشد فقط صدای افراد عضو حلقه خانوادگی و دوستان قدیمی خودش را می‌شنود! فارغ از راستی‌آزمایی این ادعا، یک گزاره دارد‌ بر تمام اعضای تیم، اثر می‌گذارد و همچنان مدیرارشد از #اثر_همتایان غافل است!
#نکته_‌های_کسب‌_و_کاری_کلیدی
متن کامل  این نکته را از اینجا بخوانید:
https://ahmadipouya.com/?p=1810
خطر تبلیغ یک محصول به عنوان خطر تبلیغ یک محصول به عنوان «بهترین محصول بازار»شرکتی یک کالای معروف دارد و یک کمپین گسترده راه می‌اندازد و به مشتریانش، #بهترین_محصول_بازار»» را معرفی می‌کند. نتیجه این می‌شود که مقطعی فروش بالا می‌رود اما شکایات مکرر مشتریان، فضای تخریبی وحشتناکی برای شرکت پدید می‌آورد.
#استراتژی_تبلیغاتی_مقایسه‌ای و ایجاد #ذهنیت_بهترین_بودن در مشتری، سبب این می‌شود که مشتری کوچکترین خطایی را برنتابد و به شدت آشفته شود.
از سوی دیگر، تحقیقات نشان داده است که حتی مدیرانی که نسبت به محصولات‌شان اطمینان بالایی دارند، باید از مقایسه‌ها خودداری کرده وسعی کنند با ادعاهای مبالغه‌آمیز با احتیاط بیشتری برخورد کنند.
چند وقت پیش ، اتفاقی رخ داد که مثال خوبی برای نکته فوق است. #دیجی‌کالا برای نشان دادن سطح پیشرفت خدمات مرجوعی خویش، #آمازون را معیار مقایسه قرار داد و تصویر زیر را منتشر کرد. در بررسی نظرات در شبکه‌های اجتماعی، می‌توان دید که اکثرنظرات اعتراضی حول نمونه‌ای ناقض جدول مذکور بوده که برای مشتری معترض رخ داده است.ممکن است در پردازش هزاران درخواست در روز، نمونه‌هایی پر از خطا باشد، حتی برای آمازون، اما وقتی استراتژی تبلیغات مقایسه‌ای برگزیده می‌شود، مشتری دیگر خطاهای آمازون را نمی‌بیند و فقط دیجی‌کالا را می‌بند که خودش را با یک کسب‌وکار برتر جهانی مقایسه کرده است و او به شدت به آن معترض است؛ لذا این استراتژی به یک ضدتبلیغ درمیان مشتریان بدل خواهد شد.
#نکته‌های_کسب‌وکاری_کلیدی
بررسی تفصیلی دغدغه‌ها و چالش‌های #شبکه_بانکی کشور در خصوص #هویت_دیجیتال و #احراز_هویت_غیرحضوری با حضور:
جناب آقای اینالویی
جناب آقای صدری
جناب آقای شاه‌گشتاسبی
و بنده
در مرکز فابا به میزبانی جناب آقای دکتر بختیاری.
از اینجا تماشا بفرمائید:
https://www.aparat.com/v/x2l3r@farhad285
@rostam_shahgoshtasbi
@bakhtiariihamed
@fabacenter
#احراز_هویت_دیجیتال
#احراز_هویت
#بانکداری_دیجیتال
Load More Follow on Instagram

آخرین عکس‌های اینستاگرام (عکس/نقدفیلم و ادبیات)

saeed_pouya

The Magic of Waves... The Magic of Waves...
The drowning... The drowning...
Be Firm.... Be Firm....
The joy of being together... The joy of being together...
The Big Family... The Big Family...
Don't forget to breathe... Don't forget to breathe...
The Little Swan... The Little Swan...
The lonely man 2... The lonely man 2...
The lonely Man... The lonely Man...
Memory Drawings... Robert Morris. Memory Drawings... Robert Morris.
Some days we need the light... #birthday Some days we need the light...
#birthday
Grow up... Grow up...
The Town of Books... The Town of Books...
Drops of Moments... Drops of Moments...
View From The Top ... View From The Top ...
Dreamcatcher... Dreamcatcher...
What's the time in your world? What's the time in your world?
Against the wall.... Against the wall....
The spring light The spring light
Home Country.... Home Country....
Load More Follow on Instagram

عضویت در خبرنامه

برای دریافت آخرین مطالب سایت
Loading

آخرین مطالب برداشت

  • نقدی بر نمایش آناکارنینا | دعوت به یک دوئل در نیمه‌شبآبان 21, 1399 - 8:22 ب.ظ

      «عشق‌ورزیدن کافیست، آن‌گاه همه‌چیز لذت‌بخش است.» لئو تولستوی، دفترهای خاطرات، ۱۹۱۰ عشق، پیچیده­ترین مضمون بشری است که دستمایه داستان­های بسیاری شده است. آنا کارِنینا  رمانی است از لئو تولستوی، نویسندهٔ روسی که به عشق­ورزیدن از زاویه دیگر پرداخته است. از زاویه­ای که شاید عدم تعهد و پایبندی به خانواده و خیانت معنا شود؛ عشقی […]

  • نقدی بر نمایش بالاخره این زندگی مال کیه؟ | دشواری یک «حق انتخاب»آبان 21, 1399 - 8:16 ب.ظ

      «تصمیم گرفتم زنده نمونم» چالش نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟» با این دیالوگ آغاز می‌شود. هریسون، استاد دانشگاه و مجسمه سازی است که در یک سانحه رانندگی، قطع نخاع شده است و از گردن به پایین فلج شده است. او که دیگر امیدی به بهبودی کامل ندارد، تصمیم می‌گیرد روند درمانش را متوقف […]

  • نقدی بر نمایش دولیتر در دو لیتر صلح | حیف حیفآبان 21, 1399 - 8:11 ب.ظ

      حیف، حیف… این مرثیه‌ای است که بازیگران زن نمایش «دولیتر در دو لیتر صلح» با صدای بلند فریاد می‌زنند و ضجه می‌زنند. مرثیه آدم‌هایی که زیر خاک خوابیدند و آنها زنده ماندند تا تقاص خون آن‌ها را پس بگیرند. پیروزی برای آن‌ها، در ریختن خون طرف مقابل تعریف شده است و تا خون دشمن […]

© کپی رایت – سعید احمدی‌پویا

نقدی بر فیلم داستان ازدواج | یک گسست ناباورانه... بانکداری باز برزخی برای بانک های ایرانی | بانک های نیمه بسته...
رفتن به بالا