سعید احمدی پویا
  • خانه
  • وبلاگ برداشت
  • وبلاگ اشاره‌گر
  • درباره من
  • ارتباط با من
  • رزومه
  • English
  • Menu

نقدی بر فیلم بیست انگشت | چرا یک زن باید با مردی به غیر از شوهرش برقصد؟

مرداد 19, 1397/0 دیدگاه /در برداشت, فیلم /توسط سعید احمدی پویا
20Fingers

 

نگاهی به فیلم “بیست انگشت” به کارگردانی مانیا اکبری

فیلم بیست انگشت فیلمی است که هفت زاویه از زندگی خصوصی یک زوج را به تصویر می‌کشد. این که فیلم متاثر از فیلم “ده” کیارستمی است، مطلبی است که خود کارگردان به آن اذعان کرده است و حتی فیلم را به کیارستمی تقدیم کرده است. فیلم فاقد ماجرا است و ماجرا ها نیز در دیالوگ ها بیان می شود برای همین روایت داستانی ندارد و تا حدی از ساختار مستندگونه برخوردار است. ساختار دیالوگ ها آن هم از نوع دیالوگ های پینگ‌پنگی ، به گونه‌ای است که برای مخاطب کشدار و مصنوعی نیست. روان بودن دیالوگ ها و طبیعی بودن واکنش ها ساختاری به فیلم داده است که انگار دوربین هفت زاویه خصوصی یک زوج را شکار کرده است و به طور کامل باورپذیر شده است. حتی بعضی اوقات ، دیالوگ ها بداهه به نظر می‌رسد در حالی که روند روایت آن هوشمندی و سنجیده بودن آن‌ها را اثبات می‌کند. میزانسن‌های دقیق و برداشت بدون کات سبب شده است که کارگردان تجربه سختی را پشت سر بگذارد. اما چیزی که این فیلم را جذاب کرده است پرداختن به موضوعاتی است که به رغم تابو بودن، دغدغه خصوصی بسیاری از زوج ها است. زوج‌های جوانی که در مهد سنت متولد شدند و به دلیل گرایش به مدرنیته در تعلیق خاصی گرفتار هستند؛ بمانند بودن در قایقی در آب به مانند تصویری که در اپیزود آخر بیست انگشت به تصویر کشیده است.

