سعید احمدی پویا
  • خانه
  • وبلاگ برداشت
  • وبلاگ اشاره‌گر
  • درباره من
  • ارتباط با من
  • رزومه
  • English
  • Menu

بحران خلاقیت در اپلیکیشن های پرداخت؟! | اپلیکیشن ها گرفتار در یک مدل غلط تجاری

شهریور 9, 1399/0 دیدگاه /در اشاره‌گر, بانکداری و پرداخت الکترونیک /توسط سعید احمدی پویا
شرکتهای پرداخت، فین تک ها، پرداخت یاران و حتی بانکهای بزرگ کشور در تلاشند با ارائه اپلیکیشن هایی از سوی خود، نقش و تاثیری به سزا در بازار پرداخت کشور داشته و از قافله سود و درآمد این بازار از رقبا عقب نمانند، اما به نظر می رسد بحران خلاقیت در این اپلیکیشن ها در حال تبدیل شدن به چالشی اساسی برای بازیگران این حوزه است.
سارا دلیریان – با ظهور فناوری های نوین در حوزه پرداخت های مالی و خدمات بانکداری، امروزه بیشتر از هر زمان دیگری استفاده از خدمات پرداخت همراه از سوی عموم کاربران در حال افزایش است و بر همین اساس زمینه ظهور و گسترش اپلیکیشن های پرداخت بیش از هر زمان دیگری در جریان است.
شرکت های پرداخت، فین تک ها، پرداخت یاران و حتی بانک های بزرگ کشور در تلاشند با ارائه اپلیکیشن هایی از سوی خود، نقش و تاثیری به سزا در بازار پرداخت کشور داشته باشند و از این منظر از قافله سود و درآمد این بازار از رقبا عقب نمانند، اما به نظر می رسد بحران خلاقیت در این اپلیکیشن ها در حال تبدیل شدن به چالشی اساسی برای بازیگران این حوزه است.
آنچه امروز در بازار پرداخت کشور با آن مواجه هستیم اپلیکیشن هایی است که شاید در ظاهر و معرفی اولیه تفاوتهایی با یکدیگر داشته باشند اما در نهایت بر پایه سرویس کارت به کارت، خرید شارژ و در نهایت پرداخت قبوض، طراحی و به مخاطبان عرضه می شوند و اگرچه می کوشند در رقابت با یکدیگر به زعم خود با تبلیغات و برپایی کمپین هایی، سهم بازار قابل توجهی را در این حوزه به دست آورند اما در نهایت خدماتی را ارائه می کنند که با شتاب چشمگیری به سرعت از دست هم کپی می شوند و تمایز قابل توجهی برای کاربران از برند خود ایجاد نکرده اند و این تشابه در خدمات پایه در عین تنوع ظاهری، اگر مورد بازبینی جدی قرار نگیرد، می تواند حتی ماهیت آنها را زیر سوال برد.
سرویس کارت به کارت که تقریبا به بیت الغزل همه این اپ های موبایلی تبدیل شده روزگاری قرار بود صرفا یک خدمت برای تکمیل سبد خدمات اپلیکیشن ها باشد، اما امروزه به لطف دست و دلبازی بانک ها و درآمد شاپرکی این سرویس، تبدیل به سرویس اصلی و پایه عموم اپلیکیشن های مالی شده، سرویسی که تعدد ارائه دهندگان آن نه تنها مزیت رقابتی ایجاد نکرده بلکه به سردرگمی کاربران و عدم ارزش گذاری درست این سرویس از سوی مخاطبان منجر شده است.
با ورود فین تک ها به بازار اپلیکیشن های موبایلی انتظار می رفت این عرصه با رقابت و تنوع جذاب تری همراه باشد اما به نظر می رسد چهارچوب هایی که در قاعده نادرست برای این بازی تعریف شده، فین تک ها را نیز به همان مسیری می رود که سلف آنها یعنی بانک ها و شرکتهای PSP پیش از آن وارد آن شده و به نظر نمی رسد دستاوردهای جذاب دیگری برای فین تک ها در همان مسیر قابل تحقق باشد.
در برخی از این اپ ها اتفاقا سرویس های متعددی هم ارائه می شوند اما هیچ یک نتوانسته ارتباط درست و منطقی با نیاز بازار برقرار کند، اینکه یک گروه خدماتی در زیرشاخه های مختلف با گرافیک متفاوت و حتی طرحهای تبلیغاتی جذاب در اپ های مختلف به کاربر عرضه شود، قطعا مصداق خلاقیت در ارائه نیست.
به فرض که به عنوان مثال یکی بلیت قطار می فروشد و آن یکی هواپیما و دیگری اتوبوس، اما آیا واقعا همین میزان از خلاقیت برای رشد و توسعه کافی است؟ در دنیای پیشرفته فین تک ها امروز برای اینکه بتوان ارتباط اپلیکیشن را با کاربر قطعی و همیشگی کرد آن اپلیکیشن باید بتواند وارد زندگی شخصی کاربر شده و ارتباط مفید و البته منحصر به فردی با کاربر برقرار نماید. رویکردی که به نظر می رسد در تولید و عرضه اپلیکیشن های پرداخت مغفول مانده و شاید بتوان همین موضوع را پاشنه آشیل این اپلیکیشن ها در آینده رقابتی بازار دانست.
امروزه برای تعیین میزان موفقیت و محبوبیت این اپلیکیشن ها عموما به آمار میزان دانلود و تعداد استفاده کاربران از آن در دوره های زمانی مشخص استناد می شود که البته به نظر چندان استناد محکمی نیست، به فرض که با برپایی جشنواره و تعیین و تخصیص جوایز در دوره هایی بتوان سهم بازار را به طور حتی چشمگیری نیز افزایش داد اما قطعا نمی توان این رویکرد را استراتژی موفقی در دراز مدت دانست، چرا که بازار قطعا با این شیوه شرطی شده و همواره میل به استفاده از جوایز و جشنواره خواهد داشت نه اینکه با اپ ارتباط وفاداری و تداوم برقرار کند و قطعا این سهم بازار قابل اتکا و در دراز مدت ثمربخش نخواهد بود.
از سوی دیگر گرچه آمار دقیقی از میزان استفاده کاربران از خدمات اپلیکیشن های پرداخت ارائه نشده اما به نظر می رسد اقبال کاربران در این دسته از اپلیکیشن ها، همچنان معطوف به استفاده از خدمات کارت به کارت، خرید شارژ و حداکثر پرداخت قبوض خدماتی می باشد و کاربران هنوز ارتباطی با سایر خدمات برقرار نکرده و یا تمایلی برای استفاده از این راه جهت دریافت سرویس موردنظرشان ندارند، سرویس هایی نظیر رزرو هتل یا رزرو جای پارک اتومبیل یا خرید بیمه نامه و … که برای تنوع ایجاد شده اما اساسا هیچ خلاقیتی را نمی شود در آنها یافت، چون موفق به شناخت نیاز بازار و ترکیب سرویس های درست و ارائه خدمات جدید متناسب نشده اند.
