سعید احمدی پویا
  • خانه
  • وبلاگ برداشت
  • وبلاگ اشاره‌گر
  • درباره من
  • ارتباط با من
  • رزومه
  • English
  • Menu

بانکداری باز برزخی برای بانک های ایرانی | بانک های نیمه بسته

شهریور 9, 1399/0 دیدگاه /در اشاره‌گر, بانکداری و پرداخت الکترونیک /توسط سعید احمدی پویا

 

بانک‌ها در شعار از بانکداری باز استقبال می‌کنند؛ اما در عمل با آن فاصله دارند؛ چون هنوز نگرانی‌های خاصی در حوزه امنیت و کسب و کار وجود دارد و مدل‌های درآمدی‌شان تبیین نشده است. آنها نمی‌دانند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد بر این اساس طبیعی است که با وجود این ابهامات از اینکه اقبال‌شان را به اجرا درآورند، تعلل کنند.در دنیا موضوع بانکداری باز، هم از سوی فین‌تک‌ها، هم بانک‌ها و همچنین رگولاتور به صورت نسبتاً هماهنگی پیگیری می‌شود و این مسئله یکدستی و یکپارچگی در کلیات اجرای فرآیند را ایجاد کرده است؛ اما در حال حاضر در ایران نیازمند همسویی بیشتر بازیگران این عرصه هستیم.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، به نقل از ماهنامه بانکداری آینده تجربه بانکداری باز در اکوسیستمی که عادت به ریسک‌های صفر دارد؛ اگر غیر ممکن نباشد؛ اما باسختی‌های زیادی همراه است. در میزگرد پیشرو چالش‌های نظام بانکی در مواجه با پارادایم بانکداری باز در بانک‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. حفظ امنیت به عنوان کلیدی‌ترین مسئله باعث شده مدیران بانکی از پذیرش ریسک‌های این کار دوری کنند؛ اگرچه در محافل عمومی و خبری از طرفداران بانکداری باز هستند.

سید کاظم دهقان، مدیرعامل شرکت خدمات انفورماتیک نوین کیش؛ صادق  فرامروزی، مدیرعامل فرابوم؛ حسین سلیمانی‌منفرد، معاون کل نرم‌افزار اداره کل زیرساخت بانک ملت و سعید احمدی‌پویا، معاون کسب و کار دیجی‌پی میهمانان میزگرد «از بانکداری باز تا بانکداران بسته» هستند که به طرح مشکلات پیاده‌سازی این نوع بانکداری در بانک‌ها پرداخته‌اند.در بیان راهکارها نیز سخن به میان رفته است؛ از جمله اینکه لزوم ایجاد تعادل بین امنیت و ریسک برای ارائۀ خدمات از طریق Open API  به این معنی که مدیران با مقوله ریسک منطقی برخورد کنند؛

* آقای دهقان، لطفاً وضعیت حال را بررسی کنید و بگویید بانکداری باز به عنوان پارادایم فکری چقدر در ذهن و رفتار مدیران بانکی و خارج از بانکی تعریف و پذیرفته شده است؟ اینکه امکان دسترسی به  API (Application Programming Interface یا رابط برنامه‌نویسی نرم‌افزار) را بدهند؟

دهقان: امروز بانکداری باز از یک پارادایم فکری، فراتر رفته و در واقع به اجبار تبدیل شده است؛ چرا که از یک سو بانک‌های کشور در شرایط تحریم با مشکلات مالی روبه‌رو هستند و سودآوری پایینی دارند که حتی همین سود هم صرف زیرساخت‌ها از جمله آی‌تی نمی‌شود و از سویی دیگر با مشتریانی فوق‌العاده عجول که با شبکه‌های اجتماعی تکنوکرات شده و تجربه‌های بسیاری از حوزه‌های مختلف تکنولوژی کسب کرده‌اند، مواجه‌اند؛ بنابراین امکان ارائه سرویس‌های چابک برای بانک‌ها وجود ندارد؛ به تعبیری دیگر وقتی بانک‌ها تنها بین 2 الی 3 درصد بودجه خود را صرف فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات می‌کنند در حالی که تأمین این بودجه هم برای آنها دشوار است؛ بنابراین امکان ارائۀ سرویس‌های چابک را ندارند. طبیعتاً در این بین حضور استارتاپ ‌ها و فین‌تک‌ها و کسب و کار هایی که می‌خواهند مستقیماً سرویس‌ها را به جامعه ارائه دهند یک واقعیت انکارناپذیر است.

از طرفی فشار کسب و کار ها و مشتریان در این حوزه بسیار افزایش یافته و سیستم‌های بانکی و حوزه‌هایی که از مقوله و تکنولوژی بانکداری باز استفاده می‌کنند نیز متنوع‌تر شده‌اند. در نتیجه اگر بانک‌ها از این مقوله غافل شوند زمین بازی‌ را از دست خواهند داد.

* اما آنچه شما اجبار می‌نامید از سوی بانک‌ها چندان جدی گرفته نمی‌شود.

دهقان: بانک‌ها در شعار از بانکداری باز استقبال می‌کنند؛ اما در عمل با آن فاصله دارند؛ چون هنوز نگرانی‌های خاصی در حوزه امنیت و کسب و کار وجود دارد و مدل‌های درآمدی‌شان تبیین نشده است. آنها نمی‌دانند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد بر این اساس طبیعی است که با وجود این ابهامات از اینکه اقبال‌شان را به اجرا درآورند، تعلل کنند.

* آقای سلیمانی، شما در بانک مشغول به فعالیت هستید؛ بنابراین بیشتر از دیگران می‌توانید به نگرانی‌های بانک در این رابطه اشاره کنید؛ ولی قبل از بیان این موضوع به محور اول بپردازید.

سلیمانی: بانکداری باز گرایش جدیدی از بانکداری است که در سراسر جهان شکل گرفته و بانک‌های ایرانی نیز خواسته یا ناخواسته به سمت آن در حال حرکت هستند و اگر کسی از این میدان رقابت باز بماند بازار را از دست خواهد داد.

در دنیا و بالاخص اروپا بانکداری باز به عنوان یک سرویس مالی و بخشی از تکنولوژی مالی شناخته می‌شود و بانک‌ها و نهادهای مالی برای این رویکرد به دنبال راهکارهای فنی هستند. API‌ها به عنوان عناصر اصلی این سرویس مالی مبتنی در همه حوزه‌ها ارائه می‌شوند. در حال حاضر درصد بسیاری از بانک‌های اروپایی APIهای بسیاری را در اختیار متقاضیان قرار داده‌اند. اتحادیه اروپا در حوزه بانکداری استانداردPSD2  را برای آن تعیین کرده است.

وزارت خزانه‌داری در انگلستان به عنوان یک مرجع بالادستی، تعهد خود را به ارائۀ استانداردهای باز با استفاده از APIها در صنعت بانکداری آن کشور اعلام کرده و این موضوع را در دستور کار بانک‌ها قرار داده است. در سال 2017 دبیر اقتصاد وزارت خزانه‌داری انگلستان گروه Open Banking Working Group یا OBWG را پایه‌گذاری کرد تا از طریق این گروه یک چارچوب دقیق به علاوه جدول زمان‌بندی اجرای آن طراحی و در دستور کار تمام بازیگران این عرصه قرار گیرد. در ایران شرکت‌هایی همچون توسن، فینوتک و … در این حوزه در سال‌های اخیر فعال بوده‌اند و رویدادهای مختلفی مانند فین استارز که از بزرگ‌ترین رویدادهای استارتاپ مالی در ایران، خاورمیانه و شمال آفریقاست برگزار شده است و مدیران حوزه بانکی به این نتیجه رسیده‌اند که زیرساخت و پلت‌فرمی را آماده کنند و ظرفیت‌های آن را در اختیار فین‌تک‌ها و استارآپ‌ها قرار دهند؛ به این ترتیب دیگر ویترین ارائۀ محصولات و خدمات بانک‌ها صرفاً شعب نخواهند بود و حجم فعالیت و تعداد شعب به مرور کم و کمتر خواهند شد. در چنین صورتی سودآوری بانک‌ها از طریق فین‌تک‌ها و استارتاپ ‌ها خواهد بود. در واقع این درآمدزایی از محل کارمزد  API‌هایی است که در اختیار فین‌تک‌ها و استارتاپ ‌ها قرار خواهد گرفت.

مبحث ایجاد اعتماد بین کاربران و مشتریان نهایی نیز جزو اساسی‌ترین موضوعات این کسب و کار است که با ایجاد زیرساخت‌های امنیتی بسیار منعطف و در عین حال دقیق و مؤثر، امکان‌پذیر است.

رهبری در این حوزه در اروپا تمرکز زیادی روی زیرساخت‌های داده دارد (همانند تأثیر شگرفی که ماهیت جاده و راه‌ها که در قرن اخیر بر اقتصاد داشته است). این در حالی است که در ایران فعالیت‌های مرتبط در ابتدای مسیر حرکت در حوزۀ رگولاتوری قرار دارد.

* بایدهایی که اشاره کردید در ایران تا چه حد محقق شده است؟

سلیمانی: در دنیا موضوع بانکداری باز ، هم از سوی فین‌تک‌ها، هم بانک‌ها و همچنین رگولاتور به صورت نسبتاً هماهنگی پیگیری می‌شود و این مسئله یکدستی و یکپارچگی در کلیات اجرای فرآیند را ایجاد کرده است؛ اما در حال حاضر در ایران نیازمند همسویی بیشتر بازیگران این عرصه هستیم. ایجاد فرهنگ سازمانی متناسب با چنین مدل بانکداری، عموماً از بالا به پایین جاری می‌شود، در حالی که در ایران وضعیت، کمی متفاوت است؛ البته بانک‌ها در ایران کمابیش درگیر این موضوع شده‌اند؛ از جمله در بانک ملت که از 2 سال پیش وارد این عرصه شد و در حال پایه‌ریزی کربنکینگ جدید است و تاکنون بخشی از سرویس‌های آن در تعدادی از شعب عملیاتی شده است. معماری کربنکینگ جدید بانک ملت کاملاً سرویس‌گراست و در نسخه جدید، قصد این را داریم که API‌های متعددی را به فین‌تک‌ها ارائه کنیم؛ همچنین زیرساخت Omni Channel را پیاده‌سازی کرده‌ایم.

همان‌طور که می‌دانید سامانۀ متمرکز (کربنکینگ) بانک ملت ، بومی و توسط شرکت بهسازان ملت طراحی و پیاده‌سازی شده است. API‌هایی که فین‌تک‌ها دنبال آن هستند قطعاً به معماری چابک نیاز دارند؛ اما همان‌طور که عرض کردم یک فرهنگ سازمانی ساخت‌یافته مورد نیاز است که متناسب با چنین رویکرد چابکی باید در تمام لایه‌ها ایجاد شود.

* بانک ملت API را راحت در اختیار فین‌تک‌ها و دیگر متقاضیان می‌گذارد؟

سلیمانی: در حال حاضر زیرساخت Open API بانک ملت فراهم شده است؛ اما طبیعتاً نکات بسیاری در این زمینه وجود دارد؛ اینکه رگولاتور قصد ابلاغ چه مقرراتی را دارد یا اینکه آیا تصمیم دارد روی API کارمزد قرار دهد یا خیر؟ یا اینکه در مورد اطلاعات خصوصی مشتریان دستورالعمل چیست؟ در مواردی دیده شده به دلیل عدم ورودِ به موقع رگولاتور در برخی پروژه‌ها، بانک‌ها ناچار به تکرار در بخشی از اقدامات خود یا برگشت به عقب شده‌اند؛ مثلاً پروژۀ بازارِ متشکل ارزی. امروز نیز هیچ نهاد بالادستی استاندارد مشخصی برای این حوزه تعریف نکرده است. از طرفی اگر بخواهیم API را به همۀ فین‌تک‌ها و استارتاپ ‌ها بدهیم خواسته یا ناخواسته باید سطحی از ریسک‌های مرتبط را بپذیریم؛ واقعیت این است که باید نهادی همچون بانک مرکزی به این حوزه ورود و چارچوب هدفمند و مشخصی برای آن تعریف کنند.