این فیلم از هفت اپیزود تشکیل شده است و شاید کارگردان با تاسی به قداست سنتی عدد هفت حرف هایش را در “هفت” اپیزود زده است. فیلم با صحنه ای آغاز می شود که مانیا سوار بر تاب است و صداهایی می‌شنود که به او هشدار می دهد که دیگر کودک نیست و بزرگ شده است. این صحنه به وضوح دغدغه اصلی مانیا در این فیلم را بیان می کند. او با به روزگار کودکی خویش می نگرد و علاقه اش به بازی‌های دوران کودکی، مطلبی است که در اپیزودهای مختلف به آن اشاره کرده است. مانیا با نگاه حسرت بار این سوال را برای مخاطب خود مطرح می کند که چرا نباید مانیا بازی کند ؟ مگر تمام زندگی بازی بیش نیست؟ چه فرقی میان خاله بازی، تاب بازی و … با زن و شوهر بازی امروز است؟ حتی از این پا را فراتر می گذارد و بیان آن را هم برای همسر خویش ، غیر قابل تحمل نشان می‌دهد. این اپیزود شاید خیلی ها را قلقلک می‌دهد که تا چه حد درباره گذشته زوج خود تحمل دارند. مرد آن قدر از آن موضوع برانگیخته شده است که حتی توافقات قبلی با نامزد خود مبنی بر عدم سکس کامل قبل از ازدواج رسمی را زیر پا می‌گذارد و در جاده در حالی که صدای گرگ ها به گوش می رسد ، کاری می‌کند که ناراحتی و تشویش خاطر نامزد خویش را فراهم می‌کند. به این فکر کنید اگر زن از روابط گذشته خویش با مردان دیگر سخن می گفت با چه واکنشی از سوی مرد مواجه می شد؟ این مسئله ممکن است برای هر زن یا مردی رخ بدهد و از روابط گذشته همسرش مطلع شود و البته این واکنش شدت و حدت دارد اما خود می‌تواند حتی در ضعیف‌ترین واکنش ها هم چالش درونی برای فرد به وجود آورد. تمهید کارگردان در این صحنه برای نشان دادن سکس، خاموش کردن چراغ‌های اتومبیل است که تا حدی توانسته است این موضوعی که خود جنجالی است بدون جنجال تصویری بیان کند.در اپیزود بعدی ، مانیا یک قدم جلوتر می آید و این بار به جای نقل خاطرات دوران کودکی، مرد را با چالش بزرگتری درگیر می‌کند. او در مقابل چشمان حسد بار همسرش، با مرد دیگری می‌رقصد و مرد چنان آشفته می شود که از او می‌پرسد چرا یک زن باید با مردی به غیر از همسر خود برقصد؟ چه نیازی به این موضوع است؟ زن هر چقدر سعی می‌کند آن مرد را برای همسرش موجه کند، ناکام می‌ماند و دلایلی نظیر کمبود محبت و… می‌آورد. این جا روایت فیلم با چالش جدی روبرو می شود و به جای آن که دیالوگ‌های پینگ‌پنگی دو زوج به چالش باورهای سنتی و فضای مدرن تبدیل شود به مسائلی می پردازد که بیشتر در صفحات حوادث روزنامه ها می‌خوانیم. آیا هر کس که با فردی به غیر از زوج خود می رقصد به دلیل تحریک همسرش و کمبود محبت است؟ آیا بهتر نبود مانیا به این موضوع می‌پرداخت که چرا ما در محیطی گام می گذاریم که هنوز شرایط آن محیط را نمی‌دانیم و می‌خواهیم با تفکرخودمان به محیطی پای بگذاریم که با ته مایه‌های فکر ما منطبق نیست ؟ آیا ما ابعاد مختلف شیوه زندگی که برمی‌گزینیم ، را می‌دانیم . شاید این مثال جالبی نباشد اما این بسان این است که شما وسیله ای می‌خرید اما خود را بی نیاز از دستورالعمل آن می‌دانید. این ممکن است به شما صدمه بزند . این نکته مهمی بود که می‌توانست جای استدلال‌های سست مانیا در فیلم را بگیرد. آیا روابط یک زوج این قدر می توانند شکننده باشد؟چرا حس مالکیت در عشق در باورهای ما با باورهای مدرن این قدر متفاوت است ؟ چرا یک فرد با غیر زوج خود باید برقصد و چرا این سوال برای افراد دیگر از ملیت‌های دیگر مطرح نمی‌شود؟
مانیا سعی کرده است در اپیزودهای بعدی از دوران نامزدی یک زوج فاصله بگیرد و لحظات خصوصی آن ها بعد از گذشت زمان نشان دهد. مرد که در اپیزودهای قبل با مفهوم “گناه” بیگانه بود، برای آن که به حرفش وجه قابل قبولی بدهد ، به آن متوسل می شود و سقط را گناه می داند در حالی که هنوز در اولین روزهای بارداری همسرش است و همسرش در بارداری قبلی ، بسیار اذیت شده است. این نکته بسیار جالب است که زمان نحوه استدلال‌ها را چگونه تغییر می‌دهد و واکنش ها چقدر متفاوت می شود. برخورد توام با خشونت مرد، از پرداخت خوبی برخوردار است در حالی که مخاطب از به خاطر ذهنیت از او در اپیزودهای قبل، انتظار چنین واکنشی را ندارد. پازل ها چیده می شوند و انگار ما چند Snapshot از یک زندگی را می‌بینیم. نتیجه چنین واکنش هایی به اپیزود بعدی ختم می شود. مانیا بحث خیانت و تعهد را مطرح می کند و این که اگر زنی از زندگی خویش ناراضی نباشد ، به راحتی نمی‌تواند به رابطه خویش پایان دهد بنابراین همزمان بیش از یک رابطه را تجربه می کند. مرد این امر را کثافت‌کاری می نامد و نه عشق. مانیا سعی می‌کند مرد را قانع کند که آن زن بعد از ازدواجش عاشق یکی دیگر شده است واصلا چه اشکالی دارد هر کسی عاشق دو نفر بشود . مرد با بیان این که بعضی مردها با همین استدلال دو زن می‌گیرند، اصل این موضوع را زیر سوال می‌برد که نمی توان در یک آن عاشق دو نفر بود و اگر کسی از رابطه خود راضی نیست ، باید آن را قطع کند و بعد رابطه جدیدی شروع کند و می توان هر اسمی روی رابطه همزمان با بیش از یک نفر گذاشت اما دیگر عشق نیست. نمی‌دانم چرا خانم اکبری این موضوع را در اپیزود‌های خود گنجانده است. این موضوع دیگر چالش سنت و مدرنیته نیست . این پایه و اساس یک رابطه عاشقانه است خواه قانونی باشد و خواه غیر قانونی. برای اثبات مدعای خود فیلم Eyes Wide Shut را مثال می آورم. در آن فیلم به صرف یک تخیل ، زن خود را گناهکار می داند و مرد با شنیدن این موضوع چنان به هم می‌ریزد که سفر اودیسه وار خود را آغاز می‌کند. جالب است که تصویر مرد هنگام بیان این موضوع به صورت نیمه روشن و نیمه تاریک بود که شاید تمثیلی بر این موضوع باشد که این مرد هم برای خود ” یواشکی” دارد که تلفیق نامناسبی برای استدلال‌های مرد است. مرد زن را خطاب قرار می دهد و می گوید اگر کسی در یک رابطه مشکل دارد باید آن را پایان دهد و از او می‌پرسد که آیا او از این موضوع می‌ترسد و زن با سکوتش ، ترس خود را فریاد می‌زند و شاید برای همین است که در اپیزود بعدی از جنسیت خود شکایت می‌کند.مرد نیز با بیان این موضوع که اگر زن بود با هر مرد خوش تیپی می‌رفت ، واکنش زن را طلب می‌کند. زن از مادربزرگ خود تمثیلی به شوخی می‌آورد که نام این فیلم – بیست انگشت- از این تمثیل گرفته شده است . مادربزرگ مانیا به شوخی می‌گفته است تا یک زن با به تعداد انگشت های دست و پا – بیست انگشت- با مردهای مختلف نخوابیده باشد ، “خانم خوشگله” نیست و اشکالی ندارد! و البته دوست داشت برای دخترهایش یک وانت پسر بیاید و ببردشان و البته هنگام تعریف این مسئله از پشت شیشه رستوران ، چند وانت را می بینیم که رد می شوند. بحث جنسیت و این که آیا هر کس از جنسیت خویش راضی است و این که در این میزان رضایت چقدر شرایط اجتماعی دخیل است ، بسیار ضعیف در این اپیزود به آن پرداخته شده است و شاید بتوان گفت این اپیزود که اسم فیلم متاثر از آن است، ضعیف ترین نقطه فیلم است. سرانجام این رابطه پیچ در پیچ به تکان‌های قطار ختم می شود که پس از یک گفتگوی ساده ، زن که انگار بشکه باروت است، منفجر می شود و چیزهایی را به زبان می‌آورد که برای مرد غیر قابل بخشش است. به نظر می‌رسد این اپیزود فاقد روال منطقی است و اعتراف به یک رابطه خارج از رابطه عرفی ، آن هم پس از یک بحث چند دقیقه ای ، باورپذیر نیست زیرا قبل از آن برای این اتفاق زمینه چینی نکرده است و مخاطب باید خود از اپیزودهای قبل چنین چینشی در ذهن خود داشته باشد بدون کوچکترین اشاره ای که برای مخاطب راهگشا باشد.
خاتمه فیلم با آرامش دریاچه همراه است که تعلیق زندگی امروز را با امواج آب و تکان های قایق نشان داده است.
به هر تقدیر فیلم بیست انگشت فیلمی است که مباحث عمیقی در رابطه با رابطه خصوصی یک زوج را مطرح می کند که به دلیل حجم مباحث و زمان اندک در سطح باقی می ماند و تعمق چندانی نمی‌یابد. شاید تاکید مانیا بر بازی ها و دوران کودکی ، ‌اشارتی به فرهنگ و آموزش‌هایی باشد که کودک در بستر آن رشد می‌کند اما این مسئله بسط قابل تاملی نیافته است و در ضمن خانم اکبری مسائلی را در میان دغدغه‌هایش گنجانده است که به نحوه آموزش در کودکی و .. بستگی ندارد و برای افراد از فرهنگ های مختلف ، مطرح است. بی شک جای آن دارد هر کدام از این مباحث در بسط بهتری و با روایت داستان گونه و نه مستند گونه ، به آن پرداخته شود . نظیر فیلم قابل تامل Eyes Wide Shut که با روایت داستانی ، جزئیات یک رابطه زناشویی را کاویده است و شاید این امر که استنلی کوبریک که روزگاری با فیلم اسپارتاکوس داعیه نجات جامعه را داشت، در فیلم آخرش Eyes Wide Shut که به نوعی وصیت‌نامه‌اش محسوب می شد، فقط به بررسی رابطه یک زن و شوهر می‌پردازد و آن را پیچیده‌ترین رابطه هستی می داند.