گرچه قطعا این اپلیکیشن های پرداختی کار ما را به عنوان کاربر بسیار ساده کرده اما آیا قضیه برای مدیران و صاحبان این اپ ها نیز به همین سادگی باید باشد؟!
اپلیکیشن ماندگار  با خلق تجربه جدید برای مشتری
سعید احمدی پویا  کارشناس صنعت پرداخت الکترونیک ، معتقد است در آسیب شناسی این موضوع باید به دو نکته اصلی توجه کرد: نخست از منظر اپلیکیشن‌ها و فین‌تک‌ها که در ارائه سرویس در بسیاری موارد با موانعی مواجه هستند که این موانع کار را برای ارائه سرویس‌های جدید دچار مشکل می‌کند، مثلا در سرویس استعلام خدمات دولتی و ترکیب آن با سرویس های پرداخت که می‌تواند منجر به تولید محصولی جذاب برای مشتری شود اما در یک فرآیند غیررقابتی و بدون هیچ دلیل خاصی این سرویس از سوی سازمان‌های دولتی صرفا به برخی اپ ها داده می‌شود، اما باید توجه کرد این روال مزیت رقابتی برای اپلیکیشن ارائه دهنده سرویس در بلندمدت ایجاد نخواهد کرد و حداکثر تا دوسال آینده همه این سرویس‌ها از طریق عموم اپلیکیشن‌های بازار ارائه خواهند شد و بی شک فاجعه عدم خلاقیت و ارائه سرویس یکسان، در اپلیکیشن‌های موجود به حداکثر میزان خود خواهد رسید.
این کارشناس حوزه پرداخت معتقد است: نکته مهم این است که مدل کسب‌وکاری که برای فین تک ها، پرداخت یارها و ارائه‌دهندگان این اپلیکیشن‌ها در رقابت با PSP ها تعریف شده است، به نحوی است که گویا همه به دنبال اخذ سهم بازار و شریک شدن در کارمزد شاپرکی هستند و به نوعی همه اپلیکیشن‌ها، سرویس‌های پایه پرداخت را ارائه می‌کنند و رقابت را تنها در بخش مارکتینگ و کمپین‌ها می‌بینند و کاربران اپلیکیشن‌های پرداخت موبایلی جایزه‌بگیر شدند، در حالی که در همه جای دنیا تنوع در تجربه‌کاری و طراحی سرویس و محصول وجود دارد و هر حوزه از کاربران، اپلیکیشن خاص خود را دارند و از تجربه کاربری منحصربه‌فرد آن اپلیکیشن خاص لذت می‌برند.
احمدی پویا تاکید دارد: قاعده بازی این است که سرویس ارائه‌شده از سوی یک فین تک یا پرداخت‌یار نباید سرویسی دقیقا مشابه با شرکت‌های PSP و سایر اپلیکیشن‌ها باشد. بلکه باید فکر کرد که مخاطب اپلیکیشن چه کسانی هستند و برایش سرویس‌های ویژه‌ای طراحی شود، یعنی با استفاده از ترکیب سرویس‌های مختلف موجود، یک محصول جدید متفاوت خلق کنیم و یک تجربه جدید برای مشتری خلق شود که بتوان مشتریان تعیین‌شده را جذب کرد و در نهایت مخاطب حال خوبی از کارکردن با اپلیکشن داشته باشد.
این فعال حوزه پرداخت در توضیح چرایی عدم تحقق این تنوع و ارائه سرویس‌ های متکثر و متناسب با نیاز مشتری از سوی اپلیکیشن‌های موجود در بازار معتقد است: بزرگترین مشکل، نظام کارمزدی و مدل کسب و کاری است که در بخش صنعت پرداخت در جریان است. به عبارتی تمام این مدل کسب‌وکار بر مبنای کارمزد شاپرکی شکل گرفته و برای همین وقتی یک فین تک می بیند با فروش شارژ یا پرداخت قبض می‌تواند کسب درآمد کند و بعد می‌بیند با افزایش تعداد تراکنش تا یک حد خاص، می‌تواند از شرکت پرداخت سهم‌خواهی کند راه ساده را انتخاب می‌کند و به دنبال طراحی محصول یا خلق تجربه کاربری جدید نمی‌رود.
احمدی پویا ضمن تاکید بر سمت و سوی اشتباهی که نظام کارمزدی غلط در اکو سیستم پرداخت به فین تک‌ها القا می کند، می‌افزاید: نکته دوم اینکه مدل کسب‌وکار بر مبنای تعداد تراکنش است، عملا شرکت ها به سمت تراکنش‌های غیرواقعی یا اصطلاحا تراکنش سازی هدایت می‌شوند و همین نشان می.دهد در عمل، این مدل  کسب‌وکار فین تک‌ها را به راه خطا می‌برد.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه این مدل تجاری در آینده نزدیک قطعا با شکست مواجه خواهد شد، می‌گوید: همان‌طور که در حوزه پایانه‌های فروش خیلی شرکت‌ها وارد شدند، ولی امروز اثری از آنها نیست، در حوزه اپلیکیشن‌های موبایلی نیز وقتی مدل کسب‌وکار اشتباه تعریف شود، پیوند تجاری شکل نمی‌گیرد و تداوم کسب‌وکار تضمین نخواهد شد.
این کارشناس حوزه پرداخت می‌افزاید: در حال حاضر برای همه اپلیکیشن‌های موجود بزرگترین ریسک تغییر نظام کارمزدی است و بنابراین با ریسک بزرگ رگولاتوری در مدل کسب‌وکارشان مواجه هستند، برای همین خیلی از این اپلیکیشن‌ها شاید در سال‌های نه چندان دور اصلا وجود نداشته باشند و فقط اپلیکیشنی ماندگار خواهد شد که بتواند با خلق تجربه جدید برای مشتری، مخاطب خاص خود را جذب و آنها را وفادار خود کند، به طوری که مشتری به خاطر یک قرعه کشی و لاتاری اپلیکیشن‌های دیگر، اپلیکیشن  را ترک نکند.
احمدی پویا در پایان تصریح می کند: یکی از اشتباهاتی که انجام شده این است که شرکت‌های پرداخت و فینتک‌ها کاربران را جایزه‌بگیر کردند و بررسی‌ها نشان می‌دهد کاربران اپلیکیشن‌های موبایلی پرداختی یکی از بی‌وفاترین کاربران اپلیکیشن-های موبایلی هستند و در کمپین‌های مختلف صرفا از یک اپلیکیشن به اپلیکیشن دیگر مهاجرت می کنند و ارائه دهندگان این اپلیکیشن‌ها، راهکار برای حفظ مشتریان خود پیش بینی نکرده اند.