همان‌طور که قبلاً اشاره کردم حوزه امنیت و ریسک نیز قابل چشم‌پوشی نیست، لزوم تعادل مناسب بین امنیت و ریسک برای ارائۀ خدمات از طریق Open API ضروری است. به نظر می‌رسد ما برای پیشروی در این حوزه باید نیم‌نگاهی به عملکرد صنعت بانکداری در دنیا داشته باشیم. منظور من این است که در دنیا حتی ابزارهای آی‌تی هم برای پیاده‌سازی این مدل کسب و کار ی آماده شده‌اند. آنها معماری لازم برای یک مدل بانکداری باز موفق را طراحی کرده‌اند؛ مثلاً امنیت APIها، احراز هویت قوی مشتریان (SCA)، کشف تقلب، گزارش‌های مناسب برای تمام ذی‌نفعان، تجربۀ مشتری و تحلیل ریسک تراکنش (TRA) و … همگی در این معماری دیده شده است. TRA نیز به مانند مباحث امنیتی در این فرآیند، نقش بسیار مهمی بازی می‌کند. فرآیند مدیریت ریسک باید به گونه‌ای باشد که نه تجربۀ مشتری را تحت تأثیر قرار دهد نه هزینه‌ای را بابت نادیده گرفتن مخاطرات دسترسی مستقیم به دادۀ مشتریان به بانک و مشتری نهایی تحمیل کند.

* آقای فرامرزی، لطفاً به محور اول از زاویه خارج از بانک اشاره کنید. به نظرتان  بانکداری باز به عنوان یک پارادایم (الگوی) فکری چقدر در ذهن مدیران نهادینه شده است؟

فرامرزی: مطالعۀ تحلیل ها و گزارش های بین المللی نشان می دهد که سفر اکوسیستم بانکداری در دنیا در سه مرحله تعریف شده است؛
مرحلۀ اول، حالتی است که در آن بانک ها خدمات و محصولات را به صورت درون سازمانی یا به کمک پیمانکاران‌شان تعریف می‌کنند و در اختیار کاربران خود قرار می دهند. این مرحله شامل تحول دیجیتالی نیز می شود که محصولات و کانال هایی مانند موبایل بانک و اینرنت بانک در آن به صورت انحصاری توسط بانک طراحی و ارائه می شود. این مرحله که به صورت انحصاری در اختیار بانک است و می تواند باعث افزایش دیجیتالی شدن بانک شود، همچنان حالتی است که از آن تحت عنوان بانکداری سنتی یاد می شود. مراد از سنتی در این مرحله این است که بانک برای ارائۀ خدمات خود به صورت اختصاصی عمل کرده و وارد پارادایم اقتصاد اشتراکی نشده است.

مرحلۀ دوم، معرف وضعیتی است که بانک، خدمات خود را در بستر بانکداری باز در اختیار موجودیتی به نام نهاد ثالث قرار می دهد و این موجودیت، خدمات و محصولات را به سفر مشتری بانک اضافه می کنند. در این مرحله بانک وارد پارادایم اقتصاد اشتراکی شده است؛ اما اکوسیستمی به معنای جامع حول آن شکل نگرفته است.

مرحلۀ سوم که در دنیا در حال برنامه ریزی است و رویکرد اجرایی ما در همین مرحله است، حالتی است که بانک ایجاد کنندۀ یک اکوسیستم است و در کنار خدمات مالی، رهبری یک ارکستریشن از خدمات غیر مالی را نیز بر عهده می گیرد. این مرحله وضعیتی است که در اصطلاح Bank as a Platform تعاملات مالی و غیر مالی را بین اجزای مختلف اکوسیستم ایجاد و مدیریت می کند؛ ولی به نظرم هنوز در بانکداری سنتی گیر کرده‌ایم. تصور می‌کنیم؛ بانکداری دیجیتال راه‌اندازی کرده‌ایم؛ ولی در واقعیت بانکداری دیجیتال با مفهوم الکترونیک راه‌اندازی شده است که کماکان به open API نمی‌توانیم بیندیشیم.

* آیا اعتقاد دارید یا نمی‌توانید فکر کنید؟

فرامرزی: معتقدم؛ این نوع اعتقادات انتزاعی به وجود می‌آیند؛ به تعبیر دیگر مجبور می‌شویم این‌طور بیندیشیم؛ بنابراین بانک‌ها نیز مجبور شدند این‌طور بیندیشند. شروع آن از حاکمیت است؛ یعنی روزی حاکمیت دستور می‌دهد که بانک‌ها مراکز نوآوری ایجاد کنند؛ بنابراین همه چنین می‌کنند. حاکمیت دستور می‌دهد؛ سند بانکداری اقتصاد دیجیتال منتشر کنند همه یاد بانکداری دیجیتال می‌افتند؛ به تعبیر دیگر این ادبیات سر زبان‌ها می‌افتد؛ البته این کار اتفاق عجیب و بدی نیست. یادگیری همین جا به وجود می‌آید. به نظرم دوره بانکداری دیجیتال و بانکداری باز در ایران دوره آموزش به مدیران را سپری می‌کند که این دوره منجر به تغییر پارادایم می‌شود؛ به تعبیری ذهن مدیران تغییر می‌کند.

* این تعبیر شما مربوط به درون بانک‌هاست؛ ولی جامعه خارج از بانک خیلی پیش‌روتر این ادبیات را دریافته و حتی عملی کرده است.

فرامرزی: دقیقاً فین‌تک‌ها، استارتاپ ‌ها و مشتری‌ها علاقه‌مندند که سرویس را به راحتی و بدون حضور در شعبه دریافت کنند.

* از دو منظر به موضوع نگاه کنید؛ بخش اول مشتریان بانک هستند که از محصولات مختلف بانکی استفاده می‌کنند. بخش دوم صاحبان ایده و محصول که متقاضی API هستند. آیا بانک‌ها ممکن است به بخش اول مشتریان خود بسنده کرده باشند؟

فرامرزی: ما ابری از بانک‌ها و سرویس‌دهنده‌های دیگر همچون گمرک، شهرداری، بیمه، بورس، مالیات و … داریم زیر این ابر هم ابر دیگری از سرویس‌گیرندگان (نهادهای ثالث) قرار دارند زیر این ابر نیز ابر دیگری قرار دارد که بنا به مدل کسب و کار ی سرویس‌دهندگان می توانند B2B یا B2C باشند و اصلاً موضوع بحث من نیست. اصلاً موضوع بحث من نیست؛ اگر یک نهاد ثالث به عنوان سرویس گیرنده بخواهد API بگیرد باید یک رابط یا آشنا در بانک اول داشته باشد؛ چون بانکداری باز در هیچ یک از بانک‌های ایران واحد متولی به این نام ندارد؛ بعضی از بانک‌ها نام آن را بانکداری شرکتی ، بعضی بانکداری شخصی و بعضی دیگر بانکداری تجاری گذاشته‌اند و برخی هم آن را به آی‌تی سپرده‌اند که اتفاقاً آی‌تی در این مسئله دخیل نیست؛ چرا که مفهوم بانکداری باز بیشتر از جنس مدل کسب و کاری است و فناوری اطلاعات نقش فنی و اجرایی بر عهده دارد.

در نتیجه یک متقاضی API با استفاده از یک رابط یا آشنا می‌تواند به بانک بر‌سد و با آشنای دیگر، آن بانک را قانع کند که به او API بدهند. اما این قضیه چندین ماه طول می‌کشد. بعد از پایان کار آن فرد به دلیل نیاز بازار و توسعۀ محصول خود به این نتیجه می رسد که یک بانک و یک سرویس کافی نیست؛ بنابراین مرتب سراغ بانک‌های دیگر می‌رود در این حالت دو اتفاق مهم می‌افتد؛ اول اینکه مهم‌ترین ابزار زنده ماندنش را که زمان است از دست می‌دهد. دوم اینکه اگر هم موفق شود و زمان را از دست ندهد با انبوهی از مدل‌های مختلف API و روال های متنوع مواجه می‌شود و یک تصویر وحشتناکی برای او شکل می‌گیرد. اینجاست که پلت‌فرم‌ها به میان می‌آیند و نقش تسهیل گری شکل می‌گیرد تا به او API دهند؛ بنابراین این کسب و کار ها هستند که بانک‌ها و مؤسسات دیگر را مجبور به ارائۀ API می‌کنند.
به نظر می‌رسد؛ مدیران بانکی شاید به دلیل الزامات حاکمیتی قائل به این هستند؛ ولی بدنه دچار مشکل است؛ به ویژه بانک‌های خصوصی چون کماکان سنتی فکر می‌کنند.

* من تصور می‌کردم کاملاً برعکس است و دولتی‌ها سنتی‌تر می‌اندیشند.

فرامرزی: هر دو مدل وجود دارد. مدیرعامل و هیئت مدیره نمی‌توانند با آن موافقت نکنند؛ چون دولت تأکید می‌کند که باید امکان دسترسی را فراهم کنند.
مدیریت بانکداری باز ، شامل چندین فرایند است که از میان این فرایندها چند بخش آن عذاب‌آور است از جمله انطباق با قوانین، مدیریت ریسک و مدیریت امنیت که این دو بخش آخر وحشتناک هستند.

ابزاری که امروز به عنوان مانع برای حرکت صحیح از آن استفاده می‌شود بخش مدیریت ریسک و مدیریت امنیت در بانک‌هاست. ذات بانکداری باز توجه و حرکت به سمتی است که در آن رویکرد Closeness جای خود را به رویکرد Openness می دهد. این رویکرد از وضعیت کاملاً بسته تا وضعیت کاملاً باز یک طیف را تشکیل می دهد و در هر قسمت از این طیف میزان مالکیت، کنترل، ریسک و امنیت و نوآوری حالت های متعددی را دربر می گیرد؛ بنابراین ممکن است بعضی معتقد باشند که ما قرار گرفتن در نقطه ای از این طیف را قبول داریم که همه چیز به صورت کاملاً باز باشد و در عمل وقتی نظر بخش امنیت و ریسک منفی باشد در نتیجه فرایند در همان‌جا متوقف می‌شود به همین دلیل می‌بینیم که در بانک‌های بزرگ و کوچک هیچ اتفاقی نمی‌افتد. در صورتی که ما در جانمایی خودمان در طول طیف مطرح‌شده، تمامی دغدغه های اکوسیستم بانکی و پرداخت را برای تمام اجزای ذی‌نفع در نظر می گیریم و اتفاقاً مقولۀ تطبیق پذیری با رگولاتوری را نیز با توجه ویژه دنبال می کنیم.

* آقای احمدی‌پویا، لطفاً از زاویه دید کسب و کاری که به API و تعامل مداوم با بانک‌ها نیاز دارد به این موضوع بپردازید؟

احمدی پویا: امروز با وجودی که بانکداری دیجیتال به عنوان دغدغۀ اصلی نظام بانکداری بین-الملل مطرح است؛ اما هنوز نظام بانکداری ما با تفکری سنتی اداره می شود و اوج مدرنیته را در ابزار الکترونیکی‌ای مانند خودپرداز، وب سایت و اپلیکشن موبایلی می دانند؛ در واقع بانک های ما وارد مبحثی شده اند که به بدیهیات و اصول آن باور ندارند.

من نیز مانند آقای فرامرزی، معتقدم ذات API نا امن است و سعی می‌شود با راهکارهایی ریسک آن کاهش یابد. نکته مهم این است که بانک‌ها فقط سراغ راهکارها و راه‌حل‌هایی می‌روند که اصلاً ریسک ندارند؛ چون اعتقادی به ریسک ندارند؛ بنابراین الزامی به نوآوری ندارند؛ در صورتی که ذات تجارت و کسب و کار ، ریسک است و اگر نخواهیم ریسک بپذیریم، کسب و کار توسعه نمی یابد. حد بالای امنیت این است که هیچ اقدامی انجام ندهیم؛ وقتی نامۀ درخواست اخذ API سراغ اداره امنیت بانک می‌رود با همین استدلال و به دلیل ریسک ارائۀ سرویس، درخواست متوقف می‌شود؛ بنابراین بانک باید بپذیرد که الزام توسعۀ کسب و کار و نوآوری، پذیرش حداقل بخشی از ریسک است.