× تیتر: از دیالوگ های اپیزود دوم فیلم بیست انگشت

برچسب ها: مانیا اکبری
اشتراک این مطلب
  • اشتراک در Facebook
  • اشتراک در Twitter
  • اشتراک در Pinterest
  • اشتراک در Linkedin
https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/20Fingers-DVD.jpg 435 300 سعید احمدی پویا https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/final-logo.png سعید احمدی پویا2018-08-10 11:46:162020-03-05 13:34:14نقدی بر فیلم بیست انگشت | چرا یک زن باید با مردی به غیر از شوهرش برقصد؟
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − شانزده =

دسته‌ها

  • اشاره‌گر
    • اینشورتک
    • بانکداری و پرداخت الکترونیک
    • فناوری اطلاعات
    • مدیریت کسب‌و‌کار
    • هویت دیجیتال
  • برداشت
    • تئاتر
    • فیلم
    • کتاب

آخرین عکس‌های اینستاگرام (توسعه کسب و کار و فینتک)

s.ahmadipouya

فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در روی فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در رویداد دوست‌داشتنی #اینوتکس درباره "سونامی بلاکچین در انقلاب صنعتی چهارم" با هم گپ خواهیم زد.
سخنرانی‌های رویداد از طریق اپلیکیشن رویداد به صورت مجازی در دسترس همه عزیزان می‌باشد.
در ستایش #سپه و #ملیدرخشش دو بانک بزرگ ایرانی در روند #صدساله_بانکداری_ایرانداستان صدسال بانکداری ایران، از 14 اردیبهشت ماه سال 1304 آغاز شد. با این که هنوز آرامش کامل در سراسر کشور برقرار نشده بود و فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی تاثیر قابل توجهی در حیات سیاسی کشور نداشت، اولین بانک ایرانی به نام « #بانک_قشون_پهلوی»، از محل وجوه صندوق بازنشستگی درجه‌داران ارتش و با هدف سامان دادن به امور مالی ارتش، با سرماية 950/883/3 ريال تأسيس شد. فکر تأسیس یک بانک جدید، با سرمایه و مدیریت ایرانی، از قبل از انقلاب مشروطیت، یعنی ده سال قبل از تأسیس بانک شاهی ایران، نقل محافل درباری ایران بود. در آن زمان «حاج محمد حسین» که از صرافان بزرگ ایرانی بود، پیشنهاد تأسیس بانکی با سرمایة مشترک دولت ایران و مردم را به ناصرالدین شاه ارائه کرد، اما طرح مورد موافقت شاه ایران قرار نگرفت. تلاش بعدی، از سوی نمایندگان اولین دورة مجلس مشروطیت شکل گرفت که خواستار تأسیس بانک ملی شدند، اما سرمایه لازم برای این خواسته فراهم نگردید تا بالاخره «بانک قشون پهلوی» در اردیبهشت‌ماه سال 1304 تأسیس گردید و در 24 اسفند همان سال، اولین شعبة خود را در شهر رشت افتتاح کرد .دو سال بعد از تأسیس «بانک قشون پهلوی»، قانون تأسیس « #بانک_ملی_ایران» در 14 اردیبهشت سال 1306 در مجلس شورای ملی تصویب گشت و این بانک در 17 شهریور سال 1307 با سرمایه 20 میلیون ریال به صورت شرکت سهامی تأسیس شد.در پانزدهم دي ماه سال 1316، نام «بانک قشون پهلوی»، به « #بانك_سپه» تغيير پیدا کرد و این چنین بود که #تاریخ_صدساله_بانکداری_ایرانی، با نام بانک سپه و بانک ملی ایران گره خورد.
ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1932لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه 89 ماهنامه پیوست شماره 100 (اردیبهشت‌ماه 1401) منتشر شده است.
پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگ پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگولاتوری یا #تنظیم‌گری در یک صنعت، نقش اساسی در شکل‌دهی و بلوغ یک صنعت دارد و در عین حال ضامن دوام و تداوم کسب‌وکار در یک صنعت محسوب می‌شود. #بیمه_مرکزی هم از زمان شکل‌گیری تا کنون، با لحاظ این دغدغه سعی کردن است که تمام تلاش خود را در جهت حفظ و حراست حقوق شهروندان و ذینفعان زیست‌بوم بیمه کشور به‌کار گیرد، رقابت را ترویج کند و ریسک‌ها و پیامدهای مخاطره‌آمیز برای اعضای زیست‌بوم بیمه را مدیریت و کنترل کند.