 

اشتراک این مطلب
  • اشتراک در Facebook
  • اشتراک در Twitter
  • اشتراک در Pinterest
  • اشتراک در Linkedin
https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/بحران-خلاقیت-در-اپ-های-پرداخت.jpg 260 400 سعید احمدی پویا https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/final-logo.png سعید احمدی پویا2020-08-30 14:39:542020-08-30 14:39:54بحران خلاقیت در اپلیکیشن های پرداخت؟! | اپلیکیشن ها گرفتار در یک مدل غلط تجاری
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 3 =

دسته‌ها

  • اشاره‌گر
    • اینشورتک
    • بانکداری و پرداخت الکترونیک
    • فناوری اطلاعات
    • مدیریت کسب‌و‌کار
    • هویت دیجیتال
  • برداشت
    • تئاتر
    • فیلم
    • کتاب

آخرین عکس‌های اینستاگرام (توسعه کسب و کار و فینتک)

s.ahmadipouya

« فکرشو بکن. کل عمرت کار کنی « فکرشو بکن. کل عمرت کار کنی تا خونه بخری و صاحبش بشی و بعد یدفعه ببینی دیگه کسی نیست توش زندگی کنه. » این دیالوگی از شخصیت «ویلی» در نمایشنامه «مرگ فروشنده» #آرتور_میلر است. «آرتور میلر» زمانی گفت که نمایشنامه ی « #مرگ_فروشنده»، «تراژدی انسان عادی» است. شخصیت اصلی در این اثر، «ویلی لومن»، مردی کاملا معمولی است که به دنبال سود بیشتر و به عبارت دیگر به دنبال «رویای آمریکایی» است. #رویای_آمریکایی، اصطلاحی است که آدامز در سال 1931 در کتاب " #حماسه_آمریکا" به کار برد و عنوان کرد که جامعه امریکا پس از اعلامیه استقلال در اواخر قرن هجدهم میلادی، در تکاپوی رسیدن به مدینه فاضله‌ای برای رویاها و آرزوهای بزرگ است و دچار کابوسی هراس‌آور می شود، کابوسی که پیامد طمع مهارنشدنی و جریان بی‌رحم سرمایه‌داری در دهه 30 میلادی است. کابوس «پنجشبه سیاه» #بدترین_رکود_اقتصادی در تاریخ جهان صنعتی بود و ناقوس #سقوط_بزرگ_بورس_وال‌_استریت را از روز پنجشنبه ۲۴ اکتبر سال ۱۹۲۹ نواخت. همان #پنج‌شنبه_سیاه که سرمایه گذاران عصبی، شروع به فروش انبوه سهام گران قیمت کردند و ۱۲.۹ میلیون سهم در آن روز معامله شد و پنج روز بعد، در ۲۹ اکتبر یا « #سه شنبه_سیاه»، موج دیگری از وحشت، #وال_استریت را فراگرفت و حدود ۱۶ میلیون سهم دیگر معامله شد و در نهایت میلیون‌ها سهم، ارزش خود را از دست دادند.از سوی دیگر، در پی روزهای طلایی بورس وال‌استریت، این باور در مردم آمریکا ایجاد شده بود که افزایش ارزش سهام نامحدود است و برای کسب سود بیشتر، مبالغ هنگفتی را وام گرفته بودند تا با نردبان وال‌استریت به رویای آمریکایی خود برسند. گزارشات تحلیلی که در آن زمان منتشر شد، مؤید این نکته بود که از هر ۱۰ دلار قرض گرفته شده از بانک، 4 دلار برای خرید سهام استفاده شده است. و حال سهامدارانی که سهام خود را از دست داده‌اند، باید به فکر بازپس دادن اقساط تسهیلات و وام‌های خود می‌بودند و در نتیجه صدهاهزار خانواده آمریکایی ورشکست شده و به خاک سیاه نشستند.لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه 36 ماهنامه پیوست شماره 102 (تیرماه 1401) منتشر شده است.ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1985
سندباکس؛ راهی برای تعامل با سندباکس؛ راهی برای تعامل با رگولاتور یا سدی مقابل چابکی؟
گفتگوی مجله راه‌پرداخت با سعید احمدی پویا در خصوص ضرورت ایجاد
سندباکس و استانداردهای لازم آن در #صنعت_بیمه#سندباکس_رگولاتوری، فضای نوآوری ایجاد شده توسط #رگولاتوربرای کسب‌وکارها و بدون نیاز به اخذ مجوز است. این فضا هم مزیت‌های برای رگولاتور دارد و هم برای کسب‌وکارهای صنعت بیمه. مهمترین مزیت‌های سندباکس برای رگولاتور این است که فضایی برای بروز #نوآوری و آزمایش آن و حل تعارض‌های احتمالی با قوانین رگولاتوری ایجاد می‌شود و با خاطری آسوده با نوآوری‌ها تعامل انجام می‌دهد. از سوی دیگر، نقطه تماسی بین صنعت و رگولاتور پدید می‌آید که می‌تواند به راحتی توان کارشناسی صنعت را در خدمت خود بگیرد و از آخرین تحولات و نظرات کارشناسی بهره‌مند شود و این مزیت دیگری برای رگولاتور پدید می‌آورد و آن امکان تعدیل و #به_روزرسانی_قوانین برای رگولاتورفراهم می‌کند. امکانی مهم که سبب پویایی و به‌روز بودن رگولاتور می‌شود و رسیدن به این شرایط آرمانی، برای رگولاتورها بسیار دور از دسترس است و با صرف هزینه بسیار هم، آن نقطه مطلوب حاصل نخواهد شد اما با زیرساخت سندباکس، به سادگی، برایش امکان‌پذیر می‌شود.: ساختار سندباکس بایستی ارتباط میان رگولاتور و کسب‌وکارها را در قالب مشاوره و همکاری فعال طرفین ایجاد نماید. از طریق این همکاری رگوالتورها، قادر خواهندبود تا سیاستها و قوانین را در طول یک فرایند عملیاتی به صورت چابک اجرا، و نتایج را در فضایی شفاف مشاهده نمایند و بتواند ریسک‌های کسب‌وکار جدید را دقیق شناسایی و مدیریت کند.از سوی دیگر برای کسب‌وکارها و نوآوران این فرصت را فراهم می‌کند که در کمترین زمان ممکن به بازار و محیط عملیاتی دسترسی داشته باشند و کمکی به کسب‌وکار‌ها برای آزمایش محصولات و خدمات در محیط کنترل شده می‌باشد و ضمن مدیریت ریسک، مدت زمان رسیدن به یک محصول بالغ و معرفی آن به بازار رقابتی را بسیار کوتاه می‌کند....لازم به ذکر است که ین مطلب در صفحه 30 ماهنامه راه‌پرداخت شماره 58 (خردادماه 1401) منتشر شده است.ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1977
The #International_Council_of_Management_Consultin The #International_Council_of_Management_Consulting_Institutes (ICMCI) has since 1987 been the professional body worldwide for management consultants. #ICMCI since 2013 is called #CMC_Global.It exists to:
1. Elevate the #standards_of_the_certified_management_consultant ( #CMC ) worldwide2. Increase the acceptance and respect of the #management_consulting_profession3. Increase the international and regional profile of #management_consulting4. Improve the process of certification throughout the worldProvide a forum for national certifying bodies of certified management consultants5. Prepare and promulgate standards for management consulting to be adopted internationally6. Promote the #ethical and moral practices of Certified Management Consultants and the management consulting profession7. Promote the higher performance and purpose of CMC's versus non certified "management consultants"The practice of management consulting is about "helping organizations to improve their #performance, #operating_primarily through the analysis of existing organizational problems and the development of plans for improvement." with the purpose of "gaining external (and presumably objective) advice and access to the consultants' specialized expertise."It follows therefore that there is scope for an #international_organization to promote and foster competence in the management consulting profession.I'm one of almost 8,000 CMCs that work around the Globe.
My account at CMC Directory:
https://cmcdirectory.cmc-global.org/users/ahmadipouya
بالاخره بعد از یک سال و نیم تلاش بسیار،
اولین دوره #Fintech_MBA با موفقیت به پایان رسید. روزی که پیشنهاد طراحی دوره را به @kaivanjamebozorg دادم، تصور نمی‌کردم حاصل یک گپ و گفت ساده، به چنین اتفاق خوبی منجر بشود و این جز با حمایت‌های بسیار دکتر @shahab.javanmardy عزیز و کیوان جامه‌بزرگ عزیز میسر نبود.
از سوی دیگر، عزیزان دانشگاه خاتم چنان همراه بودند و در این راه تلاش بسیار کردند که این دوره که بر مبنای تجربه‌ها و مهارت‌های تخصصی در حوزه #fintech بود و با استانداردها و فضای آکادمیک دانشگاه تلفیق شد و اتفاق خوبی در همکاری نزدیک #فناپ و #دانشگاه_خاتم رخ داد و این امر رخ نمی‌داد اگر دکتر جلال‌زاده نازنین این قدر
پای کار نمی‌ایستاد و این چنین از هیچ کار و تلاشی برای ارتقای کیفیت دوره، دریغ نمی‌کرد.
و اساتید بسیاری که برای تدریس دروس تجربه محور این دوره تخصصی وقت می‌گذاردند و تلاش کردند که دروس #mba را با شیوه متفاوت و نگاه تخصصی در حوزه #نوآوری و #fintech بیان کنند.
چون من هم درگیر تدریس برخی دروس این دوره بودم، تجربه کردم که تدریس دروس تجربه محور آن هم بر مبنای سیلابس‌های روز دنیا که برخی وقت‌ها حتی در پیدا کردن مرجع تخصصی به زبان اصلی آن هم چالش وجود داشت و هست، و مبتنی بر Case Study های تخصصی و به‌روز و مرتبط با هر بحث است، واقعا کار دشواری است و اگر کلاس 2 ساعت باشد، بیش از 4 ساعت تحقیق و به‌روزکردن محتوا برای هر درسی نیاز است تا مطالب آن کلاس با کیفیت قابل قبول ارائه شود. برای همین واقعا از اساتید این دوره، دکتر جوانمردی، دکتر جلال‌زاده، @zamani_61 عزیز، خانم دکتر maralmirzaee خانم مهندس زهرا افسری ، خانم مهندس ساناز دهقانی و سایر عزیزان کمال تشکر را دارم.و در آخر دست مریزاد بگویم به دانشجویان اولین دوره که همگی از مدیران و کارشناسان ارشد فناپ بودند و صبورانه کاستی‌ها را چشم پوشیدند و با مشارکت خود، دوره تعاملی دلنشینی را در خاطر همگان ثبت کردند.
برقرار باشد و بنویسم به یادگار برای ثبت این امید که تکرار شود این اتفاقات خوب و استمرار یابد فرایند آموزش و انتقال تجربه‌های #کسب_و_کاری در بستر فضای تحلیلی دانشگاهی.برای نخستین بار در کشور: دانشگاه خاتم اولین دوره تخصصی مدیریت کسب و کار فناوری مالی (فینتک) را برگزار کرد:ps://khatam.ac.ir/news/5236468/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86%20%D8%A8%D8%A7%D8%B1%20%D8%AF%D8%B1%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1:%20%20%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%
فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در روی فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در رویداد دوست‌داشتنی #اینوتکس درباره "سونامی بلاکچین در انقلاب صنعتی چهارم" با هم گپ خواهیم زد.
سخنرانی‌های رویداد از طریق اپلیکیشن رویداد به صورت مجازی در دسترس همه عزیزان می‌باشد.
در ستایش #سپه و #ملیدرخشش دو بانک بزرگ ایرانی در روند #صدساله_بانکداری_ایرانداستان صدسال بانکداری ایران، از 14 اردیبهشت ماه سال 1304 آغاز شد. با این که هنوز آرامش کامل در سراسر کشور برقرار نشده بود و فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی تاثیر قابل توجهی در حیات سیاسی کشور نداشت، اولین بانک ایرانی به نام « #بانک_قشون_پهلوی»، از محل وجوه صندوق بازنشستگی درجه‌داران ارتش و با هدف سامان دادن به امور مالی ارتش، با سرماية 950/883/3 ريال تأسيس شد. فکر تأسیس یک بانک جدید، با سرمایه و مدیریت ایرانی، از قبل از انقلاب مشروطیت، یعنی ده سال قبل از تأسیس بانک شاهی ایران، نقل محافل درباری ایران بود. در آن زمان «حاج محمد حسین» که از صرافان بزرگ ایرانی بود، پیشنهاد تأسیس بانکی با سرمایة مشترک دولت ایران و مردم را به ناصرالدین شاه ارائه کرد، اما طرح مورد موافقت شاه ایران قرار نگرفت. تلاش بعدی، از سوی نمایندگان اولین دورة مجلس مشروطیت شکل گرفت که خواستار تأسیس بانک ملی شدند، اما سرمایه لازم برای این خواسته فراهم نگردید تا بالاخره «بانک قشون پهلوی» در اردیبهشت‌ماه سال 1304 تأسیس گردید و در 24 اسفند همان سال، اولین شعبة خود را در شهر رشت افتتاح کرد .دو سال بعد از تأسیس «بانک قشون پهلوی»، قانون تأسیس « #بانک_ملی_ایران» در 14 اردیبهشت سال 1306 در مجلس شورای ملی تصویب گشت و این بانک در 17 شهریور سال 1307 با سرمایه 20 میلیون ریال به صورت شرکت سهامی تأسیس شد.در پانزدهم دي ماه سال 1316، نام «بانک قشون پهلوی»، به « #بانك_سپه» تغيير پیدا کرد و این چنین بود که #تاریخ_صدساله_بانکداری_ایرانی، با نام بانک سپه و بانک ملی ایران گره خورد.
ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1932لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه 89 ماهنامه پیوست شماره 100 (اردیبهشت‌ماه 1401) منتشر شده است.
پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگ پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگولاتوری یا #تنظیم‌گری در یک صنعت، نقش اساسی در شکل‌دهی و بلوغ یک صنعت دارد و در عین حال ضامن دوام و تداوم کسب‌وکار در یک صنعت محسوب می‌شود. #بیمه_مرکزی هم از زمان شکل‌گیری تا کنون، با لحاظ این دغدغه سعی کردن است که تمام تلاش خود را در جهت حفظ و حراست حقوق شهروندان و ذینفعان زیست‌بوم بیمه کشور به‌کار گیرد، رقابت را ترویج کند و ریسک‌ها و پیامدهای مخاطره‌آمیز برای اعضای زیست‌بوم بیمه را مدیریت و کنترل کند.
همواره برای سازمان‌های تنظیم‌گر، دو رویکرد، نگاه حداقلی و نگاه حداکثری به حوزه کنترل و تنظیم‌گری زیست‌بوم وجود دارد؛ یک سوی جریان تنظیم‌گری، به فضای بدون محدودیت و کنترل می‌اندیشد و در سوی مقابل، به فضای به شدت کنترل‌شده و سرشار از محدودیت معتقد است. این نگاه سرشار از کنترل و محدودیت، ناشی از دغدغه‌های سازمان تنظیم‌گر برای مصون‌ماندن شهروندان و اعضای یک زیست‌بوم از ریسک‌ها و مخاطرات احتمالی است.برای نگاه حداکثری به حوزه کنترل، تنظیم‌گری و قانونگذاری می‌توان به واقعه مشهور " #قانون_پرچم_قرمز" اشاره کرد که داستانی تاریخی در حوزه تنظیم‌گری است. درحالی که جریان نوآوری در انگلستان در اواخر دهه 1800 میلادی با سرعت به پیش می‌رفت و صنعت خودروسازی در حال تحول و شکوفایی بود، پارلمان انگلستان در سال 1865 قانونی مصوب کرد که به "قانون پرچم قرمز" معروف گشت و وسائل نقلیه خودران را ملزم کرد که سرعت‌شان نباید بیشتر از 10مایل بر ساعت در جاده‌های اصلی یا 2 مایل بر ساعت هنگام حرکت در شهرها باشد؛ حداقل سه خدمه داشته باشند و یک نفر هم حداقل 60 یارد جلوتر از وسیله نقلیه پیاده حرکت کند و با یک پرچم قرمز به عابران پیاده و سایر وسایل نقلیه شامل درشکه‌های اسبی، هشدار دهد که خودرو در حال آمدن است! بیش از سی سال طول کشید تا این قانون در سال 1896 لغو شود و البته تبصره‌های این قانون‌ تا سال‌های بعد از این تاریخ، هم باقی ماند و سد راه نوآوران بریتانیایی می‌گشت.
ادامه مطلب در :
https://ahmadipouya.com/?p=1921لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه20 ماهنامه #بیمه‌داری_نوین شماره 29 (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
و درباره گناه پنجم: خشم و درباره گناه پنجم: خشم
روزهای ابتدایی سال 1400، پیش‌نویس اسناد برنامه‌ ملی #هویت_مجازی کشور به صورت رسمی از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تحویل مرکز ملی فضای مجازی گردید؛ اسنادی که تدوین آن طبق سند نظام معتبر هویت مصوب شورای عالی فضای مجازی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سپرده شده بود و از سوی شورای اجرایی فناوری اطلاعات، برای بهره‌گیری از توان و نظر بخش خصوصی کشور، به سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران واگذار شده بود و حال در انتظار بررسی و نهایی شدن از سوی مرکز ملی فضای مجازی برای طرح و اخذ مصوبه از شورای عالی فضای مجازی است. مطالعه و تدوین اسناد مذکور با یک کار فشرده در صنف فناوری اطلاعات، در مدت 6 ماه انجام گردید اما نزدیک به 11 ماه است که بررسی این اسناد طول کشیده است و هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است؛ بیشتر شدن مدت زمان بررسی سند از مدت زمان تدوین آن، این پرسش را به اذهان متبادر می‌کند که چه مشکلی در راه نهایی شدن سند وجود دارد که سبب طولانی شدن فرایند بررسی سند شده است.بر طبق سند نهایی و مجموعه اسناد پشتیبان به اشتراک گذارده شده در صنف فناوری اطلاعات، ساختاری در سند نهایی برای « #زیست_بوم_هویت_دیجیتال» پیشنهاد شده است که بر مبنای آن، مرکز ملی فضای مجازی به عنوان سیاستگذار، «کارگروه تعامل‌پذیری دولت ‌الکترونیکی» به عنوان « #تنظیم‌گر_هویت_دیجیتال» و مرکز ملی تبادل اطلاعات به عنوان بازوی اجرایی تنظیم‌گر در برنامه ملی هویت مجازی کشور پیشنهاد شده‌اند.در اجرای هر بخشی از سند، می‌توان نقاط ضعف را شناسایی و به‌روزرسانی کرد اما شاید این نقطه از سند، همان جایی است که محل مناقشه حل ناشدنی است و سازمان‌های مختلف حاکمیتی ذینفع در این حوزه، مدعی توانایی پذیرفتن نقش «تنظیم‌گر هویت دیجیتال» هستند و این موضوع را دیگر نمی‌توانند به پس از تصویب و ابلاغ سند، موکول کنند لذا به نظر می‌رسد این همان نقطه مناقشه‌برانگیز در راه تصویب و ابلاغ سند باشد، هر چند که به صورت علنی بیان نشود!ادامه در:https://ahmadipouya.com/?p=1912لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه74 شماره 99 ماهنامه پیوست (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
برنامه دوازدهم " #رمزوارز" با موضوع: " #قانونگزاری_در_صنعت_بلاکچین_و_ارزرمزها "مجری کارشناس: آرش سروری
کارشناس آقای محمد جعفر نعناکار کارشناس حقوقی حوزه فینتک
مهمان کارشناسان : سعید احمدی پویا ( کارشناس حوزه فینتک) -