* چند درصد این موضوع را پذیرفته‌اند؟

احمدی پویا: به نظرم درصد بسیار کمی از بانک ها آن را می‌پذیرند؛ البته در سخنرانی ها، همایش ها و پنل ها همه می‌پذیرند؛ اما وقتی به مرحله اجرا می‌رسد، کافی است که کارشناس امنیت به آنها بگوید که مورد تأیید نیست، دیگر هیچ مدیر بانکی ریسک نمی پذیرد و کار متوقف می شود. بارها در عمل دیده‌ام که همه عزیزان و بزرگواران می‌گویند موافق هستیم؛ اما وقتی امنیت نظر می‌دهد هیچ کس امکان ندارد روی نظر مدیر امنیت نظر بدهد.

دومین موضوعی که در حوزه بانکداری باز وجود دارد مسئله حقوقی است. مالک دیتا کیست؟ من حساب بانکی در بانک X دارم و می‌خواهم به شرکت y اجازه دهم که دیتای من را داشته باشد. آیا من که مالک حساب هستم، این حق را دارم یا نه؟ بانک می‌گوید؛ مالک حساب، شما هستید؛ اما وقتی بحث دیتا مطرح می‌شود، می‌گوید؛ مالک دیتا بانک است و بانک این اجازه را نمی‌دهد.

از سوی دیگر، طبق الزامات PSD2 در حوزۀ بانکداری باز ، همۀ بانک های اروپایی از سال 2019 موظف شدند که سرویس های بانکداری باز را در اختیار فین‌تک ها بگذارند و با لحاظ الزامات، اجازه دسترسی به بخشی از دیتاها را بدهند که بر این اساس موجودیت‌های جدیدی در اکوسیستم پرداخت ایجاد شده است؛ اما در ایران هنوز با این مباحث مشکل داریم.

چالش سوم، مدل کسب و کار است. هنگامی که بانک‌ها می‌خواهند سرویس دسترسی باز ارائه دهند، احساس می‌کنند ریسک بزرگی را پذیرفته‌اند و چنان مدل کسب و کار یِ پیچیده‌ای ارائه می‌کنند که در عمل شرکت فین‌تک نمی‌تواند آن را بپذیرد و از توان شرکت های نوپا خارج است.

نکتI چهارم اینکه در نهایت راهکار فنی پیشنهادی بانک، به گونه ای است که تجربۀ آن برای مشتری بسیار دشوار است و مشتری نمی‌پسندد و علاقه ای به بهره گیری از آن ندارد؛ به تعبیر دیگر تجربه کاربری برای مشتری ساخته می شود که برای مشتری جذاب و لذت بخش نیست؛ بنابراین مشتری ترجیح می دهد از سرویس ارائه‌شده توسط بانک استفاده کند و چرا به سراغ فین‌تک برود که همان سرویس را با روشی دشوار و تجربۀ مشتری نامطلوب به او ارائه می دهد. تمام هنر فین‌تک ها این است که با استفاده از سرویس های پایه در بانکداری باز، محصولات و سرویس هایی خلق کنند که تجربۀ مشتری مطلوبی داشته باشد و مشتری برای بهره گیری از آن کارمزد بدهد؛ با این مدل کسب و کاری که مبتنی بر اخذ کارمزد از مشتری است و نه سهم خواهی از کارمزدهای شتابی و شاپرکی. این مدل کسب و کار، پایدار است و فین‌تک می تواند با ارتقاء تجربۀ مشتری و بازاریابی به سهم بازار قابل قبولی دست پیدا کند.

* همI بانک‌ها مراکز نوآوری و شتاب ‌دهنده شکل داده‌اند تا ریسک‌ها را به بهترین شکل ممکن مرتفع کنند. لطفاً بیشتر به نقش این مراکز اشاره کنید.

دهقان: قبل از پاسخ به این سؤال باید تأکید کنم که مدیریت ریسک با حذف ریسک متفاوت است. ما از بانک‌ها صحبت می‌کنیم در حالی که نقش رگولاتور مشخص نیست و با فضای مبهمی روبه‌روست. از یک طرف سند بانکداری دیجیتال از وزارت امور اقتصادی و دارایی به بانک‌ها به عنوان یک الزام ابلاغ می‌شود تا بانک‌ها در مورد آن برنامه‌ریزی کنند که قطعاً یکی از عناصر آن استاندارد بانکداری باز است؛ از طرف دیگر معاونت فناوری‌های نوینِ بانک مرکزی با رویکردی که دارد علاقه‌مند است نظام  بانکی را به سمت دنیای بانکداری دیجیتال سوق دهد که این نظام تا حد زیادی از عناصر آن بی‌بهره است. این در حالی است که بانک مرکزی API کربنکینگ خود را به روی ارگان‌های دولتی باز کرده است.

احمدی پویا: این ایجاد شفافیت در ارائۀ دیتا مطابق با مصوبۀ مجلس شورای اسلامی انجام شده است وگرنه ادارات دولتی چنین رویکردی را نمی پذیرفتند.

دهقان: همین‌طور است. حساب ارگان‌های دولتی باید منتقل شود و برای انتقال به سرویس نیاز است. امروز ارگان‌های دولتی از بانک‌های تجاری، سرویس‌های نسبتاً پیشرفته‌ای دریافت می‌کنند و نمی‌توان آنها را محروم کرد؛ بلکه باید به همین روش‌ها به سمت بانکداری مجازی و بانکداری باز حرکت کرد که تقریباً امروز به سمت آن حرکت می‌شود. ارگان‌هایی که مشتری بانک مرکزی هستند به سمتی می‌روند که خودشان سرویس‌های‌شان را هدایت کنند؛ وقتی بانک مرکزی API را به روی ارگان‌های دولتی باز می‌کند به نظرم مدیریت ریسک آن انجام شده است، بانک‌ها هم باید این مسئله را سرلوحۀ کار خود قرار دهند.

نکته‌ای که در مورد شتاب ‌دهنده‌ها و مواردی از این دست اشاره شد بسیار مهم است. فشار مشتریِ کسب و کار باعث شده است تا فین‌تک‌ها در بازار خدمات بانکی حضور یابند. طبیعتاً استارتاپ ‌ها هم نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند و می‌توانند توانمندی‌های ویژه‌ای را به حوزه بانکداری کشور اضافه کنند.

* با وجود تعداد کثیری مرکز نوآوری و شتاب ‌دهنده اما بانک‌ها هنوز نپذیرفته‌اند که به کسب و کار های مالی، API بدهند؛ یعنی عملاً وارد فاز بانکداری باز نشده‌ایم. برای من این تضاد جای سؤال است که نقش مراکز نوآوری و شتاب ‌دهنده‌ها چیست؟ آیا می‌توانیم این  نهادها را فانتزی و فرمایشی بدانیم؟

دهقان: در حال حاضر چهار الی پنج مسیر بانکداری باز وجود دارد و استقبال بانک‌ها و شرکت‌ها از آنها خوب بوده است. اینکه بانک‌ها APIهای غنی‌شده‌ای را ‌در اختیارشان قرار نمی‌دهند و به این ترتیب سرویس‌ها محدود می‌شوند، حرف درستی است؛ اما با این وجود کسب و کار های زیادی در این حوزه راه‌اندازی شده‌اند که درآمدهای هنگفتی را هم از بانک و هم از کسب و کار های دیگر به دست می‌آورند.

* آقای سلیمانی، مباحث گوناگونی مطرح شد؛ یکی از مباحث این بود که بانک‌ها عملاً هنوز وارد فاز بانکداری باز نشده‌اند؛ اما شتاب ‌دهنده‌ها و مراکز نوآوری متعددی تشکیل شده‌اند؛ آیا این اسراف است یا اجباری پشت آن وجود دارد؟

سلیمانی: صحبت‌هایم را در این قسمت به سه بخش تقسیم می‌کنم؛ اول اینکه در بانک‌ها باید چه اتفاقی بیفتد؟ دومین بخش پر رنگ بودن نقش رگولاتور است و دیگر اینکه باید مشخص شود سکوهایی همچون فرابوم و شاهین در کجا نقش‌آفرینی ‌کنند؟ در مورد دستۀ اول باید بگویم که در حال حاضر شاهد هستیم که به ندرت بانکی را می‌بینیم که در ساختار سازمانی‌اش تغییراتی در راستای توسعۀ بانکداری باز ایجاد کرده باشد؛ به همین دلیل پیشنهاد ایجاد کمیته بانکداری باز را در بانک ملت مطرح کردیم. ما در بانک ملت به دنبال ایجاد برون‌رفت از موانعی هستیم که پیش‌تر عنوان کردم، مواردی از قبیل فرهنگ سازمانی یکپارچه، امنیت و ریسک جامع و مانع و همچنین هم‌راستایی با رگولاتوری برای جلوگیری از دوباره‌کاری و اتلاف هزینه‌های داخلی و تحمیل هزینه به مشتریان نهایی از مهم‌ترین مواردی است که در دستور کار قرار دارد.
همان‌طور که می‌دانیم بانک‌ها با به وجود آمدن یک ساختار جدید در تفکر صنعت بانکی، ساختار سازمانی مرتبط را در این زمینه ایجاد می‌کنند، به عبارت دیگر ساختار سازمانی باید هم‌راستا با استراتژی‌های سازمان مربوطه باشد. این روش در مورد بانکداری باز نیز باید صدق کند؛ اما در ساختار بانک‌ها هنوز تشکیلاتی به عنوان بانکداری باز یا نام‌های مشابه مشاهده نمی‌شود.
معتقدم؛ این کمیته صرفاً نباید در حوزۀ فناوری اطلاعات متمرکز تشکیل شود؛ بلکه باید شامل نمایندگان کسب و کار ، حقوقی و مالی باشد و از ادارات مختلف به ویژه از امنیت و ریسک باید در این کمیته نماینده داشته باشند و خود را دخیل بدانند.

* قبل از بیان بخش سوم صحبت‌های‌تان مایلم روی اصلاح ساختار تشکیلاتی بانک‌ها در راستای توسعۀ بانکداری باز بیشتر بحث کنیم. آقای سلیمانی، چگونه می‌توان ساختار ویژه‌ای در بانک‌ها به وجود آورد؟

سلیمانی: گاهی جمله «وجود ندارد» را به عنوان اعتراض مطرح می‌کنیم و گاهی به عنوان یک واقعیت. به نظر من ساختار سازمانی در بانک‌ها وجود ندارد و چیز عجیبی هم نیست؛ چون در حال ساخته شدن است؛ اما اشتباه اینجاست که این ساختار را در آی‌تی بسازیم. اساساً موضوع، در بانکداری باز ، فرآیندی و کمتر آی‌تی است؛ به تعبیر دیگر مسئله‌ای که باید در بانک‌ها با آن کنار بیاییم این است که فرآیندها را با open API یکنواخت کنیم.

* آیا الزاماً این فرایند به یک کمیته نیاز دارد.

سلیمانی: بله به یک کمیته قاطع، تصمیم‌گیر و برش‌دار با اجزای مختلف نیاز دارد که یکی از اجزای اصلی آن سازمان‌ها و روش‌ها یا سیستم‌ها و روش‌هاست که فرآیندها را می‌نویسد. امنیت، ریسک، آی‌تی، گروه‌های مشتریان و … نیز اجزای دیگر هستند.

* آیا می‌توان چنین نتیجه گرفت که بانک‌ها به جای اینکه ساختار ایجاد کنند با ایجاد مراکز نوآوری عملاً مسئله را پنهان کرده‌اند؟

فرامرزی: بعضی از اقدامات صرفاً با هدف انجام تکالیف انجام شده‌‌اند؛ البته این هم بد نیست به هر حال وقتی قانون‌گذار یا حاکمیت، شما را مجبور به کاری می‌کند؛ یعنی خودتان به این نتیجه نرسیده‌اید و شما را مجبور می‌کنیم که آن را انجام دهید و یک سال بعد سراغ‌تان می‌آید تا خروجی کارتان را ببیند؛ بنابراین نباید اینها را مرتبط با یکدیگر در نظر گرفت؛ مثلاً مراکز نوآوری انتزاعی به وجود آمدند.
امروز بانک‌ها معتقدند که باید سامانه‌ها را خودمان بنویسیم که از منظر مراحل شکل‌گیری اکوسیستم بانکداری، همان مرحلۀ اول و سنتی است ولو اینکه دیجیتالی باشد؛ به بیان دیگر بانک دگردیسی مالکیت و حاکمیت را نمی‌پذیرد و کماکان اصرار دارد همۀ کانال‌ها در مالکیت خودش باشد. این رویکرد چیز عجیب و غریبی نیست؛ اما نکته بسیار مهم که در بعضی بانک ها حل شده است و برای آن فرایند وجود دارد؛ ولی در بعضی دیگر مشاهده یا تجربه نمی شود، «مدیریت ریسک» است. چرا لایه میانی نمی‌تواند تصمیم‌گیری کند و می‌گوید باید رگولاتور بالای سر من باشد؟ چون نمی‌تواند ریسک کند. اساس نوآوری Open Innovationها است و اساس Open Innovation حداقل با رگولاتور ساختار موازی ندارد؛ تعبیر دیگر آن این است که باید صبر کنیم تا رگولاتور تصمیم بگیرد. همیشه نوآوری از مقررات، پیش‌روتر است و تجربۀ جهانی هم این موضوع را به صورت کامل تأیید می کند؛ به همین دلیل در مستندات جدید از مقررات چیزی نمی‌گوید؛ بلکه از کلمه انطباق یا Compliance استفاده می‌کند؛ به تعبیر دیگر قانون وجود دارد و شما باید خود را با آن منطبق کنید؛ یعنی در جاهایی باید ریسک را بپذیرید.