همواره برای سازمان‌های تنظیم‌گر، دو رویکرد، نگاه حداقلی و نگاه حداکثری به حوزه کنترل و تنظیم‌گری زیست‌بوم وجود دارد؛ یک سوی جریان تنظیم‌گری، به فضای بدون محدودیت و کنترل می‌اندیشد و در سوی مقابل، به فضای به شدت کنترل‌شده و سرشار از محدودیت معتقد است. این نگاه سرشار از کنترل و محدودیت، ناشی از دغدغه‌های سازمان تنظیم‌گر برای مصون‌ماندن شهروندان و اعضای یک زیست‌بوم از ریسک‌ها و مخاطرات احتمالی است.برای نگاه حداکثری به حوزه کنترل، تنظیم‌گری و قانونگذاری می‌توان به واقعه مشهور " #قانون_پرچم_قرمز" اشاره کرد که داستانی تاریخی در حوزه تنظیم‌گری است. درحالی که جریان نوآوری در انگلستان در اواخر دهه 1800 میلادی با سرعت به پیش می‌رفت و صنعت خودروسازی در حال تحول و شکوفایی بود، پارلمان انگلستان در سال 1865 قانونی مصوب کرد که به "قانون پرچم قرمز" معروف گشت و وسائل نقلیه خودران را ملزم کرد که سرعت‌شان نباید بیشتر از 10مایل بر ساعت در جاده‌های اصلی یا 2 مایل بر ساعت هنگام حرکت در شهرها باشد؛ حداقل سه خدمه داشته باشند و یک نفر هم حداقل 60 یارد جلوتر از وسیله نقلیه پیاده حرکت کند و با یک پرچم قرمز به عابران پیاده و سایر وسایل نقلیه شامل درشکه‌های اسبی، هشدار دهد که خودرو در حال آمدن است! بیش از سی سال طول کشید تا این قانون در سال 1896 لغو شود و البته تبصره‌های این قانون‌ تا سال‌های بعد از این تاریخ، هم باقی ماند و سد راه نوآوران بریتانیایی می‌گشت.
ادامه مطلب در :
https://ahmadipouya.com/?p=1921لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه20 ماهنامه #بیمه‌داری_نوین شماره 29 (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
و درباره گناه پنجم: خشم و درباره گناه پنجم: خشم
روزهای ابتدایی سال 1400، پیش‌نویس اسناد برنامه‌ ملی #هویت_مجازی کشور به صورت رسمی از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تحویل مرکز ملی فضای مجازی گردید؛ اسنادی که تدوین آن طبق سند نظام معتبر هویت مصوب شورای عالی فضای مجازی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سپرده شده بود و از سوی شورای اجرایی فناوری اطلاعات، برای بهره‌گیری از توان و نظر بخش خصوصی کشور، به سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران واگذار شده بود و حال در انتظار بررسی و نهایی شدن از سوی مرکز ملی فضای مجازی برای طرح و اخذ مصوبه از شورای عالی فضای مجازی است. مطالعه و تدوین اسناد مذکور با یک کار فشرده در صنف فناوری اطلاعات، در مدت 6 ماه انجام گردید اما نزدیک به 11 ماه است که بررسی این اسناد طول کشیده است و هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است؛ بیشتر شدن مدت زمان بررسی سند از مدت زمان تدوین آن، این پرسش را به اذهان متبادر می‌کند که چه مشکلی در راه نهایی شدن سند وجود دارد که سبب طولانی شدن فرایند بررسی سند شده است.بر طبق سند نهایی و مجموعه اسناد پشتیبان به اشتراک گذارده شده در صنف فناوری اطلاعات، ساختاری در سند نهایی برای « #زیست_بوم_هویت_دیجیتال» پیشنهاد شده است که بر مبنای آن، مرکز ملی فضای مجازی به عنوان سیاستگذار، «کارگروه تعامل‌پذیری دولت ‌الکترونیکی» به عنوان « #تنظیم‌گر_هویت_دیجیتال» و مرکز ملی تبادل اطلاعات به عنوان بازوی اجرایی تنظیم‌گر در برنامه ملی هویت مجازی کشور پیشنهاد شده‌اند.در اجرای هر بخشی از سند، می‌توان نقاط ضعف را شناسایی و به‌روزرسانی کرد اما شاید این نقطه از سند، همان جایی است که محل مناقشه حل ناشدنی است و سازمان‌های مختلف حاکمیتی ذینفع در این حوزه، مدعی توانایی پذیرفتن نقش «تنظیم‌گر هویت دیجیتال» هستند و این موضوع را دیگر نمی‌توانند به پس از تصویب و ابلاغ سند، موکول کنند لذا به نظر می‌رسد این همان نقطه مناقشه‌برانگیز در راه تصویب و ابلاغ سند باشد، هر چند که به صورت علنی بیان نشود!ادامه در:https://ahmadipouya.com/?p=1912لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه74 شماره 99 ماهنامه پیوست (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
برنامه دوازدهم " #رمزوارز" با موضوع: " #قانونگزاری_در_صنعت_بلاکچین_و_ارزرمزها "مجری کارشناس: آرش سروری
کارشناس آقای محمد جعفر نعناکار کارشناس حقوقی حوزه فینتک
مهمان کارشناسان : سعید احمدی پویا ( کارشناس حوزه فینتک) -
امید فدوی( کارشناس حوزه فینتک) - سعید منیبی ( کارشناس حوزه سرمایه‌گذاری) - افشار جوکار ( کارشناس حوزه فینتک )
تهیه کننده و کارگزدان: مجید فتاحی
این برنامه فردا شنبه 14 اسفندماه ساعت ۲۰ از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.
#بلاکچین #رمزارز #دارایی_دیجیتال #رمزارزش
@arashsoruri