امید فدوی( کارشناس حوزه فینتک) - سعید منیبی ( کارشناس حوزه سرمایه‌گذاری) - افشار جوکار ( کارشناس حوزه فینتک )
تهیه کننده و کارگزدان: مجید فتاحی
این برنامه فردا شنبه 14 اسفندماه ساعت ۲۰ از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.
#بلاکچین #رمزارز #دارایی_دیجیتال #رمزارزش
@arashsoruri
در چند سال اخیر، بانک‌های م در چند سال اخیر، بانک‌های مرکزی وارد زیست‌بوم دیجیتال شده‌اند و چندین بانک مرکزی اعلام کرده‌اند که در حال بررسی و طراحی ارزدیجیتال خود هستند اما یک سوال بسیار مهم اذهان را مشغول کرده است و آن این است که ارزهای رمزنگاری شده بانک مرکزی (CBCC) چیست و چگونه می‌خواهد با تفکر تمرکزگرا بانک‌های مرکزی، سه ویژگی جذاب ارزهای دیجیتال  را در خود حفظ کند....
ادامه مطلب در:https://ahmadipouya.com/?p=1897لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه72 شماره 98 ماهنامه پیوست (بهمن ماه 1400) منتشر شده است.
#ریال_دیجیتال
#ارز_دیجیتال
#ارز_دیجیتال_بانک_مرکزی
ده سال پیش بود که Latoya Scott اعل ده سال پیش بود که Latoya Scott اعلام ورشکستگی کرد و با 95 هزار دلار بدهی که بیش از 36 هزار دلار آن، بدهی کارت اعتباری بود، به امتیاز اعتباری در حدود 500 رسید ودیگر هیچ امیدی برای بازگشت به فضای کسب‌وکار نداشت. پس از تسویه شدن اکثر بدهی‌هایش در فرایند ورشکستگی، 7 هزار دلار وام خودرو و در حدود تقریبی 5 هزار دلار وام دانشجویی باقی ماند. او مصمم بود که اشتباهات خودش را تکرار نکند و کسب‌وکاری تازه آغاز کند. او به دقت اقساط ماهانه هر دو وام خود را در زمان مقرر شده، بدون حتی یک روز تأخیر! پرداخت کرد. امتیاز اعتباری او، فقط بعد از 18 ماه پس از ورشکستگی به بالاتر از 700 رسید! پرداخت منظم اقساط وام و عدم تقاضای خطوط اعتباری جدید به مدت دو سال، به اسکات کمک کرد تا سریع اعتبار خودش را احیا کند. دو سال پس از اعلام ورشکستگی، او و همسر جدیدش! خانه‌ای تازه خریدند و کابوس ورشکستگی و نابود شدن آینده مالی، از زندگی اسکات رخت بربست و پر از انرژی در پی کسب‌وکار تازه، از زندگی جدیدش لذت می‌برد . اسکات با بازگرداندن امتیاز اعتباری خودش، توانست دوباره «هویت مالی» جدیدی به دست آورد.....ادامه مقاله که درباره اعتبارسنجی و وضعیت اعتبارسنجی در ایران است ، از اینجا مطالعه بفرمایید:https://lnkd.in/dzrYMu_Qاین مطلب در صفحه 68 شماره 93 ماهنامه پیوست (شهریورماه 1400) منتشر شده است.#اعتبارسنجی#گزارش_اعتباری#وضعیت_اعتبارسنجی_در_ایران#اعتبار
به دنبال یک #همکار_بی_بدیل*  برای دستیاری ارشد در حوزه فینتک هستم.
ممنون می‌شوم این پست را به اشتراک بگذارید تا به #دیده_شدن آن کمک بفرمایید و به رویت عزیزان علاقمند برسد.* این عبارت را وام گرفتم از عنوان سخنرانی دکتر جوانمردی در در اختتامیه اولین نمایشگاه مجازی فناوری اطلاعات (ایران آیتکس) که پیشنهاد می‌کنم حتما متن آن را مطالعه بفرمایید.#کارشناس_ارشد_فینتک
#کارشناس_ارشد_کسب_و_کار
#تحلیلگر_ارشد
#فرصت_شغلی
#استخدام
مودسته کشاورزی اهل رواندا ا مودسته کشاورزی اهل رواندا است. در سالیان قبل، مشکلات بسیاری داشت و یکی از بزرگترین آنها، دسترسی به بذر و کود مناسب برای رسیدن به محصول مطلوب بود. از سال 2007 که دولت رواندا «برنامه توسعه کشاورزی» را طرح کرد، او صاحب یک هویت دیجیتالی شد و با موبایلش در برنامه مذکور ثبت‌نام کرد و به سادگی بذر و کود یارانه‌ای دریافت کرد و حتی خدمات مالی نظیر وام‌های خرد در دسترس او قرار گرفت. او توانست کارش را توسعه بدهد و حتی بسیاری از کارهای اداری، نظیر پرداخت مالیات هم از طریق همین پلتفرم انجام بدهد. حالا او بسیار خوشحال است و بسیار به آینده امیدوار است. امروزه در رواندا 99 درصد مردم هویت دیجیتالی دارند و به کمک تکنولوژی دیجیتال، معیشت مردم بهبود یافته است و #هویت_دیجیتال سبب کاهش فقر در کشاورزان رواندا شده است.داستان مودسته و ماریا، دو داستان از هزاران داستانی است که در پشت هر هویت دیجیتالی روایت می‌شوند و وضعیت معیشت، کیفیت زندگی و تجربه کاربری مردمان کشورهای مختلف را بهبود می‌بخشند. برای همین است که #بانک_جهانی سعی کرده است با جمع‌آوری این داستان‌ها و به تصویر کشیدن آنها در ویدیوهایی کوتاه، کمپینی راه بیاندازد با این شعار: #هر_شناسه_هویتی_یک_داستان_داردمتن کامل مطلب در لینک زیر:
https://ahmadipouya.com/?p=1839
(لازم به ذکر است که این مطلب در شماره 92 ماهنامه پیوست، مرداد 1400، منتشر شده است.)
...یادمان نرود که این راه را اگر در زمان مناسب آغاز نگردد، شاید کسب‌وکار بانک‌های امروز در آتیه دچار مخاطره گردد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که در حوزه بانکداری بین‌المللی، بانک‌ها با شتاب بسیار در این حوزه گام برمی‌دارند. وقتی بانک بزرگ اسپانیایی BBVA ، #نئوبانک آمریکایی Simple را در سال 2014 به مبلغ 117 میلیون دلار خریداری می‌‌نماید، باز هم اخیرا در نئوبانک انگلیسی Atom Bank سرمایه‌گذاری می‌کند و این امر نشان می‌دهد که بزرگان حوزه بانکی جهان دریافتند، تنها با همراه و همگام شدن در این مسیر، می‌توانند امید داشته باشند که از سونامی #نئوبانک‌ها و تحول دیجیتال، جان سالم به در ببرند. مین هوآ، مدیر استراتژی بانک CMB به صراحت می‌گوید: «اگر سراغ تحول برویم، ممکن است زنده بمانیم، اما بدون تحول، حتما خواهیم مرد.»نسخه کامل این مقاله تخت عتوان «سونامی نئوبانک‌ها» را که در شماره 90 ماهنامه پیوست، خرداد 1400، منتشر شده است، می‌توانید از آدرس ذیل مطالعه بفرمایید:https://ahmadipouya.com/?p=1821