* برای پذیرفتن ریسک باید چه اقداماتی انجام داد؟

فرامرزی: باید اندازه مدیریت ریسک تعریف شود؛ مثلاً من برای پنج هزار تومان به دادگاه احضار نشوم؛ چون مدیریت ریسک تعریف نشده است نحوۀ برخورد با مبلغ پنج هزار تومانی با 10 میلیارد تومانی برابر است. چطور باید انتظار داشت کارمند بانک API باز را در اختیارم بگذارد و پای همه آسیب‌های آن بایستد. مشتری مدعی است که من مالک دیتای خود هستم شما چه‌کاره هستید که نمی‌گذارید دیتای من در اختیار فلان شرکت قرار گیرد؟ مشتری درست می‌گوید؛ اما اگر اتفاقی برای داده‌اش بیفتد، از بانک شکایت می‌کند؛ چون مدیریت ریسک، تنظیم‌شده نیست. بر همین اساس  بانک‌ها به ویژه بانک‌های بزرگ می‌گویند تا قانون‌گذار، مقرراتِ مشخص ابلاغ نکند ما کاری انجام نمی‌دهیم با اینکه این وظیفه را بر عهدۀ امنیت قرار داده‌اند؛ اما امنیت هم نمی‌تواند تصمیم بگیرد و در رابطه با چیزی که نمی تواند تصمیم بگیرد، آن را رد می کند و این ضربۀ جدی به رشد اکوسیستم و توسعۀ کسب و کار ها می زند.

* یعنی باید کسی باشد که مسئولیت را بر عهده بگیرد؟

فرامرزی: بحث مدیریت ریسک کلان تر از این است که یک شخص یا یک طرف مسئولیت آن را بپذیرد. زمانی که صحبت از ریسک می شود اولاً باید میزان آن و اینکه چه مخاطراتی را می تواند ایجاد کند، مشخص شود؛ اما مسئلۀ مهم تر مدیریت ریسک و پذیرش آن در سطحی است که برای بازیگران اکوسیستم بانکداری باز معقول باشد؛ یعنی ذی‌نفعان چنین صنعتی که شامل بانک، پلت‌فرم بانکداری باز ، نهادهای ثالث و مشتریان نهایی هستند، از منظر ریسک و مدیریت آن نیاز به تحلیل و کار کارشناسی دارد.

* آقای احمدی‌پویا به نظر شما شکل‌گیری تشکیلات مرتبط با بانکداری باز در بانک‌ها چقدر ضروری است؟

احمدی پویا: نکته‌ای که خیلی مهم است و دوستان به آن اشاره کردند اینکه به اشتباه مدیریت این ساختار بر عهدۀ بخش آی‌تی بانک‌ها قرار می گیرد. در حالی که باید مسئولیت مدیریت حوزۀ بانکداری باز ، بر عهده کارگروهی مشتمل بر بخش های مختلف نظیر ریسک، امنیت، توسعۀ کسب و کار ، سازمان‌روش‌ها و حتی آی تی بانک باشد؛ مثلاً اولین چیزی که در بانکداری باز لازم است، احراز هویت است. فرآیند احراز هویت، فرآیندی است که ادارات سازمان‌روش‌ها، ریسک و امنیت درگیر آن هستند و دغدغه بانک این است که کسی که احراز هویت نشده به اطلاعات مشتریان دسترسی پیدا نکند؛ بنابراین اینجا فقط نظر ادارۀ انفورماتیک بانک مطرح نیست؛ بلکه باید نظر سایر بخش های بانک نظیر ادارۀ سازمان و ‌روش ها اخذ شود؛ یعنی بانک باید آسوده باشد که می‌تواند از روش‌های غیر حضوری و روش‌های مبتنی بر بستر دیجیتال و فضای مجازی استفاده کند.

اخیراً ما با یک شرکت خارجی جلسه‌ای برگزار کردیم و آنها بیان می‌کردند که همۀ بانک های اروپایی بر اساس الزامات PSD2 دنبال اخذ سرویس‌های احراز هویت دیجیتال نظیر سرویس های مبتنی بر تشخیص چهره هستند؛ بنابراین بر اساس روند بانکداری بین المللی، باید اکوسیستم بانکداری ایران هم به دنبال احراز هویت غیر حضوری برود و مشتری بتواند بدون اینکه در شعبه حضور داشته باشد، حساب بانکی باز کند. حال تصور کنید که بانک‌های ایران به صورت غیر حضوری حساب باز کنند این موضوع برای بانک‌ها همچون سیب ممنوعه است که کسی در شعبه احراز هویت نشود؛ بنابراین مهم است در ابتدا روش‌ها و فرایندهای کسب و کار ی بانک برای بانکداری باز به روزرسانی شود؛ سپس به دنبال پیاده سازی فنی باشد.

از سوی دیگر، بحث آنالیز کسب و کار و مدل درآمدی سرویس ها باید توسط بخش کسب و کار ی بانک شفاف و اعلام شود. به یک تجربه شخصی اشاره کنم و آن اینکه قصد داشتیم سرویسی از یک بانک دریافت کنیم، مدیر بانک گفت که این سرویس باعث خروج نقدینگی از بانک ما می‌شود؛ اگر واحد کسب و کار ی بانک دقیق آنالیز می کرد، منافع و ریسک های بانک مشخص می شد و فرصت-های توسعۀ کسب و کار ی از بین نمی رفت. حتماً باید یک تحلیل‌گر کسب و کار در آن کمیته حضور داشته باشد تا آنالیز کند که آیا پیشنهادهای تجاری مختلف برای بانک سود دارند؟ اگر منفعت ندارند، آن سرویس را ارائه ندهند.
نکته دیگر اینکه کمیته ریسک باید حوزه‌های خود را مشخص کند؛ مثلاً یک بانک بزرگ در پاسخ به درخواست مستندات سرویس API اعلام کردند که نمی‌توانیم در اختیارتان بگذاریم و باید از امنیت مجوز بگیریم؛ در حالی که یک بانک همۀ مستندات بانکداری باز خود را روی اینترنت و بوم خود گذاشته است؛ همچنین شهرداری تهران سرویس‌های بسیار حساسی را روی اینترنت ارائه کرده است.

* برداشت من این است که وضع موجود برای بانک‌ها نگران‌کننده است. برای اینکه بانک بتواند به عنوان یک اکوسیستم با سرعت بیشتری به سمت پیاده‌سازی دقیق‌تر بانکداری باز برود باید چه اقداماتی انجام دهد؟

دهقان: تقریباً همه دوستان با نظرات یکدیگر موافق هستند؛ امتیازات، الزامات و چالش‌های بانکداری باز مطرح شد و باید برای برطرف کردن این چالش‌ها تلاش کرد.

* لطفاً اولویت‌بندی کنید.

دهقان: به نظرم اولین اقدامی که باید صورت گیرد تغییر مدل کسب و کار است. بانک‌ها باید به جمع‌بندی برسند که مسیر جدید، نفع بیشتری برای آنها دارد.
دومین بحث، ریسک و امنیت اطلاعات است که باید مدنظر داشته باشند؛ البته یک سری الزامات حقوقی هم که دوستان به آن اشاره کردند باید در نظر گرفته شود. حتی جای سازمان‌های بیمه‌گر در مورد فرآیندهای بانکی خالی است که می‌توانند مدیریت ریسک بهتری در اینجا داشته باشند در واقع اگر بیمه‌ها وارد شوند، می‌توانند دغدغه حقوقی بانک‌ها و به طور کلی ابعاد مختلفی را پوشش دهند و درآمدی هم برای خود کسب کنند. به این ترتیب ریسکی هم به مشتری نهایی منتقل نمی‌شود.
اما موضوع سوم نقش بانک مرکزی به عنوان قانون‌گذار بسیار مهم است. تسهیل‌کنندگی در فرآیندهای بانک‌ها و تعیین نقش فین‌تک‌ها در اکوسیستم بانکی کشور یکی از وظایف مهم بانک‌ مرکزی است و این نهاد می‌تواند به بانک‌هایی که چنین سرویس‌هایی ارائه و در این حوزه فعالیت می‌کنند، تسهیلاتی بدهد و به این ترتیب بانک مرکزی، ریسک بانک‌ها را در این فضا کاهش می‌دهد.
از طرف دیگر می‌بینیم که دولت به شدت دنبال توسعۀ کسب و کار های مالی و استارتاپ ی است و به عقیدۀ من این اراده واقعی است. شاید در عمل با مشکلاتی مواجه باشد؛ اما معاونت فناوریِ نهاد ریاست جمهوری به شدت به دنبال توسعه کسب و کار ‌ها به ویژه کسب و کار های نوپا و استارتاپ ‌ها از طریق مراکز نوآوری است و این یعنی اینکه با توسعۀ بانکداری باز ، کسب و کار های بسیاری امکان شکل‌گیری پیدا می‌کنند.
صرف نظر از چالش‌های مالی، در کشور از بابت تکنولوژی کمترین مشکل را داریم، در حالی که فرآیندهای کاری بر ارائۀ تکنولوژی‌، ارجح هستند. به نظرم در این فرآیندها ابزارهای تسهیل‌شده‌ می‌توانند توسعه یابند و بانک‌ها بالطبع سرعت بهتری حتی در دادن API‌ها خواهند داشت.
کربنکینگ به معنای عام در ایران یک معنای انتزاعی است و سختی‌های خاص خود را دارد و دادن یک سری API‌های تسهیل‌شده بسیار سخت و پیچیده است و این دقیقاً همان کاری است که بوم‌های بانکداری باز انجام می‌دهند.

* آقای سلیمانی بحث سوم شما از بخش قبل باقی مانده است؛ لطفاً به آنها اشاره کنید.

سلیمانی: معتقدم باید در داخل بانک‌ها تغییراتی ایجاد شود. واقعیت امر این است که ضرورت بانکداری باز برای همه مشخص شده است و یک بانک با سرعت بیشتر و دیگری با سرعت کمتر به سوی آن حرکت می‌کنند. تغییر زیرساخت‌های بانکداری به منظور رسیدن به استانداردهای باز به راحتی امکان‌پذیر نیست و نمی‌توان یک سیستم کربنکینگ را با یک سیستم حوزۀ مالی یا حوزۀ لجستیک یکسان دید، به هر حال این زیرساخت‌ها باید آماده و قابل بهره‌برداری شوند.
معتقدم؛ اگر سهم درصد هر یک از بازیگران برای APIهایی که ارائه می‌شود مشخص شود اثرگذاری بیشتری در کل فرایند، ایجاد خواهد شد و بانک‌ها سریع‌تر به سمت بانکداری باز حرکت خواهند کرد.
علاوه بر ارائۀ سرویس‌ها در قالب Open API از طریق بسترهای آماده‌شده توسط بانک‌ها، تنوع API‌های ارائه‌شده در بسترهای متنوع بانکی، فرصت تجاری در اختیار سایر بازیگران مانند فرابوم و … قرار می‌دهد که یکسان‌سازی استفاده از APIهای ارائه‌شده توسط بانک‌ها را در قالب بوم خود ایجاد می‌کنند.