در چند سال اخیر، بانک‌های م در چند سال اخیر، بانک‌های مرکزی وارد زیست‌بوم دیجیتال شده‌اند و چندین بانک مرکزی اعلام کرده‌اند که در حال بررسی و طراحی ارزدیجیتال خود هستند اما یک سوال بسیار مهم اذهان را مشغول کرده است و آن این است که ارزهای رمزنگاری شده بانک مرکزی (CBCC) چیست و چگونه می‌خواهد با تفکر تمرکزگرا بانک‌های مرکزی، سه ویژگی جذاب ارزهای دیجیتال  را در خود حفظ کند....
ادامه مطلب در:https://ahmadipouya.com/?p=1897لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه72 شماره 98 ماهنامه پیوست (بهمن ماه 1400) منتشر شده است.
#ریال_دیجیتال
#ارز_دیجیتال
#ارز_دیجیتال_بانک_مرکزی
ده سال پیش بود که Latoya Scott اعل ده سال پیش بود که Latoya Scott اعلام ورشکستگی کرد و با 95 هزار دلار بدهی که بیش از 36 هزار دلار آن، بدهی کارت اعتباری بود، به امتیاز اعتباری در حدود 500 رسید ودیگر هیچ امیدی برای بازگشت به فضای کسب‌وکار نداشت. پس از تسویه شدن اکثر بدهی‌هایش در فرایند ورشکستگی، 7 هزار دلار وام خودرو و در حدود تقریبی 5 هزار دلار وام دانشجویی باقی ماند. او مصمم بود که اشتباهات خودش را تکرار نکند و کسب‌وکاری تازه آغاز کند. او به دقت اقساط ماهانه هر دو وام خود را در زمان مقرر شده، بدون حتی یک روز تأخیر! پرداخت کرد. امتیاز اعتباری او، فقط بعد از 18 ماه پس از ورشکستگی به بالاتر از 700 رسید! پرداخت منظم اقساط وام و عدم تقاضای خطوط اعتباری جدید به مدت دو سال، به اسکات کمک کرد تا سریع اعتبار خودش را احیا کند. دو سال پس از اعلام ورشکستگی، او و همسر جدیدش! خانه‌ای تازه خریدند و کابوس ورشکستگی و نابود شدن آینده مالی، از زندگی اسکات رخت بربست و پر از انرژی در پی کسب‌وکار تازه، از زندگی جدیدش لذت می‌برد . اسکات با بازگرداندن امتیاز اعتباری خودش، توانست دوباره «هویت مالی» جدیدی به دست آورد.....ادامه مقاله که درباره اعتبارسنجی و وضعیت اعتبارسنجی در ایران است ، از اینجا مطالعه بفرمایید:https://lnkd.in/dzrYMu_Qاین مطلب در صفحه 68 شماره 93 ماهنامه پیوست (شهریورماه 1400) منتشر شده است.#اعتبارسنجی#گزارش_اعتباری#وضعیت_اعتبارسنجی_در_ایران#اعتبار
به دنبال یک #همکار_بی_بدیل*  برای دستیاری ارشد در حوزه فینتک هستم.
ممنون می‌شوم این پست را به اشتراک بگذارید تا به #دیده_شدن آن کمک بفرمایید و به رویت عزیزان علاقمند برسد.* این عبارت را وام گرفتم از عنوان سخنرانی دکتر جوانمردی در در اختتامیه اولین نمایشگاه مجازی فناوری اطلاعات (ایران آیتکس) که پیشنهاد می‌کنم حتما متن آن را مطالعه بفرمایید.#کارشناس_ارشد_فینتک
#کارشناس_ارشد_کسب_و_کار
#تحلیلگر_ارشد
#فرصت_شغلی
#استخدام
مودسته کشاورزی اهل رواندا ا مودسته کشاورزی اهل رواندا است. در سالیان قبل، مشکلات بسیاری داشت و یکی از بزرگترین آنها، دسترسی به بذر و کود مناسب برای رسیدن به محصول مطلوب بود. از سال 2007 که دولت رواندا «برنامه توسعه کشاورزی» را طرح کرد، او صاحب یک هویت دیجیتالی شد و با موبایلش در برنامه مذکور ثبت‌نام کرد و به سادگی بذر و کود یارانه‌ای دریافت کرد و حتی خدمات مالی نظیر وام‌های خرد در دسترس او قرار گرفت. او توانست کارش را توسعه بدهد و حتی بسیاری از کارهای اداری، نظیر پرداخت مالیات هم از طریق همین پلتفرم انجام بدهد. حالا او بسیار خوشحال است و بسیار به آینده امیدوار است. امروزه در رواندا 99 درصد مردم هویت دیجیتالی دارند و به کمک تکنولوژی دیجیتال، معیشت مردم بهبود یافته است و #هویت_دیجیتال سبب کاهش فقر در کشاورزان رواندا شده است.داستان مودسته و ماریا، دو داستان از هزاران داستانی است که در پشت هر هویت دیجیتالی روایت می‌شوند و وضعیت معیشت، کیفیت زندگی و تجربه کاربری مردمان کشورهای مختلف را بهبود می‌بخشند. برای همین است که #بانک_جهانی سعی کرده است با جمع‌آوری این داستان‌ها و به تصویر کشیدن آنها در ویدیوهایی کوتاه، کمپینی راه بیاندازد با این شعار: #هر_شناسه_هویتی_یک_داستان_داردمتن کامل مطلب در لینک زیر:
https://ahmadipouya.com/?p=1839
(لازم به ذکر است که این مطلب در شماره 92 ماهنامه پیوست، مرداد 1400، منتشر شده است.)
