وبلاگ برداشت
نقد فیلم، تئاتر، کتاب و …
نمایش آغاز میشود و مخاطب نمیداند که نمایش آغاز شده است. نمایش به عمد با تاخیر آغاز میشود و بازیگر در کافه سالن سایه به مخاطبان اعلام میکند که نمایش اجرا نمیشود. موقعیت ساخته شده،، مخاطب را به واکنش وامیدارد و سبب میشود از وضعیت انفعالی دربیاید و وارد بازی شود. اعتراض مخاطبان، فضایی […]
«مزهای در جهان نمیبینم، دهر گویی دهان بیمار است.» این جملهای از طالب آملی است که بر پیشانی آخرین کتاب شاهرخ گیوا خودنمایی میکند و مضمون اصلی روایت را بیان میکند. «اندوه مونالیزا» روایت ویرانی خانهها و آدمها است. عمارتی که تک تک آجرهایش با ملات خاطره بنا شده است و چند نسل در […]
«سرکار خانم رز عزیز، لحظه به لحظه به یاد دارم که چطور شما را مورد تمسخر قرار دادم و سعی کردم تا شما را در نظر دیگران هم چون یک احمق جلوه دهم. هنور بابت آن جریان حس خیلی بدی دارم. اکنون دیگر متوجهی آسیبی که به شما در زندگیتان زدهام هستم. آگاهام که […]
«خوش دارم به نامههایی فکر کنم که از دور و نزدیک برای کسانی میآید که خیابان فردی تابرنا را دوست دارند، در آن زندگی میکنند، محله ال مورو در ایکیکه که فردی وقتی بچه بود توی آن بازی میکرد و پرسه میزد، بیخبر از آنکه سرانجامش به دریایی میکشد که آن قدر دوستش داشت….» […]
«در رفتن هر هواپیمایی به جایگاه مخصوصش، رقصی طراحی شده میدیدی. راهرو مسافران جلو میآمد و دهان لاستیکیاش را در بوسهای مردد به در جلو چپ میچسباند. یکی از پرسنل زمین به پنچره ضربه میزد، همکار داخل قفل هوا را آزاد میکرد و دو نفر سلام و احوال پرسی سردستی یی با هم میکردند، […]