* آقای فرامرزی، لطفاً در جمع‌بندی‌تان به نقش بوم‌ها برای بهبود فضا اشاره کنید؟

فرامرزی: به GDP انگلستان در سال گذشته یک میلیارد پوند فقط به دلیل حرکت در عرصۀ بانکداری باز افزوده شد و پیش بینی می شود تا سال 2022 ارزش بانکداری باز در این کشور چهار برابر شود و به عدد 7.2 میلیار پوند برسد؛ در نتیجه این مسئله نشان می‌دهد که بانکداری باز ، یک باید است؛ چون سبب می‌شود یک سری کسب و کار نهان که زیر سایۀ بانک‌ها امکان عرض اندام نداشتند زاده شوند و بهتر عمل کنند.
در پاسخ آقای سلیمانی باید بگویم که یکی از مباحث ما در سطح ایران و یکی از مباحث‌مان در سطح جهان همین است. مقررات در دنیا می‌گوید؛ من به اندازۀ کافی کارهایم را انجام داده‌ام و انجام هم می‌دهم و اساساً وقتی به جای فین‌تک صحبت می‌کنید؛ یعنی فناوری مالی که با پول طرف است؛ بنابراین قوانین در همه جای دنیا سخت‌گیرانه است و کسی که می‌خواهد امکانات و سرویس دهد ریسک خود را با این قوانین منطبق می‌کند. همیشه مقررات در حال رشد هستند؛ ولی از نوآوری عقب‌ترند. در ایران هم به همین شکل است.
به نظرم بانک‌های بزرگ که تصمیم‌گیری در آنها بسیار دشوار است صبر می‌کنند قانون‌گذار برای آنها تصمیم بگیرد؛ بنابراین در بازار بانکداری باز عقب می‌افتند و اساساً شاید نباید به سراغ بانکداری باز به مفهومی که دربارۀ آن صحبت کردیم، بروند؛ اما چون مشتری خواهان است چیز عجیب و غریبی ایجاد می‌شود و سرویس‌ها به صورت حداقلی ارائه می‌شوند در این صورت چیزی به نام حاکمیت زاده می‌شود که رقیب بازار خصوصی پلت‌فرم‌هاست؛ به تعبیر دیگر حاکمیت، سامانه‌ای ایجاد می‌کند و می‌خواهد که از او سرویس دریافت کنند. نکته‌ای که در اینجا باید به آن اشاره کنم این است که حاکمیت نباید در این بازار شروع به رقابت کند.
به این ترتیب، بانک‌های بزرگ دچار مشکل هستند؛ چون باید صبر کنند تا قانو‌ن‌گذار برای آنها تصمیم بگیرد و اگر بانک بزرگی این مسیر را بشکند به سرعت جلو خواهد رفت.

* اصلی وجود دارد و آن اینکه ریسک را در خود نگه ندارید. بانک‌های بزرگ باید به این اصل توجه کنند و ریسک خود را به ساختارهای خارج از خود منتقل کنند.

فرامرزی: مهم‌تر اینکه ریسک را اندازه‌گیری کنند. مدیریت ریسک یعنی برآورد اینکه چه از دست می‌دهید و چه چیزی به دست می‌آورید.

* لطفاً به راهکارها اشاره کنید؛ مثلاً وقتی احساس ریسک می‌کنید، ساختارهایی وجود دارد که می‌توانید آنها را منتقل کنید.

فرامرزی: من هم به عنوان پلت‌فرم بانکداری باز یک نقطه ریسک هستم. بانک مالکیت و دیتای مشتری را می‌خواهد. دوستان به نکتۀ خوبی اشاره کردند؛ اگر این قسمت قانون‌مند شود احراز هویت، در بزرگی را باز خواهد کرد. احراز هویت، مانع بسیاری از کارهاست؛ بنابراین به نظرم این نکته بسیار مهم است که بانک‌ها دنبال راهکاری نباشند که ریسک را به چه کسی منتقل کنند.

* مثلاً بانک ملی با بوم مشارکت کرد؛ اما آیا نمی‌تواند اعتماد کند؟

فرامرزی: شراکت و سرمایه‌گذاری و بانکداری موضوعات کاملاً متفاوتی از یکدیگر هستند. حتماً در این شکل از مشارکت، تعامل به صورت بهتری انجام می شود؛ اما یک شرایط دوگانه در همین رابطۀ مشارکت نیز وجود دارد. زمانی که من به عنوان مدیرعامل یک پلت‌فرم بانکداری باز در رابطه با ایجاد اکوسیستم و توسعۀ شرکت ایفای نقش می کنم و سعی در تسهیل‌سازی ارائۀ خدمات از سمت سرویس دهندگان به سرویس گیرندگان (کسب و کارها) را برنامه‌ریزی و هدایت می کنم، در برخورد با موانع و دست اندازها معترض هستم؛ اما در طرف دیگر میز هم یک بانک نشسته است که چون اندازۀ ریسک مشخص نیست، ممکن است؛ اگر خودم آن طرف میز نشسته بودم، مقاومت هایی را از خودم نشان می دادم؛ بنابراین تحت شرایطی که رگولاتوری در این صنعت وجود ندارد و چرخ-دنده های اجزای این اکوسیستم هنوز کامل به هم گیر نکرده است، تعریف حوزۀ ریسک و میزان آن و از همه مهم‌تر مدیریت ریسک، مقوله¬ای است که باید در مورد آن بحث و گفت‌وگو شود و به یک تعامل سازنده رسید. برآورد میزان ریسک و مدیریت آن، تعامل بین یک پلت‌فرم بانکداری باز و بانک را در غیاب رگولاتور، بهبود می¬دهد. ما در زمینه تکنولوژی و درخواست در حوزه مشتریان خیلی جلو هستیم؛ اما در بخش  پلت‌فرم‌ها و انتقال API از سمت سرویس دهنده به سرویس گیرنده، چندان امکان‌پذیر نیست. ما هنر دیگری هم داریم و آن اینکه API‌ها را با یکدیگر ترکیب و به محصول تبدیل می‌کنیم؛ مثل بازار متشکل ارزی .
بازار متشکل ارزی با ترکیب سه API ساده استعلام تراکنش، انتقال وجه و گزارش صورت-حساب، ایجاد شد؛ بنابراین می‌توان از ترکیب API شهرداری و بانک ایکس برای یک مشتری خاص یک محصول ایجاد کرد. امروز Open Innovation در بحث سامانه‌های یکپارچه به شدت انقلاب به راه انداخته است.
هنر بوم‌ها را صرفاً در تجمیع و انتقال API نبینید. به نظرم اینها در ترکیب API و تولید محصولات جدید می‌توانند نقش بسیاری داشته باشند.
نکتۀ دیگری که در مورد آن در وزارت اقتصاد صحبت شد تشکیل سندباکس ملی است. امروز استارتاپ ‌ها امان‌نامه می‌خواهند، می‌گویند؛ شش ماه بعد از روزی که شروع به کار کردیم به ما فرصت دهید؛ همان‌طور که می‌دانید ذات استارتاپ با سعی و خطا و تجربه عجین است؛ چون در مواردی طراحان آن با قوانین آشنا نیستند و می‌تواند هزاران اتفاق بیفتد. این نکته هم در حوزۀ بانکداری باز بسیار اهمیت دارد.

احمدی پویا: اگر خود را جای مدیریت بانک بگذاریم؛ درک می کنیم که بانک قبل از اینکه بخواهد سرویس ارائه دهد، باید دغدغه هایش پوشش داده شود. اولین دغدغه‌اش احراز هویت خود شرکت فین‌تک است؛ اینکه مالک این شرکت کیست؟ چه دارایی‌ای دارد؟ و چه برنامۀ کسب و کار ی دارد و می‌خواهد چه کاری انجام دهد؟ اگر اتفاقی افتاد، توان شرکت برای جبران آن چقدر است؟ آیا برند ما را به چالش نمی‌گیرد؟ اینجاست که قانون‌گذار وسط می‌آید.
در همه جای دنیا شرکت‌های ممیز‌ی کننده برای کنترل و حفظ انطباق با الزامات و مقررات وجود دارند. رگولاتور باید به شرکت‌ها مجوز بدهد که کارشان ممیزی کردن باشد. در این صورت است که می‌توان به فین‌تک‌ها گفت که شرکت‌های ممیزی کننده باید شما را ممیزی کنند تا تمامی الزامات در مورد آن شرکت کنترل شود. باید طرحِ کسب و کار ی شرکت کنترل شود که اگر با قوانین و الزامات منطبق نباشد، شرکت فین‌تک آن را اصلاح کند تا تطابق حاصل شود. نتیجۀ این فرایند به این صورت می شود که وقتی شرکت فین‌تک از بانک سرویس درخواست می کند، بانک آسوده خاطر است که کسب و کار و واحدهای فنی و امنیتی شرکت فین‌تک با قوانین منطبق‌اند و ریسک رگولاتوری سمت بانک نمی آورند و ریسک عملیاتی را هم کاهش می دهند.
یکی از چالش‌های افرادی که در حوزه پرداخت‌یار و فین‌تک مشغول به فعالیت هستند این است که وقتی سراغ بانک می‌روند، اولین سؤالی که بانک می‌پرسد این است که آیا از شاپرک مجوز دارید؟ می‌گوییم؛ بله . می‌پرسد که آیا شاپرک شما را ممیزی کرده است؟ می‌گوییم؛ در هنگام ممیزی شرکت PSP به تشخیص شاپرک ، پرداخت یار ها هم ممیزی می شوند. بانک قانع نمی شود و سرویس نمی دهد.
اگر خود را جای بانک بگذاریم، متوجه می‌شویم که در صورت ایجاد فرایند ممیزی کامل در اکوسیستم فین‌تک کشور، ریسک های بانک‌ها پوشش داده می شود و دغدغۀ ریسک و امنیت بانک ها تا حدی رفع خواهد شد.

* آیا چنین امکانی وجود دارد.

احمدی‌پویا: بله . مثلاً در ساختار ویزا شرکت‌هایی هستند که ویزا را ممیزی می‌کنند؛ حتی مرچنت ممیزی می‌کنند فین‌تک را ممیزی می‌کنند. این شرکت‌ها نوآور هستند و دولتی نیستند. این شرکت در ایران با نام شاپرک شناخته می‌شود.
شرکت‌هایی باید باشند که شاپرک آنها را ممیزی کند و به آنها مجوزِ چک کردن الزامات و انطباق بدهد و به بانک‌ها بگوییم که هر شرکتی که مجوز دارد با خیال آسوده به آنها سرویس دهد.