...یادمان نرود که این راه را اگر در زمان مناسب آغاز نگردد، شاید کسب‌وکار بانک‌های امروز در آتیه دچار مخاطره گردد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که در حوزه بانکداری بین‌المللی، بانک‌ها با شتاب بسیار در این حوزه گام برمی‌دارند. وقتی بانک بزرگ اسپانیایی BBVA ، #نئوبانک آمریکایی Simple را در سال 2014 به مبلغ 117 میلیون دلار خریداری می‌‌نماید، باز هم اخیرا در نئوبانک انگلیسی Atom Bank سرمایه‌گذاری می‌کند و این امر نشان می‌دهد که بزرگان حوزه بانکی جهان دریافتند، تنها با همراه و همگام شدن در این مسیر، می‌توانند امید داشته باشند که از سونامی #نئوبانک‌ها و تحول دیجیتال، جان سالم به در ببرند. مین هوآ، مدیر استراتژی بانک CMB به صراحت می‌گوید: «اگر سراغ تحول برویم، ممکن است زنده بمانیم، اما بدون تحول، حتما خواهیم مرد.»نسخه کامل این مقاله تخت عتوان «سونامی نئوبانک‌ها» را که در شماره 90 ماهنامه پیوست، خرداد 1400، منتشر شده است، می‌توانید از آدرس ذیل مطالعه بفرمایید:https://ahmadipouya.com/?p=1821
« .... اولين ميثاق به قدري مهم « .... اولين ميثاق به قدري مهم است كه تنها به كمك آن شما قادر خواهيد بود به مرحله‌اي از وجود ارتقا يابيد كه من آن را بهشت زميني مي‌خوانم .اولين ميثاق اين است : با كلام خود گناه نكنيد. در سفر آفرينش عهد قديم هنگامي كه از آفرينش جهان سخن مي‌رود ، گفته شده : " در آغاز كلمه بود ، و كلمه نزد خدا بود ، و خدا كلمه بود . " شما از طريق كلام توان آفرينندگي خويش را بيان مي‌كنيد. هر انساني يك جادوگر است ؛ ما مي‌توانيم با كلام خويش طلسمي را به گردني بياويزيم و يا طلسمي را باطل كنيم. بي‌گناه بودن در كلام، يعني استفاده درست و مناسب از انرژي؛ يعني به كار گرفتن انرژي در جهت حقيقت و عشق به خود. با كلام خود گناه نكنيد . اين اولين ميثاق است و شما اگر مي‌خواهيد شاد باشيد، بايد آن را بپذيريد. از جادوي سفيد استفاده نماييد و از خودتان آغاز كنيد. به خود بگوييد كه چقدر شگفت انگيز هستيد، چقدر عالي هستيد. مي‌توانيد درست در ميان هزاران انسان ديگر كه در دوزخ زندگي مي‌كنند،در بهشت زندگي كنيد، چون شما نسبت به آن دوزخ مصونيت داريد.»
برای #معرفی_کتاب « #چهار_میثاق – #کتاب_خرد #سرخپوستان_تولتک » ترجیح دادم به جای هر سخنی، بخشی از آن را نقل کنم. کشف این کتاب برایم نوشیدنی گوارایی بود آن هم #به_وقت_چهل_و_دو_سالگی. تولد 42 سالگی، شاید زمان مناسبی باشد که به راه رفته، نگاهی بکنم؛ کجا راه بود و کجا راه نبود؟ از چهار میثاق لذت بردم که پنجره جدیدی باز کرد برای نگاه دوباره به این راه طی شده ،که یاد بگیرم برای راه باقی‌مانده....
نتیجه نه ماه تلاش یک تیم پر از شور و انگیزه، به ثمر رسید و سند «پیش‌نویس طرح تحول و برنامه ملی #هویت_دیجیتال»  در بیش از 550 صفحه (11 فصل و 4 پیوست) در سازمان #نظام_صنفی_رایانه_ای_تهران #نصر)تدوین گردید و به وزارت ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات تحویل داده شد و پس از اخذ نظر و راهنمایی بزرگواران، نسخه نهایی به شورای عالی فضای مجازی تحویل داده شد.امید است با تصویب و ابلاغ سند مذکور، گره  کور مسئله #احراز_هویت_غیر_حضوری گشوده شود و #زیست_بوم_هویت_دیجیتال در ایران شکل بگیرد.سپاس بسیار از تک‌تک اعضای تیم
شرکت‌های بسیاری نگران از دست دادن #منابع_‌انسانی خود در همه‌ی بخش‌ها هستند اما در خصوص #تیم_فروش، با هزینه‌های سنگینی به همراه است.
تعدادی از اساتید بازاریابی، مطالعه‌ای بر روی این موضوع انجام دادند تا بتوانند مدلی برای پیش‌بینی احتمال ترک‌خدمت تیم فروش برسند. بزرگترین غافلگیری، رسیدن به این نکته بود که «اثرهمتایان»، موثرترین عامل ترک خدمت اعضای تیم است. وقتی تیم انگیزه پایینی برای ادامه کار دارند، در بازار رقابتی، همتایان خود را در شرکت‌های دیگر می‌بینند و به دلیل شبکه ارتباطی گسترده، از فرصت‌های شغلی بازار آگاه می‌شوند. از سوی دیگر، وقتی یک نفر از تیم #جابجایی_داوطلبانه را برگزیند، سایر اعضای تیم هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند و همگی ایمان خود را به مسیر راهبردی شرکت از دست می‌دهند و دومینوی ریزش تیم آغاز می‌شود،  لذا مدیران باید با #تحلیل_رفتار_پرسنل، قبل از وقوع ریزش، مداخله موثر نمایند.
به عنوان نمونه، یکی از  استارت‌آپ‌ها حوزه #پرداخت_الکترونیک، مرتب آگهی‌های تکراری جذب نیرو می‌دهد درحالی‌که تعداد نفراتش در 2 سال اخیر ثابت است! شواهد نشان‌دهنده روند سریع خروج داوطلبانه اعضای تیم‌ است که عنوان می‌کنند مدیر ارشد فقط صدای افراد عضو حلقه خانوادگی و دوستان قدیمی خودش را می‌شنود! فارغ از راستی‌آزمایی این ادعا، یک گزاره دارد‌ بر تمام اعضای تیم، اثر می‌گذارد و همچنان مدیرارشد از #اثر_همتایان غافل است!