« .... اولين ميثاق به قدري مهم « .... اولين ميثاق به قدري مهم است كه تنها به كمك آن شما قادر خواهيد بود به مرحله‌اي از وجود ارتقا يابيد كه من آن را بهشت زميني مي‌خوانم .اولين ميثاق اين است : با كلام خود گناه نكنيد. در سفر آفرينش عهد قديم هنگامي كه از آفرينش جهان سخن مي‌رود ، گفته شده : " در آغاز كلمه بود ، و كلمه نزد خدا بود ، و خدا كلمه بود . " شما از طريق كلام توان آفرينندگي خويش را بيان مي‌كنيد. هر انساني يك جادوگر است ؛ ما مي‌توانيم با كلام خويش طلسمي را به گردني بياويزيم و يا طلسمي را باطل كنيم. بي‌گناه بودن در كلام، يعني استفاده درست و مناسب از انرژي؛ يعني به كار گرفتن انرژي در جهت حقيقت و عشق به خود. با كلام خود گناه نكنيد . اين اولين ميثاق است و شما اگر مي‌خواهيد شاد باشيد، بايد آن را بپذيريد. از جادوي سفيد استفاده نماييد و از خودتان آغاز كنيد. به خود بگوييد كه چقدر شگفت انگيز هستيد، چقدر عالي هستيد. مي‌توانيد درست در ميان هزاران انسان ديگر كه در دوزخ زندگي مي‌كنند،در بهشت زندگي كنيد، چون شما نسبت به آن دوزخ مصونيت داريد.»
برای #معرفی_کتاب « #چهار_میثاق – #کتاب_خرد #سرخپوستان_تولتک » ترجیح دادم به جای هر سخنی، بخشی از آن را نقل کنم. کشف این کتاب برایم نوشیدنی گوارایی بود آن هم #به_وقت_چهل_و_دو_سالگی. تولد 42 سالگی، شاید زمان مناسبی باشد که به راه رفته، نگاهی بکنم؛ کجا راه بود و کجا راه نبود؟ از چهار میثاق لذت بردم که پنجره جدیدی باز کرد برای نگاه دوباره به این راه طی شده ،که یاد بگیرم برای راه باقی‌مانده....
نتیجه نه ماه تلاش یک تیم پر از شور و انگیزه، به ثمر رسید و سند «پیش‌نویس طرح تحول و برنامه ملی #هویت_دیجیتال»  در بیش از 550 صفحه (11 فصل و 4 پیوست) در سازمان #نظام_صنفی_رایانه_ای_تهران #نصر)تدوین گردید و به وزارت ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات تحویل داده شد و پس از اخذ نظر و راهنمایی بزرگواران، نسخه نهایی به شورای عالی فضای مجازی تحویل داده شد.امید است با تصویب و ابلاغ سند مذکور، گره  کور مسئله #احراز_هویت_غیر_حضوری گشوده شود و #زیست_بوم_هویت_دیجیتال در ایران شکل بگیرد.سپاس بسیار از تک‌تک اعضای تیم
شرکت‌های بسیاری نگران از دست دادن #منابع_‌انسانی خود در همه‌ی بخش‌ها هستند اما در خصوص #تیم_فروش، با هزینه‌های سنگینی به همراه است.
تعدادی از اساتید بازاریابی، مطالعه‌ای بر روی این موضوع انجام دادند تا بتوانند مدلی برای پیش‌بینی احتمال ترک‌خدمت تیم فروش برسند. بزرگترین غافلگیری، رسیدن به این نکته بود که «اثرهمتایان»، موثرترین عامل ترک خدمت اعضای تیم است. وقتی تیم انگیزه پایینی برای ادامه کار دارند، در بازار رقابتی، همتایان خود را در شرکت‌های دیگر می‌بینند و به دلیل شبکه ارتباطی گسترده، از فرصت‌های شغلی بازار آگاه می‌شوند. از سوی دیگر، وقتی یک نفر از تیم #جابجایی_داوطلبانه را برگزیند، سایر اعضای تیم هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند و همگی ایمان خود را به مسیر راهبردی شرکت از دست می‌دهند و دومینوی ریزش تیم آغاز می‌شود،  لذا مدیران باید با #تحلیل_رفتار_پرسنل، قبل از وقوع ریزش، مداخله موثر نمایند.
به عنوان نمونه، یکی از  استارت‌آپ‌ها حوزه #پرداخت_الکترونیک، مرتب آگهی‌های تکراری جذب نیرو می‌دهد درحالی‌که تعداد نفراتش در 2 سال اخیر ثابت است! شواهد نشان‌دهنده روند سریع خروج داوطلبانه اعضای تیم‌ است که عنوان می‌کنند مدیر ارشد فقط صدای افراد عضو حلقه خانوادگی و دوستان قدیمی خودش را می‌شنود! فارغ از راستی‌آزمایی این ادعا، یک گزاره دارد‌ بر تمام اعضای تیم، اثر می‌گذارد و همچنان مدیرارشد از #اثر_همتایان غافل است!
#نکته_‌های_کسب‌_و_کاری_کلیدی
متن کامل  این نکته را از اینجا بخوانید:
https://ahmadipouya.com/?p=1810
خطر تبلیغ یک محصول به عنوان خطر تبلیغ یک محصول به عنوان «بهترین محصول بازار»شرکتی یک کالای معروف دارد و یک کمپین گسترده راه می‌اندازد و به مشتریانش، #بهترین_محصول_بازار»» را معرفی می‌کند. نتیجه این می‌شود که مقطعی فروش بالا می‌رود اما شکایات مکرر مشتریان، فضای تخریبی وحشتناکی برای شرکت پدید می‌آورد.
#استراتژی_تبلیغاتی_مقایسه‌ای و ایجاد #ذهنیت_بهترین_بودن در مشتری، سبب این می‌شود که مشتری کوچکترین خطایی را برنتابد و به شدت آشفته شود.
از سوی دیگر، تحقیقات نشان داده است که حتی مدیرانی که نسبت به محصولات‌شان اطمینان بالایی دارند، باید از مقایسه‌ها خودداری کرده وسعی کنند با ادعاهای مبالغه‌آمیز با احتیاط بیشتری برخورد کنند.
چند وقت پیش ، اتفاقی رخ داد که مثال خوبی برای نکته فوق است. #دیجی‌کالا برای نشان دادن سطح پیشرفت خدمات مرجوعی خویش، #آمازون را معیار مقایسه قرار داد و تصویر زیر را منتشر کرد. در بررسی نظرات در شبکه‌های اجتماعی، می‌توان دید که اکثرنظرات اعتراضی حول نمونه‌ای ناقض جدول مذکور بوده که برای مشتری معترض رخ داده است.ممکن است در پردازش هزاران درخواست در روز، نمونه‌هایی پر از خطا باشد، حتی برای آمازون، اما وقتی استراتژی تبلیغات مقایسه‌ای برگزیده می‌شود، مشتری دیگر خطاهای آمازون را نمی‌بیند و فقط دیجی‌کالا را می‌بند که خودش را با یک کسب‌وکار برتر جهانی مقایسه کرده است و او به شدت به آن معترض است؛ لذا این استراتژی به یک ضدتبلیغ درمیان مشتریان بدل خواهد شد.
#نکته‌های_کسب‌وکاری_کلیدی
بررسی تفصیلی دغدغه‌ها و چالش‌های #شبکه_بانکی کشور در خصوص #هویت_دیجیتال و #احراز_هویت_غیرحضوری با حضور:
جناب آقای اینالویی
جناب آقای صدری
جناب آقای شاه‌گشتاسبی
و بنده
در مرکز فابا به میزبانی جناب آقای دکتر بختیاری.
از اینجا تماشا بفرمائید:
https://www.aparat.com/v/x2l3r@farhad285
@rostam_shahgoshtasbi
@bakhtiariihamed
@fabacenter
#احراز_هویت_دیجیتال
#احراز_هویت
#بانکداری_دیجیتال
Load More Follow on Instagram