منتشر شده در بانکداری الکترونیک

اشتراک این مطلب
  • اشتراک در Facebook
  • اشتراک در Twitter
  • اشتراک در Pinterest
  • اشتراک در Linkedin
https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/چالش-های-بانکداری-باز.jpg 260 400 سعید احمدی پویا https://ahmadipouya.com/wp-content/uploads/final-logo.png سعید احمدی پویا2020-08-30 14:31:032020-08-30 14:31:03بانکداری باز برزخی برای بانک های ایرانی | بانک های نیمه بسته
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 5 =

دسته‌ها

  • اشاره‌گر
    • اینشورتک
    • بانکداری و پرداخت الکترونیک
    • فناوری اطلاعات
    • مدیریت کسب‌و‌کار
    • هویت دیجیتال
  • برداشت
    • تئاتر
    • فیلم
    • کتاب

آخرین عکس‌های اینستاگرام (توسعه کسب و کار و فینتک)

s.ahmadipouya

« فکرشو بکن. کل عمرت کار کنی « فکرشو بکن. کل عمرت کار کنی تا خونه بخری و صاحبش بشی و بعد یدفعه ببینی دیگه کسی نیست توش زندگی کنه. » این دیالوگی از شخصیت «ویلی» در نمایشنامه «مرگ فروشنده» #آرتور_میلر است. «آرتور میلر» زمانی گفت که نمایشنامه ی « #مرگ_فروشنده»، «تراژدی انسان عادی» است. شخصیت اصلی در این اثر، «ویلی لومن»، مردی کاملا معمولی است که به دنبال سود بیشتر و به عبارت دیگر به دنبال «رویای آمریکایی» است. #رویای_آمریکایی، اصطلاحی است که آدامز در سال 1931 در کتاب " #حماسه_آمریکا" به کار برد و عنوان کرد که جامعه امریکا پس از اعلامیه استقلال در اواخر قرن هجدهم میلادی، در تکاپوی رسیدن به مدینه فاضله‌ای برای رویاها و آرزوهای بزرگ است و دچار کابوسی هراس‌آور می شود، کابوسی که پیامد طمع مهارنشدنی و جریان بی‌رحم سرمایه‌داری در دهه 30 میلادی است. کابوس «پنجشبه سیاه» #بدترین_رکود_اقتصادی در تاریخ جهان صنعتی بود و ناقوس #سقوط_بزرگ_بورس_وال‌_استریت را از روز پنجشنبه ۲۴ اکتبر سال ۱۹۲۹ نواخت. همان #پنج‌شنبه_سیاه که سرمایه گذاران عصبی، شروع به فروش انبوه سهام گران قیمت کردند و ۱۲.۹ میلیون سهم در آن روز معامله شد و پنج روز بعد، در ۲۹ اکتبر یا « #سه شنبه_سیاه»، موج دیگری از وحشت، #وال_استریت را فراگرفت و حدود ۱۶ میلیون سهم دیگر معامله شد و در نهایت میلیون‌ها سهم، ارزش خود را از دست دادند.از سوی دیگر، در پی روزهای طلایی بورس وال‌استریت، این باور در مردم آمریکا ایجاد شده بود که افزایش ارزش سهام نامحدود است و برای کسب سود بیشتر، مبالغ هنگفتی را وام گرفته بودند تا با نردبان وال‌استریت به رویای آمریکایی خود برسند. گزارشات تحلیلی که در آن زمان منتشر شد، مؤید این نکته بود که از هر ۱۰ دلار قرض گرفته شده از بانک، 4 دلار برای خرید سهام استفاده شده است. و حال سهامدارانی که سهام خود را از دست داده‌اند، باید به فکر بازپس دادن اقساط تسهیلات و وام‌های خود می‌بودند و در نتیجه صدهاهزار خانواده آمریکایی ورشکست شده و به خاک سیاه نشستند.لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه 36 ماهنامه پیوست شماره 102 (تیرماه 1401) منتشر شده است.ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1985
سندباکس؛ راهی برای تعامل با سندباکس؛ راهی برای تعامل با رگولاتور یا سدی مقابل چابکی؟
گفتگوی مجله راه‌پرداخت با سعید احمدی پویا در خصوص ضرورت ایجاد
سندباکس و استانداردهای لازم آن در #صنعت_بیمه#سندباکس_رگولاتوری، فضای نوآوری ایجاد شده توسط #رگولاتوربرای کسب‌وکارها و بدون نیاز به اخذ مجوز است. این فضا هم مزیت‌های برای رگولاتور دارد و هم برای کسب‌وکارهای صنعت بیمه. مهمترین مزیت‌های سندباکس برای رگولاتور این است که فضایی برای بروز #نوآوری و آزمایش آن و حل تعارض‌های احتمالی با قوانین رگولاتوری ایجاد می‌شود و با خاطری آسوده با نوآوری‌ها تعامل انجام می‌دهد. از سوی دیگر، نقطه تماسی بین صنعت و رگولاتور پدید می‌آید که می‌تواند به راحتی توان کارشناسی صنعت را در خدمت خود بگیرد و از آخرین تحولات و نظرات کارشناسی بهره‌مند شود و این مزیت دیگری برای رگولاتور پدید می‌آورد و آن امکان تعدیل و #به_روزرسانی_قوانین برای رگولاتورفراهم می‌کند. امکانی مهم که سبب پویایی و به‌روز بودن رگولاتور می‌شود و رسیدن به این شرایط آرمانی، برای رگولاتورها بسیار دور از دسترس است و با صرف هزینه بسیار هم، آن نقطه مطلوب حاصل نخواهد شد اما با زیرساخت سندباکس، به سادگی، برایش امکان‌پذیر می‌شود.: ساختار سندباکس بایستی ارتباط میان رگولاتور و کسب‌وکارها را در قالب مشاوره و همکاری فعال طرفین ایجاد نماید. از طریق این همکاری رگوالتورها، قادر خواهندبود تا سیاستها و قوانین را در طول یک فرایند عملیاتی به صورت چابک اجرا، و نتایج را در فضایی شفاف مشاهده نمایند و بتواند ریسک‌های کسب‌وکار جدید را دقیق شناسایی و مدیریت کند.از سوی دیگر برای کسب‌وکارها و نوآوران این فرصت را فراهم می‌کند که در کمترین زمان ممکن به بازار و محیط عملیاتی دسترسی داشته باشند و کمکی به کسب‌وکار‌ها برای آزمایش محصولات و خدمات در محیط کنترل شده می‌باشد و ضمن مدیریت ریسک، مدت زمان رسیدن به یک محصول بالغ و معرفی آن به بازار رقابتی را بسیار کوتاه می‌کند....لازم به ذکر است که ین مطلب در صفحه 30 ماهنامه راه‌پرداخت شماره 58 (خردادماه 1401) منتشر شده است.ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1977
The #International_Council_of_Management_Consultin The #International_Council_of_Management_Consulting_Institutes (ICMCI) has since 1987 been the professional body worldwide for management consultants. #ICMCI since 2013 is called #CMC_Global.It exists to:
1. Elevate the #standards_of_the_certified_management_consultant ( #CMC ) worldwide2. Increase the acceptance and respect of the #management_consulting_profession3. Increase the international and regional profile of #management_consulting4. Improve the process of certification throughout the worldProvide a forum for national certifying bodies of certified management consultants5. Prepare and promulgate standards for management consulting to be adopted internationally6. Promote the #ethical and moral practices of Certified Management Consultants and the management consulting profession7. Promote the higher performance and purpose of CMC's versus non certified "management consultants"The practice of management consulting is about "helping organizations to improve their #performance, #operating_primarily through the analysis of existing organizational problems and the development of plans for improvement." with the purpose of "gaining external (and presumably objective) advice and access to the consultants' specialized expertise."It follows therefore that there is scope for an #international_organization to promote and foster competence in the management consulting profession.I'm one of almost 8,000 CMCs that work around the Globe.
My account at CMC Directory:
https://cmcdirectory.cmc-global.org/users/ahmadipouya
بالاخره بعد از یک سال و نیم تلاش بسیار،
اولین دوره #Fintech_MBA با موفقیت به پایان رسید. روزی که پیشنهاد طراحی دوره را به @kaivanjamebozorg دادم، تصور نمی‌کردم حاصل یک گپ و گفت ساده، به چنین اتفاق خوبی منجر بشود و این جز با حمایت‌های بسیار دکتر @shahab.javanmardy عزیز و کیوان جامه‌بزرگ عزیز میسر نبود.
از سوی دیگر، عزیزان دانشگاه خاتم چنان همراه بودند و در این راه تلاش بسیار کردند که این دوره که بر مبنای تجربه‌ها و مهارت‌های تخصصی در حوزه #fintech بود و با استانداردها و فضای آکادمیک دانشگاه تلفیق شد و اتفاق خوبی در همکاری نزدیک #فناپ و #دانشگاه_خاتم رخ داد و این امر رخ نمی‌داد اگر دکتر جلال‌زاده نازنین این قدر
پای کار نمی‌ایستاد و این چنین از هیچ کار و تلاشی برای ارتقای کیفیت دوره، دریغ نمی‌کرد.
و اساتید بسیاری که برای تدریس دروس تجربه محور این دوره تخصصی وقت می‌گذاردند و تلاش کردند که دروس #mba را با شیوه متفاوت و نگاه تخصصی در حوزه #نوآوری و #fintech بیان کنند.
چون من هم درگیر تدریس برخی دروس این دوره بودم، تجربه کردم که تدریس دروس تجربه محور آن هم بر مبنای سیلابس‌های روز دنیا که برخی وقت‌ها حتی در پیدا کردن مرجع تخصصی به زبان اصلی آن هم چالش وجود داشت و هست، و مبتنی بر Case Study های تخصصی و به‌روز و مرتبط با هر بحث است، واقعا کار دشواری است و اگر کلاس 2 ساعت باشد، بیش از 4 ساعت تحقیق و به‌روزکردن محتوا برای هر درسی نیاز است تا مطالب آن کلاس با کیفیت قابل قبول ارائه شود. برای همین واقعا از اساتید این دوره، دکتر جوانمردی، دکتر جلال‌زاده، @zamani_61 عزیز، خانم دکتر maralmirzaee خانم مهندس زهرا افسری ، خانم مهندس ساناز دهقانی و سایر عزیزان کمال تشکر را دارم.و در آخر دست مریزاد بگویم به دانشجویان اولین دوره که همگی از مدیران و کارشناسان ارشد فناپ بودند و صبورانه کاستی‌ها را چشم پوشیدند و با مشارکت خود، دوره تعاملی دلنشینی را در خاطر همگان ثبت کردند.
برقرار باشد و بنویسم به یادگار برای ثبت این امید که تکرار شود این اتفاقات خوب و استمرار یابد فرایند آموزش و انتقال تجربه‌های #کسب_و_کاری در بستر فضای تحلیلی دانشگاهی.برای نخستین بار در کشور: دانشگاه خاتم اولین دوره تخصصی مدیریت کسب و کار فناوری مالی (فینتک) را برگزار کرد:ps://khatam.ac.ir/news/5236468/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86%20%D8%A8%D8%A7%D8%B1%20%D8%AF%D8%B1%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1:%20%20%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%
فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در روی فردا سه‌شنبه ساعت ۱۷ در رویداد دوست‌داشتنی #اینوتکس درباره "سونامی بلاکچین در انقلاب صنعتی چهارم" با هم گپ خواهیم زد.
سخنرانی‌های رویداد از طریق اپلیکیشن رویداد به صورت مجازی در دسترس همه عزیزان می‌باشد.
در ستایش #سپه و #ملیدرخشش دو بانک بزرگ ایرانی در روند #صدساله_بانکداری_ایرانداستان صدسال بانکداری ایران، از 14 اردیبهشت ماه سال 1304 آغاز شد. با این که هنوز آرامش کامل در سراسر کشور برقرار نشده بود و فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی تاثیر قابل توجهی در حیات سیاسی کشور نداشت، اولین بانک ایرانی به نام « #بانک_قشون_پهلوی»، از محل وجوه صندوق بازنشستگی درجه‌داران ارتش و با هدف سامان دادن به امور مالی ارتش، با سرماية 950/883/3 ريال تأسيس شد. فکر تأسیس یک بانک جدید، با سرمایه و مدیریت ایرانی، از قبل از انقلاب مشروطیت، یعنی ده سال قبل از تأسیس بانک شاهی ایران، نقل محافل درباری ایران بود. در آن زمان «حاج محمد حسین» که از صرافان بزرگ ایرانی بود، پیشنهاد تأسیس بانکی با سرمایة مشترک دولت ایران و مردم را به ناصرالدین شاه ارائه کرد، اما طرح مورد موافقت شاه ایران قرار نگرفت. تلاش بعدی، از سوی نمایندگان اولین دورة مجلس مشروطیت شکل گرفت که خواستار تأسیس بانک ملی شدند، اما سرمایه لازم برای این خواسته فراهم نگردید تا بالاخره «بانک قشون پهلوی» در اردیبهشت‌ماه سال 1304 تأسیس گردید و در 24 اسفند همان سال، اولین شعبة خود را در شهر رشت افتتاح کرد .دو سال بعد از تأسیس «بانک قشون پهلوی»، قانون تأسیس « #بانک_ملی_ایران» در 14 اردیبهشت سال 1306 در مجلس شورای ملی تصویب گشت و این بانک در 17 شهریور سال 1307 با سرمایه 20 میلیون ریال به صورت شرکت سهامی تأسیس شد.در پانزدهم دي ماه سال 1316، نام «بانک قشون پهلوی»، به « #بانك_سپه» تغيير پیدا کرد و این چنین بود که #تاریخ_صدساله_بانکداری_ایرانی، با نام بانک سپه و بانک ملی ایران گره خورد.
ادامه مطلب در:
https://ahmadipouya.com/?p=1932لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه 89 ماهنامه پیوست شماره 100 (اردیبهشت‌ماه 1401) منتشر شده است.
پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگ پرچم قرمز یا پرچم سفید؟#رگولاتوری یا #تنظیم‌گری در یک صنعت، نقش اساسی در شکل‌دهی و بلوغ یک صنعت دارد و در عین حال ضامن دوام و تداوم کسب‌وکار در یک صنعت محسوب می‌شود. #بیمه_مرکزی هم از زمان شکل‌گیری تا کنون، با لحاظ این دغدغه سعی کردن است که تمام تلاش خود را در جهت حفظ و حراست حقوق شهروندان و ذینفعان زیست‌بوم بیمه کشور به‌کار گیرد، رقابت را ترویج کند و ریسک‌ها و پیامدهای مخاطره‌آمیز برای اعضای زیست‌بوم بیمه را مدیریت و کنترل کند.
همواره برای سازمان‌های تنظیم‌گر، دو رویکرد، نگاه حداقلی و نگاه حداکثری به حوزه کنترل و تنظیم‌گری زیست‌بوم وجود دارد؛ یک سوی جریان تنظیم‌گری، به فضای بدون محدودیت و کنترل می‌اندیشد و در سوی مقابل، به فضای به شدت کنترل‌شده و سرشار از محدودیت معتقد است. این نگاه سرشار از کنترل و محدودیت، ناشی از دغدغه‌های سازمان تنظیم‌گر برای مصون‌ماندن شهروندان و اعضای یک زیست‌بوم از ریسک‌ها و مخاطرات احتمالی است.برای نگاه حداکثری به حوزه کنترل، تنظیم‌گری و قانونگذاری می‌توان به واقعه مشهور " #قانون_پرچم_قرمز" اشاره کرد که داستانی تاریخی در حوزه تنظیم‌گری است. درحالی که جریان نوآوری در انگلستان در اواخر دهه 1800 میلادی با سرعت به پیش می‌رفت و صنعت خودروسازی در حال تحول و شکوفایی بود، پارلمان انگلستان در سال 1865 قانونی مصوب کرد که به "قانون پرچم قرمز" معروف گشت و وسائل نقلیه خودران را ملزم کرد که سرعت‌شان نباید بیشتر از 10مایل بر ساعت در جاده‌های اصلی یا 2 مایل بر ساعت هنگام حرکت در شهرها باشد؛ حداقل سه خدمه داشته باشند و یک نفر هم حداقل 60 یارد جلوتر از وسیله نقلیه پیاده حرکت کند و با یک پرچم قرمز به عابران پیاده و سایر وسایل نقلیه شامل درشکه‌های اسبی، هشدار دهد که خودرو در حال آمدن است! بیش از سی سال طول کشید تا این قانون در سال 1896 لغو شود و البته تبصره‌های این قانون‌ تا سال‌های بعد از این تاریخ، هم باقی ماند و سد راه نوآوران بریتانیایی می‌گشت.
ادامه مطلب در :