#نکته_‌های_کسب‌_و_کاری_کلیدی
متن کامل  این نکته را از اینجا بخوانید:
https://ahmadipouya.com/?p=1810
خطر تبلیغ یک محصول به عنوان خطر تبلیغ یک محصول به عنوان «بهترین محصول بازار»شرکتی یک کالای معروف دارد و یک کمپین گسترده راه می‌اندازد و به مشتریانش، #بهترین_محصول_بازار»» را معرفی می‌کند. نتیجه این می‌شود که مقطعی فروش بالا می‌رود اما شکایات مکرر مشتریان، فضای تخریبی وحشتناکی برای شرکت پدید می‌آورد.
#استراتژی_تبلیغاتی_مقایسه‌ای و ایجاد #ذهنیت_بهترین_بودن در مشتری، سبب این می‌شود که مشتری کوچکترین خطایی را برنتابد و به شدت آشفته شود.
از سوی دیگر، تحقیقات نشان داده است که حتی مدیرانی که نسبت به محصولات‌شان اطمینان بالایی دارند، باید از مقایسه‌ها خودداری کرده وسعی کنند با ادعاهای مبالغه‌آمیز با احتیاط بیشتری برخورد کنند.
چند وقت پیش ، اتفاقی رخ داد که مثال خوبی برای نکته فوق است. #دیجی‌کالا برای نشان دادن سطح پیشرفت خدمات مرجوعی خویش، #آمازون را معیار مقایسه قرار داد و تصویر زیر را منتشر کرد. در بررسی نظرات در شبکه‌های اجتماعی، می‌توان دید که اکثرنظرات اعتراضی حول نمونه‌ای ناقض جدول مذکور بوده که برای مشتری معترض رخ داده است.ممکن است در پردازش هزاران درخواست در روز، نمونه‌هایی پر از خطا باشد، حتی برای آمازون، اما وقتی استراتژی تبلیغات مقایسه‌ای برگزیده می‌شود، مشتری دیگر خطاهای آمازون را نمی‌بیند و فقط دیجی‌کالا را می‌بند که خودش را با یک کسب‌وکار برتر جهانی مقایسه کرده است و او به شدت به آن معترض است؛ لذا این استراتژی به یک ضدتبلیغ درمیان مشتریان بدل خواهد شد.
#نکته‌های_کسب‌وکاری_کلیدی
بررسی تفصیلی دغدغه‌ها و چالش‌های #شبکه_بانکی کشور در خصوص #هویت_دیجیتال و #احراز_هویت_غیرحضوری با حضور:
جناب آقای اینالویی
جناب آقای صدری
جناب آقای شاه‌گشتاسبی
و بنده
در مرکز فابا به میزبانی جناب آقای دکتر بختیاری.
از اینجا تماشا بفرمائید:
https://www.aparat.com/v/x2l3r@farhad285
@rostam_shahgoshtasbi
@bakhtiariihamed
@fabacenter
#احراز_هویت_دیجیتال
#احراز_هویت
#بانکداری_دیجیتال
در سلسله نشست‌های #احراز_هو در سلسله نشست‌های #احراز_هویت_دیجیتال به چالش‌های این موضوع در حوزه #بانکداری_الکترونیک و #تجارت_الکترونیکی خواهیم پرداخت و به صراحت  از دغدغه‌های صاحبان کسب‌وکار با رگولاتور سخن خواهیم گفت.
نشست در محیط اسکایپ برگزار می‌شود و بازپخش آن دوشنبه شب ساعت ۲۰ بر روی اینستاگرام #مرکز_فابا صورت خواهد پذیرفت.
«کوزه‌گر از کوزه شکسته آب م «کوزه‌گر از کوزه شکسته آب می‌خورد» ضرب‌المثلی است که نقل روز اهالی صنف فن‌آوری اطلاعات درباره انتخابات صنف است. سامانه انتخابات هیئت مدیره #سازمان_نظام_صنفی_رایانه‌ای (#نصر) در روز پنجشنبه 29 آبان، با چالش‌های عدیده‌ای روبرو شد و در ساعاتی از زمان مجاز اخذ رای، امکان رای‌دهی مهیا نگردید و #انتخابات تا ساعت 17روز شنبه اول آذرماه تمدید گردید. در این باره چند گزاره مهم قابل تامل می‌باشد.ادامه در:https://ahmadipouya.com/?p=1794لازم به ذکر است که  این مطلب در صفحه اول روزنامه دنیای اقتصاد امروز مورخ 1399/09/01 منتشر شده است.
این هفته در خدمت دوست خوبم، این هفته در خدمت دوست خوبم، آرش سروری عزیز @arashsoruri هستم در اینستالایو.
چهارشنبه ۵ آذر ساعت ۱۹ فراموش نکنید.
منتظرتان هستیم. با مهر
و اما مطالبه صنفی هفتم.در حوزه کاری #مشاوران #سازمان_نظام_صنفی_رایانه‌ای، چالش اطلاع‌رسانی وارتباط با اعضاء وعلاقمندان، یکی از مواردی است که دغدغه بسیاری از نمایندگان، فعالان و اعضای کمیسیون مشاوران است. ایجاد یک شبکه ارتباطی تعاملی گسترده که تمامی اعضاء حقیقی و مشاوران، بتوانند دغدغه‌های خود را مطرح کرده و از آن پاسخ بگیرند، یکی از مطالبات صنفی اعضای حقیقی و مشاوران است. اعضایی که تصور می‌کنند صدای‌شان در سازمان به گوش کسی نمی‌رسد.ادامه در:https://ahmadipouya.com/?p=1787لازم به ذکر است که این مطلب در تاریخ 1399/08/28 در سایت ماهنامه پیوست منتشر شده است.
Load More Follow on Instagram