آخرین عکس‌های اینستاگرام (عکس/نقدفیلم و ادبیات)

saeed_pouya

The Magic of Waves... The Magic of Waves...
The drowning... The drowning...
Be Firm.... Be Firm....
The joy of being together... The joy of being together...
The Big Family... The Big Family...
Don't forget to breathe... Don't forget to breathe...
The Little Swan... The Little Swan...
The lonely man 2... The lonely man 2...
The lonely Man... The lonely Man...
Memory Drawings... Robert Morris. Memory Drawings... Robert Morris.
Some days we need the light... #birthday Some days we need the light...
#birthday
Grow up... Grow up...
The Town of Books... The Town of Books...
Drops of Moments... Drops of Moments...
View From The Top ... View From The Top ...
Dreamcatcher... Dreamcatcher...
What's the time in your world? What's the time in your world?
Against the wall.... Against the wall....
The spring light The spring light
Home Country.... Home Country....
Load More Follow on Instagram

عضویت در خبرنامه

برای دریافت آخرین مطالب سایت
Loading

آخرین مطالب برداشت

  • نقدی بر نمایش آناکارنینا | دعوت به یک دوئل در نیمه‌شبآبان 21, 1399 - 8:22 ب.ظ

      «عشق‌ورزیدن کافیست، آن‌گاه همه‌چیز لذت‌بخش است.» لئو تولستوی، دفترهای خاطرات، ۱۹۱۰ عشق، پیچیده­ترین مضمون بشری است که دستمایه داستان­های بسیاری شده است. آنا کارِنینا  رمانی است از لئو تولستوی، نویسندهٔ روسی که به عشق­ورزیدن از زاویه دیگر پرداخته است. از زاویه­ای که شاید عدم تعهد و پایبندی به خانواده و خیانت معنا شود؛ عشقی […]

  • نقدی بر نمایش بالاخره این زندگی مال کیه؟ | دشواری یک «حق انتخاب»آبان 21, 1399 - 8:16 ب.ظ

      «تصمیم گرفتم زنده نمونم» چالش نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟» با این دیالوگ آغاز می‌شود. هریسون، استاد دانشگاه و مجسمه سازی است که در یک سانحه رانندگی، قطع نخاع شده است و از گردن به پایین فلج شده است. او که دیگر امیدی به بهبودی کامل ندارد، تصمیم می‌گیرد روند درمانش را متوقف […]

  • نقدی بر نمایش دولیتر در دو لیتر صلح | حیف حیفآبان 21, 1399 - 8:11 ب.ظ

      حیف، حیف… این مرثیه‌ای است که بازیگران زن نمایش «دولیتر در دو لیتر صلح» با صدای بلند فریاد می‌زنند و ضجه می‌زنند. مرثیه آدم‌هایی که زیر خاک خوابیدند و آنها زنده ماندند تا تقاص خون آن‌ها را پس بگیرند. پیروزی برای آن‌ها، در ریختن خون طرف مقابل تعریف شده است و تا خون دشمن […]

© کپی رایت – سعید احمدی‌پویا

بانکداری باز برزخی برای بانک های ایرانی | بانک های نیمه بسته... کیف پول الکترونیک از حرف تا عمل
رفتن به بالا