https://ahmadipouya.com/?p=1921لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه20 ماهنامه #بیمه‌داری_نوین شماره 29 (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
و درباره گناه پنجم: خشم و درباره گناه پنجم: خشم
روزهای ابتدایی سال 1400، پیش‌نویس اسناد برنامه‌ ملی #هویت_مجازی کشور به صورت رسمی از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تحویل مرکز ملی فضای مجازی گردید؛ اسنادی که تدوین آن طبق سند نظام معتبر هویت مصوب شورای عالی فضای مجازی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سپرده شده بود و از سوی شورای اجرایی فناوری اطلاعات، برای بهره‌گیری از توان و نظر بخش خصوصی کشور، به سازمان نظام صنفی رایانه‌ای تهران واگذار شده بود و حال در انتظار بررسی و نهایی شدن از سوی مرکز ملی فضای مجازی برای طرح و اخذ مصوبه از شورای عالی فضای مجازی است. مطالعه و تدوین اسناد مذکور با یک کار فشرده در صنف فناوری اطلاعات، در مدت 6 ماه انجام گردید اما نزدیک به 11 ماه است که بررسی این اسناد طول کشیده است و هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است؛ بیشتر شدن مدت زمان بررسی سند از مدت زمان تدوین آن، این پرسش را به اذهان متبادر می‌کند که چه مشکلی در راه نهایی شدن سند وجود دارد که سبب طولانی شدن فرایند بررسی سند شده است.بر طبق سند نهایی و مجموعه اسناد پشتیبان به اشتراک گذارده شده در صنف فناوری اطلاعات، ساختاری در سند نهایی برای « #زیست_بوم_هویت_دیجیتال» پیشنهاد شده است که بر مبنای آن، مرکز ملی فضای مجازی به عنوان سیاستگذار، «کارگروه تعامل‌پذیری دولت ‌الکترونیکی» به عنوان « #تنظیم‌گر_هویت_دیجیتال» و مرکز ملی تبادل اطلاعات به عنوان بازوی اجرایی تنظیم‌گر در برنامه ملی هویت مجازی کشور پیشنهاد شده‌اند.در اجرای هر بخشی از سند، می‌توان نقاط ضعف را شناسایی و به‌روزرسانی کرد اما شاید این نقطه از سند، همان جایی است که محل مناقشه حل ناشدنی است و سازمان‌های مختلف حاکمیتی ذینفع در این حوزه، مدعی توانایی پذیرفتن نقش «تنظیم‌گر هویت دیجیتال» هستند و این موضوع را دیگر نمی‌توانند به پس از تصویب و ابلاغ سند، موکول کنند لذا به نظر می‌رسد این همان نقطه مناقشه‌برانگیز در راه تصویب و ابلاغ سند باشد، هر چند که به صورت علنی بیان نشود!ادامه در:https://ahmadipouya.com/?p=1912لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه74 شماره 99 ماهنامه پیوست (اسفندماه 1400) منتشر شده است.
برنامه دوازدهم " #رمزوارز" با موضوع: " #قانونگزاری_در_صنعت_بلاکچین_و_ارزرمزها "مجری کارشناس: آرش سروری
کارشناس آقای محمد جعفر نعناکار کارشناس حقوقی حوزه فینتک
مهمان کارشناسان : سعید احمدی پویا ( کارشناس حوزه فینتک) -
امید فدوی( کارشناس حوزه فینتک) - سعید منیبی ( کارشناس حوزه سرمایه‌گذاری) - افشار جوکار ( کارشناس حوزه فینتک )
تهیه کننده و کارگزدان: مجید فتاحی
این برنامه فردا شنبه 14 اسفندماه ساعت ۲۰ از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.
#بلاکچین #رمزارز #دارایی_دیجیتال #رمزارزش
@arashsoruri
در چند سال اخیر، بانک‌های م در چند سال اخیر، بانک‌های مرکزی وارد زیست‌بوم دیجیتال شده‌اند و چندین بانک مرکزی اعلام کرده‌اند که در حال بررسی و طراحی ارزدیجیتال خود هستند اما یک سوال بسیار مهم اذهان را مشغول کرده است و آن این است که ارزهای رمزنگاری شده بانک مرکزی (CBCC) چیست و چگونه می‌خواهد با تفکر تمرکزگرا بانک‌های مرکزی، سه ویژگی جذاب ارزهای دیجیتال  را در خود حفظ کند....
ادامه مطلب در:https://ahmadipouya.com/?p=1897لازم به ذکر است که این مطلب در صفحه72 شماره 98 ماهنامه پیوست (بهمن ماه 1400) منتشر شده است.
#ریال_دیجیتال
#ارز_دیجیتال
#ارز_دیجیتال_بانک_مرکزی
ده سال پیش بود که Latoya Scott اعل ده سال پیش بود که Latoya Scott اعلام ورشکستگی کرد و با 95 هزار دلار بدهی که بیش از 36 هزار دلار آن، بدهی کارت اعتباری بود، به امتیاز اعتباری در حدود 500 رسید ودیگر هیچ امیدی برای بازگشت به فضای کسب‌وکار نداشت. پس از تسویه شدن اکثر بدهی‌هایش در فرایند ورشکستگی، 7 هزار دلار وام خودرو و در حدود تقریبی 5 هزار دلار وام دانشجویی باقی ماند. او مصمم بود که اشتباهات خودش را تکرار نکند و کسب‌وکاری تازه آغاز کند. او به دقت اقساط ماهانه هر دو وام خود را در زمان مقرر شده، بدون حتی یک روز تأخیر! پرداخت کرد. امتیاز اعتباری او، فقط بعد از 18 ماه پس از ورشکستگی به بالاتر از 700 رسید! پرداخت منظم اقساط وام و عدم تقاضای خطوط اعتباری جدید به مدت دو سال، به اسکات کمک کرد تا سریع اعتبار خودش را احیا کند. دو سال پس از اعلام ورشکستگی، او و همسر جدیدش! خانه‌ای تازه خریدند و کابوس ورشکستگی و نابود شدن آینده مالی، از زندگی اسکات رخت بربست و پر از انرژی در پی کسب‌وکار تازه، از زندگی جدیدش لذت می‌برد . اسکات با بازگرداندن امتیاز اعتباری خودش، توانست دوباره «هویت مالی» جدیدی به دست آورد.....ادامه مقاله که درباره اعتبارسنجی و وضعیت اعتبارسنجی در ایران است ، از اینجا مطالعه بفرمایید:https://lnkd.in/dzrYMu_Qاین مطلب در صفحه 68 شماره 93 ماهنامه پیوست (شهریورماه 1400) منتشر شده است.#اعتبارسنجی#گزارش_اعتباری#وضعیت_اعتبارسنجی_در_ایران#اعتبار
به دنبال یک #همکار_بی_بدیل*  برای دستیاری ارشد در حوزه فینتک هستم.
ممنون می‌شوم این پست را به اشتراک بگذارید تا به #دیده_شدن آن کمک بفرمایید و به رویت عزیزان علاقمند برسد.* این عبارت را وام گرفتم از عنوان سخنرانی دکتر جوانمردی در در اختتامیه اولین نمایشگاه مجازی فناوری اطلاعات (ایران آیتکس) که پیشنهاد می‌کنم حتما متن آن را مطالعه بفرمایید.#کارشناس_ارشد_فینتک
#کارشناس_ارشد_کسب_و_کار
#تحلیلگر_ارشد
#فرصت_شغلی
#استخدام
مودسته کشاورزی اهل رواندا ا مودسته کشاورزی اهل رواندا است. در سالیان قبل، مشکلات بسیاری داشت و یکی از بزرگترین آنها، دسترسی به بذر و کود مناسب برای رسیدن به محصول مطلوب بود. از سال 2007 که دولت رواندا «برنامه توسعه کشاورزی» را طرح کرد، او صاحب یک هویت دیجیتالی شد و با موبایلش در برنامه مذکور ثبت‌نام کرد و به سادگی بذر و کود یارانه‌ای دریافت کرد و حتی خدمات مالی نظیر وام‌های خرد در دسترس او قرار گرفت. او توانست کارش را توسعه بدهد و حتی بسیاری از کارهای اداری، نظیر پرداخت مالیات هم از طریق همین پلتفرم انجام بدهد. حالا او بسیار خوشحال است و بسیار به آینده امیدوار است. امروزه در رواندا 99 درصد مردم هویت دیجیتالی دارند و به کمک تکنولوژی دیجیتال، معیشت مردم بهبود یافته است و #هویت_دیجیتال سبب کاهش فقر در کشاورزان رواندا شده است.داستان مودسته و ماریا، دو داستان از هزاران داستانی است که در پشت هر هویت دیجیتالی روایت می‌شوند و وضعیت معیشت، کیفیت زندگی و تجربه کاربری مردمان کشورهای مختلف را بهبود می‌بخشند. برای همین است که #بانک_جهانی سعی کرده است با جمع‌آوری این داستان‌ها و به تصویر کشیدن آنها در ویدیوهایی کوتاه، کمپینی راه بیاندازد با این شعار: #هر_شناسه_هویتی_یک_داستان_داردمتن کامل مطلب در لینک زیر:
https://ahmadipouya.com/?p=1839
(لازم به ذکر است که این مطلب در شماره 92 ماهنامه پیوست، مرداد 1400، منتشر شده است.)
...یادمان نرود که این راه را اگر در زمان مناسب آغاز نگردد، شاید کسب‌وکار بانک‌های امروز در آتیه دچار مخاطره گردد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که در حوزه بانکداری بین‌المللی، بانک‌ها با شتاب بسیار در این حوزه گام برمی‌دارند. وقتی بانک بزرگ اسپانیایی BBVA ، #نئوبانک آمریکایی Simple را در سال 2014 به مبلغ 117 میلیون دلار خریداری می‌‌نماید، باز هم اخیرا در نئوبانک انگلیسی Atom Bank سرمایه‌گذاری می‌کند و این امر نشان می‌دهد که بزرگان حوزه بانکی جهان دریافتند، تنها با همراه و همگام شدن در این مسیر، می‌توانند امید داشته باشند که از سونامی #نئوبانک‌ها و تحول دیجیتال، جان سالم به در ببرند. مین هوآ، مدیر استراتژی بانک CMB به صراحت می‌گوید: «اگر سراغ تحول برویم، ممکن است زنده بمانیم، اما بدون تحول، حتما خواهیم مرد.»نسخه کامل این مقاله تخت عتوان «سونامی نئوبانک‌ها» را که در شماره 90 ماهنامه پیوست، خرداد 1400، منتشر شده است، می‌توانید از آدرس ذیل مطالعه بفرمایید:https://ahmadipouya.com/?p=1821
« .... اولين ميثاق به قدري مهم « .... اولين ميثاق به قدري مهم است كه تنها به كمك آن شما قادر خواهيد بود به مرحله‌اي از وجود ارتقا يابيد كه من آن را بهشت زميني مي‌خوانم .اولين ميثاق اين است : با كلام خود گناه نكنيد. در سفر آفرينش عهد قديم هنگامي كه از آفرينش جهان سخن مي‌رود ، گفته شده : " در آغاز كلمه بود ، و كلمه نزد خدا بود ، و خدا كلمه بود . " شما از طريق كلام توان آفرينندگي خويش را بيان مي‌كنيد. هر انساني يك جادوگر است ؛ ما مي‌توانيم با كلام خويش طلسمي را به گردني بياويزيم و يا طلسمي را باطل كنيم. بي‌گناه بودن در كلام، يعني استفاده درست و مناسب از انرژي؛ يعني به كار گرفتن انرژي در جهت حقيقت و عشق به خود. با كلام خود گناه نكنيد . اين اولين ميثاق است و شما اگر مي‌خواهيد شاد باشيد، بايد آن را بپذيريد. از جادوي سفيد استفاده نماييد و از خودتان آغاز كنيد. به خود بگوييد كه چقدر شگفت انگيز هستيد، چقدر عالي هستيد. مي‌توانيد درست در ميان هزاران انسان ديگر كه در دوزخ زندگي مي‌كنند،در بهشت زندگي كنيد، چون شما نسبت به آن دوزخ مصونيت داريد.»
برای #معرفی_کتاب « #چهار_میثاق – #کتاب_خرد #سرخپوستان_تولتک » ترجیح دادم به جای هر سخنی، بخشی از آن را نقل کنم. کشف این کتاب برایم نوشیدنی گوارایی بود آن هم #به_وقت_چهل_و_دو_سالگی. تولد 42 سالگی، شاید زمان مناسبی باشد که به راه رفته، نگاهی بکنم؛ کجا راه بود و کجا راه نبود؟ از چهار میثاق لذت بردم که پنجره جدیدی باز کرد برای نگاه دوباره به این راه طی شده ،که یاد بگیرم برای راه باقی‌مانده....
نتیجه نه ماه تلاش یک تیم پر از شور و انگیزه، به ثمر رسید و سند «پیش‌نویس طرح تحول و برنامه ملی #هویت_دیجیتال»  در بیش از 550 صفحه (11 فصل و 4 پیوست) در سازمان #نظام_صنفی_رایانه_ای_تهران #نصر)تدوین گردید و به وزارت ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات تحویل داده شد و پس از اخذ نظر و راهنمایی بزرگواران، نسخه نهایی به شورای عالی فضای مجازی تحویل داده شد.امید است با تصویب و ابلاغ سند مذکور، گره  کور مسئله #احراز_هویت_غیر_حضوری گشوده شود و #زیست_بوم_هویت_دیجیتال در ایران شکل بگیرد.سپاس بسیار از تک‌تک اعضای تیم
شرکت‌های بسیاری نگران از دست دادن #منابع_‌انسانی خود در همه‌ی بخش‌ها هستند اما در خصوص #تیم_فروش، با هزینه‌های سنگینی به همراه است.
تعدادی از اساتید بازاریابی، مطالعه‌ای بر روی این موضوع انجام دادند تا بتوانند مدلی برای پیش‌بینی احتمال ترک‌خدمت تیم فروش برسند. بزرگترین غافلگیری، رسیدن به این نکته بود که «اثرهمتایان»، موثرترین عامل ترک خدمت اعضای تیم است. وقتی تیم انگیزه پایینی برای ادامه کار دارند، در بازار رقابتی، همتایان خود را در شرکت‌های دیگر می‌بینند و به دلیل شبکه ارتباطی گسترده، از فرصت‌های شغلی بازار آگاه می‌شوند. از سوی دیگر، وقتی یک نفر از تیم #جابجایی_داوطلبانه را برگزیند، سایر اعضای تیم هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند و همگی ایمان خود را به مسیر راهبردی شرکت از دست می‌دهند و دومینوی ریزش تیم آغاز می‌شود،  لذا مدیران باید با #تحلیل_رفتار_پرسنل، قبل از وقوع ریزش، مداخله موثر نمایند.
به عنوان نمونه، یکی از  استارت‌آپ‌ها حوزه #پرداخت_الکترونیک، مرتب آگهی‌های تکراری جذب نیرو می‌دهد درحالی‌که تعداد نفراتش در 2 سال اخیر ثابت است! شواهد نشان‌دهنده روند سریع خروج داوطلبانه اعضای تیم‌ است که عنوان می‌کنند مدیر ارشد فقط صدای افراد عضو حلقه خانوادگی و دوستان قدیمی خودش را می‌شنود! فارغ از راستی‌آزمایی این ادعا، یک گزاره دارد‌ بر تمام اعضای تیم، اثر می‌گذارد و همچنان مدیرارشد از #اثر_همتایان غافل است!
#نکته_‌های_کسب‌_و_کاری_کلیدی
متن کامل  این نکته را از اینجا بخوانید:
https://ahmadipouya.com/?p=1810
خطر تبلیغ یک محصول به عنوان خطر تبلیغ یک محصول به عنوان «بهترین محصول بازار»شرکتی یک کالای معروف دارد و یک کمپین گسترده راه می‌اندازد و به مشتریانش، #بهترین_محصول_بازار»» را معرفی می‌کند. نتیجه این می‌شود که مقطعی فروش بالا می‌رود اما شکایات مکرر مشتریان، فضای تخریبی وحشتناکی برای شرکت پدید می‌آورد.
#استراتژی_تبلیغاتی_مقایسه‌ای و ایجاد #ذهنیت_بهترین_بودن در مشتری، سبب این می‌شود که مشتری کوچکترین خطایی را برنتابد و به شدت آشفته شود.
از سوی دیگر، تحقیقات نشان داده است که حتی مدیرانی که نسبت به محصولات‌شان اطمینان بالایی دارند، باید از مقایسه‌ها خودداری کرده وسعی کنند با ادعاهای مبالغه‌آمیز با احتیاط بیشتری برخورد کنند.
چند وقت پیش ، اتفاقی رخ داد که مثال خوبی برای نکته فوق است. #دیجی‌کالا برای نشان دادن سطح پیشرفت خدمات مرجوعی خویش، #آمازون را معیار مقایسه قرار داد و تصویر زیر را منتشر کرد. در بررسی نظرات در شبکه‌های اجتماعی، می‌توان دید که اکثرنظرات اعتراضی حول نمونه‌ای ناقض جدول مذکور بوده که برای مشتری معترض رخ داده است.ممکن است در پردازش هزاران درخواست در روز، نمونه‌هایی پر از خطا باشد، حتی برای آمازون، اما وقتی استراتژی تبلیغات مقایسه‌ای برگزیده می‌شود، مشتری دیگر خطاهای آمازون را نمی‌بیند و فقط دیجی‌کالا را می‌بند که خودش را با یک کسب‌وکار برتر جهانی مقایسه کرده است و او به شدت به آن معترض است؛ لذا این استراتژی به یک ضدتبلیغ درمیان مشتریان بدل خواهد شد.
#نکته‌های_کسب‌وکاری_کلیدی
بررسی تفصیلی دغدغه‌ها و چالش‌های #شبکه_بانکی کشور در خصوص #هویت_دیجیتال و #احراز_هویت_غیرحضوری با حضور:
جناب آقای اینالویی
جناب آقای صدری
جناب آقای شاه‌گشتاسبی
و بنده
در مرکز فابا به میزبانی جناب آقای دکتر بختیاری.
از اینجا تماشا بفرمائید:
https://www.aparat.com/v/x2l3r@farhad285
@rostam_shahgoshtasbi
@bakhtiariihamed
@fabacenter
#احراز_هویت_دیجیتال
#احراز_هویت
#بانکداری_دیجیتال
Load More Follow on Instagram