آخرین عکس‌های اینستاگرام (عکس/نقدفیلم و ادبیات)

saeed_pouya

Grow up... Grow up...
The Town of Books... The Town of Books...
Drops of Moments... Drops of Moments...
View From The Top ... View From The Top ...
Dreamcatcher... Dreamcatcher...
What's the time in your world? What's the time in your world?
Against the wall.... Against the wall....
The spring light The spring light
Home Country.... Home Country....
All Alone in this great big world... (The Caption All  Alone in this great big world... (The Caption is suggested by Afra)
Watchers... Watchers...
Because of the Light.. Because of the Light..
Everlasting Road... Everlasting Road...
Life at autumn time... Life at autumn time...
Surrounded by the autumn... Surrounded by the autumn...
Nothingness... Nothingness...
Shahnameh: The Epic of Persian King Shahnameh: The Epic of Persian King
This city will rise with the moon... This city will rise with the moon...
The conversation... The conversation...
Probably Lovely Deadlock... Probably Lovely Deadlock...
Load More Follow on Instagram

عضویت در خبرنامه

برای دریافت آخرین مطالب سایت
Loading

آخرین مطالب برداشت

  • نقدی بر نمایش آناکارنینا | دعوت به یک دوئل در نیمه‌شبآبان 21, 1399 - 8:22 ب.ظ

      «عشق‌ورزیدن کافیست، آن‌گاه همه‌چیز لذت‌بخش است.» لئو تولستوی، دفترهای خاطرات، ۱۹۱۰ عشق، پیچیده­ترین مضمون بشری است که دستمایه داستان­های بسیاری شده است. آنا کارِنینا  رمانی است از لئو تولستوی، نویسندهٔ روسی که به عشق­ورزیدن از زاویه دیگر پرداخته است. از زاویه­ای که شاید عدم تعهد و پایبندی به خانواده و خیانت معنا شود؛ عشقی […]

  • نقدی بر نمایش بالاخره این زندگی مال کیه؟ | دشواری یک «حق انتخاب»آبان 21, 1399 - 8:16 ب.ظ

      «تصمیم گرفتم زنده نمونم» چالش نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟» با این دیالوگ آغاز می‌شود. هریسون، استاد دانشگاه و مجسمه سازی است که در یک سانحه رانندگی، قطع نخاع شده است و از گردن به پایین فلج شده است. او که دیگر امیدی به بهبودی کامل ندارد، تصمیم می‌گیرد روند درمانش را متوقف […]

  • نقدی بر نمایش دولیتر در دو لیتر صلح | حیف حیفآبان 21, 1399 - 8:11 ب.ظ

      حیف، حیف… این مرثیه‌ای است که بازیگران زن نمایش «دولیتر در دو لیتر صلح» با صدای بلند فریاد می‌زنند و ضجه می‌زنند. مرثیه آدم‌هایی که زیر خاک خوابیدند و آنها زنده ماندند تا تقاص خون آن‌ها را پس بگیرند. پیروزی برای آن‌ها، در ریختن خون طرف مقابل تعریف شده است و تا خون دشمن […]

© کپی رایت – سعید احمدی‌پویا

نقدی بر کتاب تنهایی پرهیاهو | آخرین وسوسه‌ی کتاب... بررسی روند فرسایشی پیشرفت پروژه‌های IT در ایران...
رفتن به بالا