آخرین عکس‌های اینستاگرام (عکس/نقدفیلم و ادبیات)

saeed_pouya

The Magic of Waves... The Magic of Waves...
The drowning... The drowning...
Be Firm.... Be Firm....
The joy of being together... The joy of being together...
The Big Family... The Big Family...
Don't forget to breathe... Don't forget to breathe...
The Little Swan... The Little Swan...
The lonely man 2... The lonely man 2...
The lonely Man... The lonely Man...
Memory Drawings... Robert Morris. Memory Drawings... Robert Morris.
Some days we need the light... #birthday Some days we need the light...
#birthday
Grow up... Grow up...
The Town of Books... The Town of Books...
Drops of Moments... Drops of Moments...
View From The Top ... View From The Top ...
Dreamcatcher... Dreamcatcher...
What's the time in your world? What's the time in your world?
Against the wall.... Against the wall....
The spring light The spring light
Home Country.... Home Country....
Load More Follow on Instagram

عضویت در خبرنامه

برای دریافت آخرین مطالب سایت
Loading

آخرین مطالب برداشت

  • نقدی بر نمایش آناکارنینا | دعوت به یک دوئل در نیمه‌شبآبان 21, 1399 - 8:22 ب.ظ

      «عشق‌ورزیدن کافیست، آن‌گاه همه‌چیز لذت‌بخش است.» لئو تولستوی، دفترهای خاطرات، ۱۹۱۰ عشق، پیچیده­ترین مضمون بشری است که دستمایه داستان­های بسیاری شده است. آنا کارِنینا  رمانی است از لئو تولستوی، نویسندهٔ روسی که به عشق­ورزیدن از زاویه دیگر پرداخته است. از زاویه­ای که شاید عدم تعهد و پایبندی به خانواده و خیانت معنا شود؛ عشقی […]

  • نقدی بر نمایش بالاخره این زندگی مال کیه؟ | دشواری یک «حق انتخاب»آبان 21, 1399 - 8:16 ب.ظ

      «تصمیم گرفتم زنده نمونم» چالش نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟» با این دیالوگ آغاز می‌شود. هریسون، استاد دانشگاه و مجسمه سازی است که در یک سانحه رانندگی، قطع نخاع شده است و از گردن به پایین فلج شده است. او که دیگر امیدی به بهبودی کامل ندارد، تصمیم می‌گیرد روند درمانش را متوقف […]

  • نقدی بر نمایش دولیتر در دو لیتر صلح | حیف حیفآبان 21, 1399 - 8:11 ب.ظ

      حیف، حیف… این مرثیه‌ای است که بازیگران زن نمایش «دولیتر در دو لیتر صلح» با صدای بلند فریاد می‌زنند و ضجه می‌زنند. مرثیه آدم‌هایی که زیر خاک خوابیدند و آنها زنده ماندند تا تقاص خون آن‌ها را پس بگیرند. پیروزی برای آن‌ها، در ریختن خون طرف مقابل تعریف شده است و تا خون دشمن […]

© کپی رایت – سعید احمدی‌پویا

سهم‌خواهی و دیگر هیچ | چرا پرداخت‌یاری به ابزاری برای سهم‌خواهی مجموعه‌هایی ... بحران خلاقیت در اپلیکیشن های پرداخت؟! | اپلیکیشن ها گرفتار در یک مدل غلط تجاری...
رفتن به بالا